وقت مشترک
نگاهی به تله فیلم «اوقات مشترک آنها» به انگیزه پخش از تلویزیون
«اوقات مشترک آنها» عنوان فیلمی بود که از شبکه سوم سیما برای مخاطبان پخش شد .فیلمی خوش ساخت که از ابتدا تا انتها قصه خود را بطور ساده و روان برای مخاطب تلویزیون روایت کرد. بد نیست قبل از هر اظهارنظری در مورد محتوا و ساختار این فیلم تلویزیونی، به پیشینه فیلمسازی سید حاتمی اشاره کنیم.
سید حاتمی با دستیاری صحنه در فیلم سینمایی «پناهنده» ساخته مرحوم رسول ملاقلی پور وارد سینمای حرفهای شد. البته قبل از آن تعدادی فیلم کوتاه را در مقام کارگردان تجربه کرده بود و سالها نیز به عنوان دستیار و برنامهریز در سینمای حرفهای و سریالهای تلویزیونی فعال بوده است. تله فیلم اوقات مشترک آنها سومین اثر این فیلمساز محسوب می شود که برنده تندیس سیمین از جشنواره رشد شده است. دو فیلم قبلی این فیلمساز ـ تله فیلم «بچه های ابری» (تولید 1385 برنده پروانه زرین از جشنواره کودک و نوجوان و تله فیلم «انگشتر» (تولید سال 1390) دومین ساخته این کارگردان محسوب میشود.
خط سیر اوقات مشترک آنها اوضاع و احوال مشترک اعضای خانوادهای است که به نوعی هر کدام با نیازهای مالی و اقتصادی درگیرند... آقای یونس (مسعود کرامتی) کارمند بانکی است که به دلیل گرفتاری مالی در تامین هزینه جهیزیه دختر خود، به هیچ قیمتی حاضر نیست شرافت شغلی و خانوادگی خود را فدای این نیاز مالی کند و در عین حال تلاش او برای تامین این هزینه هر بار با در بستهای مواجه می شود...! نکته اساسی که در این فیلم به چشم می خورد، قابل باوربودن آدمها و فضای فیلم سید حاتمی است که آن هم به انتخاب درست و هوشمندانه کارگردان در انتخاب بازیگران و بازی ساده و بیپیرایه آنها بر میگردد. از انتخاب مسعود کرامتی (آقا یونس) با بازی زیبا و گیرا به عنوان محور اصلی و پدرخوانده گرفته تا سایر اعضای خانواده و مخصوصا کودک خردسال اشکان! فیلمساز با انتخاب لوکیشن خانه قدیمی نیز برای اعضای این خانواده ثابت می کند جنس این افراد اجتماع و موقعیت مکانی و شخصیتی آنها را میشناسد و با این فضاها و آدمها مأنوس بوده و همین شناخت از این رفتارهای اجتماعی افراد باعث شده تا کارگردان بتواند یک اثر اجتماعی باورپذیر و ارزشمند را به طور ساده و روان و به دور از زیاده”ٹگوییهای رایج برای تماشاگر تلویزیون ارائه کند.
نکته مهم محتوایی که سید حاتمی در این اثر خود ارائه میدهد و میتواند شالوده اصلی فیلمنامه این اثر را تشکیل دهد، این است که فردی که در تأمین نیاز مالی خانواده خود مستأصل و درمانده شده در هیچ شرایطی حاضر به خارج شدن از دایره انسانی و حوزه اخلاقیات و وجدان درونی خود نیست
نکته مهم محتوایی که سید حاتمی در این اثر خود ارائه میدهد و میتواند شالوده اصلی فیلمنامه این اثر را تشکیل دهد، این است که فردی که در تأمین نیاز مالی خانواده خود مستأصل و درمانده شده در هیچ شرایطی حاضر به خارج شدن از دایره انسانی و حوزه اخلاقیات و وجدان درونی خود نیست و علی رغم نیازهای شدید مالی تک تک اعضای خانواده، حاضر نیست نیازهای زندگی افراد خانواده را با شرافت خود معامله کند که مضمونی بسیار ارزشمند برای فیلمنامه این اثر تلقی می شود. طراحی و شخصیت پردازی افراد (داماد، پسر و دخترها) که هر کدام با گرفتاری های روزمره زندگی دست به گریبان بوده و نمونهای از هزاران افراد گرفتار و درگیر جامعه هستند، با بازنمایی بخشی ولو اندک از زندگی خصوصی این طیف از افراد جامعه، با ظرافت و نکته سنجی فیلمساز همراه بوده و تماشاگر را به همذات پنداری با تک تک آنها فرا میخواند و حتی گاه احساسات بیننده را نیز با حسی مشترک و با درک مشکلات و سختیهای موجود در اینگونه خانوادهها جریحه دار میکند.
