تبیان، دستیار زندگی
باسل خطیب فیلمساز اهل سوریه که 52 سال سن دارد، بعد از 12 سال غیبت در صحنه سینما که طی آن بیشتر به کارهای تلویزیونی می پرداخت، به عرصه فیلمسازی بلند و کار در سینما بازگشته و حاصل آن که فیلمی به نام «مریم» و محصول 2013 است، اینک در جشنواره فیلم فجر در ایران
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مریم از سوریه

درباره «مریم» فیلمی از سینمای سوریه، به سبب اکران آن در سی و دومین جشنواره فجر


باسل خطیب فیلمساز اهل سوریه که 52 سال سن دارد، بعد از 12 سال غیبت در صحنه سینما که طی آن بیشتر به کارهای تلویزیونی می پرداخت، به عرصه فیلمسازی بلند و کار در سینما بازگشته و حاصل آن که فیلمی به نام «مریم» و محصول 2013 است، اینک در جشنواره فیلم فجر در ایران فراروی هنردوستان است.

مریم از سوریه

در این فیلم که سناریوی آن را خود باسل خطیب و برادرش طالد خطیب نوشته اند و هنرپیشه های مطرح سوریه مانند سولاف خاواکرجی و صباح الجزایزی در آن بازی کرده اند، به بهانه تشریح زندگی سه زن متعلق به سه عصر،100 سال از تاریخ سوریه ترسیم و به جنگ ها و برخی مشکلات بزرگ سوریه پرداخته می شود و همین عوارض هستند که در زندگی این سه زن جلوه ای دائمی دارند و ما آنها را از دیدگاه این زنان می بینیم و منظر ما نسبت به این وقایع و ناملایمات و برخی خوشی ها، چشم ها و ایده های آنان است.

خودسوزی

هر سه زن مریم نام دارند و اتفاقات مربوط به زن نخست در سال 1918 شکل می گیرد که حکومت عثمانی و عمر آنان در آستانه اتمام و بساط جنگ جهانی اول در حال برچیده شدن است . زندگی این زن همراه با برخی رنج هاست و پایان تلخی هم دارد و او که صدایی خوش و آوایی شنیدنی دارد بعد از مطلع شدن از مرگ همسرش خودش را به آتش می کشد و جان می بازد و باسل خطیب از طریق این واقعه به ما می گویدکه سوریه در آن مقطع تاریخی و نقطه خاص روبروی آینده ای نامعلوم قرار گرفته بود.

جنگ با صهیونیست ها

خطیب در قدم بعدی و برای ترسیم زندگی مریم دوم به سال 1967 سفر می کند و این بار با مریمی مواجه هستیم که مسیحی است و 35 سال سن دارد و جنگ با رژیم غاصب صهیونیستی در منطقه برقرار است و چون اوضاع نا امن و بیرحمی های ارتش صهیونیستی  بیشمار است. مریم همراه با مادر شوهر و دختر کوچکش به یک کلیسا واقع در منطقه کانیترای سوریه پناه می برند. با این حال مادرهمسر مریم در جریان بمباران های مکرر منطقه توسط صهیونیست ها جان می بازد و مریم و دخترش هم زخمی می شوند، سربازان جنایتکار اسراییلی به داخل کلیسا می ریزند و با این که مریم دخترش را فراری می دهد اما خودش به اسارت در می آید و بعد از سال ها زندگی در زندان چشم از جهان فرو می بندد.

فاصله ای اندک

اما مریم سوم در داستان سه گانه باسل خطیب مربوط به عصر حاضر و سال های اخیر تر است و خانواده او وابستگان مریم اول بوده اند و به همین سبب است که وی نیز مثل مریم نخست صدای خوشی دارد. وقتی از خود خطیب درباره این فیلم پرس و جو شده، گفته است هدفش نشان دادن اثر عظیم ناملایمات سیاسی و جنگ ها بر سرنوشت مردم سوریه بوده است و این سه زن نمادهای این مردم از سه عصر هستند که فاصله شان با یکدیگر آن قدرها هم عظیم نیست . حتی در اپیزود سوم که بنظر می رسد ردپای سیاست کمتر از دوقسمت قبلی است و مریم می کوشد از فرستاده شدن مادربزرگش به خانه سالمندان جلوگیری کند اما زورش به سایر اعضای خانواده که چنین چیزی را می خواهند، نمی رسد، باز این امر نمود دارد و شاید این هم نشانه سمبلیک کشیده شدن زندگی مردم سوریه به سمت و سویی است که آن را نمی خواسته اند.

ما سه زن داریم و دهها جنگ حقیقی و روحی و ضدانسانی و هیچیک از آنها چیزهایی نیستند که از تخیل صرف برخیزند و از حقیقت دور باشند.

این همان فیلم ساعت ها نیست؟!

خطیب مدعی است لزوماً نمی خواسته زندگی این سه زن را بازگو کند ولی مجبور بوده آدم ها و نمادهایی از قرن اخیر را برگزیند و سپس کوشیده نوعی هماهنگی و شباهت ها را بین آنان مبنای قصه اش قرار دهد ولی او از هر سمت و سو وارد این وادی شده و حاصل کارش هر چه باشد، اصل و پایه کار او شبیه به فیلم «ساعت» ها کار سال 2002 استیفن دالدرای بریتانیایی است که در آن نیز سه زن با بازی های عالی مریل استریپ، نیکول کیدمن و جولی ین مور از سه عصر متفاوت اما با خطوط روحی مشترک و پیوندهایی نامریی بر پرده نقره ای ترسیم می شوند و دو زن عصر های میانه و ثالث از زن نخست که نویسنده معروفی همچون است و دست به خودکشی می زند ، تاثیر می پذیرند و انگار فرزندان و خواهران او هستند.

با این حال باسل خطیب به کرات این نظریه را که فیلمش کپی برداری آشکاری از روی این فیلم است رده کرده و گفته است: تنها تشابه کار من با دالدرای این است که ما هم سه زن را درمرکز قصه مان داریم ولی نکته مشترک دیگری در دو فیلم نیست. آن چه من گفته ام، اثر گذاری جنگ ها و تنش های سوریه بر مردم این کشور در دوران معاصر است . در ساعت ها ما سه زن را می بینیم که به گونه ای یکسان اند و نگاهی توام با رنج به زندگی دارند و فیلم حاصله بسیار ادبی است اما کار من بیشتر یک فیلم سیاسی است. البته در اپیزود سوم اشاره من به وقایع سیاسی اخیر سوریه نیست بلکه بر تشنج های روحی-اجتماعی تاکید دارم که کاراکترهای داستان را در برمی گیرند و آنها را به عکس العمل وامی دارند . البته این هم یک جنگ با معانی خاص خود است که معتقدم می تواند گاه از جنگ های برخاسته از کژی های سیاست هم ضررساز تر باشد. ما سه زن داریم و دهها جنگ حقیقی و روحی و ضدانسانی و هیچیک از آنها چیزهایی نیستند که از تخیل صرف برخیزند و از حقیقت دور باشند.

مشخصات کوتاه فیلم:

عنوان: مریم / کشور و سال تولید: سوریه 2013 / سناریست ها : باسل خطیب و طالد خطیب / کارگردان:باسل خطیب / بازیگران اصلی:سولاف خواکرجی،صباح الجزایری و اسدفیدا

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : روزنامه بانی فیلم / وصال روحانی

مطالب مرتبط:

سفر ناموفق به خانه 

دور زدن فرهنگ خشونت   

بازگشت فرانکی با یک پوند گوشت !