تبیان، دستیار زندگی
آن چه برای یک سریال تلویزیونی آن هم از جنس مناسبتی اش مهم ترین بخش کارکرد اجتماعی و رسانه ای را شامل می شود ، سبک زندگی است که نمایش می دهد. عنصری که در مدینه ی مقدم رنگ باخته است و در شیفتگی به یک فضای منحصر به فرد مغفول مانده .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آخرین فرصت مدینه


آن چه برای یک سریال تلویزیونی آن هم از جنس مناسبتی اش مهم ترین بخش کارکرد اجتماعی و رسانه ای را شامل می شود ، سبک زندگی است که نمایش می دهد. عنصری که در مدینه ی مقدم رنگ باخته است و در شیفتگی به یک فضای منحصر به فرد مغفول مانده .


 مدینه

به تکرار افتادن نمی تواند نقص بزرگی برای سریال مدینه باشد وقتی الزام ابتدایی یک درام تلویزیونی هم در آن لحاظ نشده است . تکراری بودن مدینه را در اهمیت مبنای تاثر متن نمایشی می توان در نظر نگرفت و از آن چشم پوشی کرد ، اما نادیده انگاشتن جهان رخدادهای نمایش را نمی شود به یک خطای ساده ی در بی تجربگی منوط دانست .

یعنی سابقه ی سیروس مقدم آن هم از نوع موفقش چه تماشاچی معمول تلویزیون و چه سینمایی نویس آشنا با فضای کارهای مقدم را به توجیه مناسب نمی رساند .

برای سیروس مقدم سبک گزینشی یکتا وجود ندارد . این البته قائلیت یک تقسیم بندی در قابلیت های کارگردان است تا یک بررسی روند فعالیت هنری . سیروس مقدم همه نوع سریالی ساخته است که البته در همه ی شان فضای سازی تصویری تقریبا دست نخورده باقی می ماند .

وقتی مقدم پیامک از دیار باقی را ساخت ، تلفیق تصویر و نوری اکسپرسیونیستی با داستانی فانتزی کمدی به ذائقه ی بسیاری خوش نیامد اما وقتی مقدم در این گونه هم به تسلط کافی رسید دیگر دیدن چاردیواری و چک برگشتی و ... و بعد تر سه گانه ی پایتخت با همان سبک از تصویر و نور مستقیما و الزاما محل نقدها قرار نگرفت . با این وجود آن چه مدینه - آخرین مجموعه پخش شده از مقدم – را به چالش می کشد تکراری است که در اصرار به آن اتفاقی می افتد که شاید در نمونه ای سینمایی برای مسعود کیمیایی افتاده است .

به تکرار افتادن نمی تواند نقص بزرگی برای سریال مدینه باشد وقتی الزام ابتدایی یک درام تلویزیونی هم در آن لحاظ نشده است . تکراری بودن مدینه را در اهمیت مبنای تاثر متن نمایشی می توان در نظر نگرفت و از آن چشم پوشی کرد ، اما نادیده انگاشتن جهان رخدادهای نمایش را نمی شود به یک خطای ساده ی در بی تجربگی منوط دانست

نمی شود این حفره ی داستانی را فقط معطوف به فیلم نامه نویس اثر دانست . اما انگار یک شیفتگی خاص در نوع چینش اتفاقات داستانی به سبک نعمت الله وجود دارد که مقدم با وجود انجام چند کار مشترک با این فیلم نامه نویس هنوز در در پیله همان اثر اول مانده است .

نعمت الله از جمله نویسندگان جوان تر تلویزیون است که در همان چند تجربه ی اول به مقبولیت مناسبی دست یافت اما انگار همان اپیدمی مزمن کیمیایی زدگی قرار نیست اجازه ی جولان بیشتری به این نویسنده بدهد . این موج بی مخاطب تکراری در سریال مادرانه نیز وجود داشت که البته به دلیل نبود مقدم روی صندلی کارگردانی اضافات بیشتری را شامل می شد و غلظت فضای کلاه مخملی برای دختران جوان تحصیل کرده ی اثر هم تسری می یافت .

 مدینه

با این حال تکراری بودن مدینه چه از نگاهی رسانه ای باشد و خواه از منظری نقادانه در حوزه ی نمایش و تصویر بیش از آن که به مخاطب آسیب برساند برای کارگردان مجموعه به صلاح نیست .

مقدم در دیوار که دیری از تهیه و پخش آن نمی گذرد چیزی شبیه همین فضای داستانی و دیالوگ ها را تصویر می کند اما هرگز نمی توان به تکراری شدن و یا فضای متفرعن کیمیایی زده محکومش کرد . چون به روز رسانی شخصیت ها با کارکرداجتماعی اثر هم خوانی دارد حال آن که شخصیت پردازی در مدینه در بستر اجتماعی و فضای داستانی شلخته و فشل ارائه می شود . آدمی های داستان حرف هایی می زنند که هر چند با اصل رئالیست ما هم خوانی ندارد اما فقط این مشکل فیلم نیست ، این که آدمی ها مجبور به کنش و واکنشی می شوند که هندسه ی شخصیتشان تناسب ندارد . از خود مدینه بگیرید تا بهمن و عبدی و ابی و دیگران .

مدینه زنی با اعتقادات قوی معرفی می شود که بخش رجحان شخصیتش عقل است ، اما در تصمیم گیری های بزنگاه داستان آن جا که باید عینیت این عقلانیت خود را نشان دهد به ورطه ی بلاهتی می افتد که بعد تر هم در هیچ سرانجام دراماتیک درست از کار در نخواهدآمد .

مجتبی شاعری

بخش سینما و تلویزیون تبیان