فیلم سرشار از رفتارهای مثبت و منفی آدمهاست که در تقابل با هم قرار میگیرند که به تعلیق قصه فیلم کمک میکند. طیفی از افراد خانواده که در مقابل پدری شرافتمند جبهه گرفته و او را به سخاوتمندی بیش از حد برای دیگران و نداری و کم کاری برای خانواده محکوم میکنند و پدری که صبورانه در مقابل این هجمهها و جبهه گیریها مقاومت میکند و به هیچ قیمتی حاضر نیست از دایره انسانی خود خارج شود. میتوان گفت که شخصیت آقا یونس، نمونه بارزی از طیف گستردهای از افراد جامعه است که در هیچ شرایطی حاضر به گذر از خطوط قرمز زندگی و عبور از مرز اخلاقیات و تدین و نیک رفتاری خود نیستند که محوریت اثر را شامل میشود. دکوپاژ کار سید حاتمی ساده و حرکات دوربین روی دست او در جای جای فیلم و سکانسها درست و بجا دیده میشود و همزمان با بازیهای روان اعضای خانواده و مخصوصاً بازیهای کودکانه اشکان و نوع ارتباط عاطفی او با پدربزرگ، بیننده را به طور ملموسی در شرایط تک تک افراد درگیر با پول خانواده قرار داده و بازیهای قابل قبولی ارائه می”ٹشود.
تنها نکتهای که در این فیلم به نظر اغراق آمیز میرسد که آن هم به فیلمنامه کار بر میگردد، گره افکنیهای پی در پی در حل مشکل مالی آقا یونس است که نهایتاً به اتفاق عجیبی منتهی می شود و به طور اتفاقی و ناخواسته دغدغه مالی آقا یونس با سرقت از بانک و جا به جا شدن ساک پر از پول در آن شلوغی سرقت پیش میرود که اندکی ناملموس جلوه میکند و فکر مخاطب با این موضوع درگیر میشود که شاهد یک اتفاق و معجزه نادر و خیلی بزرگی مثل سرقت مسلحانه از بانک بوده که قرار است بعد از سرقت با جا به جایی یک ساک پر از پول و ارسال اتفاقی آن به جمع خانواده آقا یونس که هر کدام نیازمند شدید مالی و به عبارت عامیانه لنگ شدید پول هستند. خط سیر فیلمنامه ادامه پیدا کند... اغراق آمیز از این نظر که معمولاً سرقت مسلحانه از بانک در جامعه ما اتفاق نادری است و این اتفاق درست زمانی باید بیفتد که پول تامین شده متعلق به آقا یونس روی میز قرار گرفته و درست در همین زمان، ساکی پر از پول نیز به طور معجزهآسایی با ساک آقا یونس به طور اشتباهی جا به جا شوند که اندکی عجیب جلوه میکند! جدای از این به نظر اغراق فیلمنامهای، فیلم در ارائه مرز بین درست و غلط، حلال و حرام و نشان دادن وجدان آدمها و مسائل نفسانی آنها موفق عمل میکند نیز مشاجرههای خانوادگی کاملاً طبیعی و باورپذیر افراد خانواده در طول فیلم که به درگیریهای پولی و نیازهای مالی آنها بر میگردد، از جمله مواردی است که سید حاتمی با سومین اثر تلویزیونی خود ثابت میکند جامعه شناسی خانواده و معضلات اجتماعی و فراتر از آن مدیوم سینما و فیلم سازی و کار با بازیگران را خوب میشناسد و در بیان قصه فیلمش کاملاً موفق است که می”ٹتوان آن را حاصل سالها تجربه کارگردان در حوزه سینمای حرفهای و تلویزیون قلمداد کرد.
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع : روزنامه بانی فیلم / شاهپور محمدی