تبیان، دستیار زندگی
به رنگ ارغوان تازه ترین فیلم به نمایش در آمده ابراهیم حاتمی کیا که پس از وقفه ای پنج ساله به روی پرده رفت، ملودرامی عاشقانه با مایه های ژانر جاسوسی است ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به رنگ ارغوان اثری تازه در سینمای ایران

فیلم به رنگ ارغوان

"به رنگ ارغوان" تازه ترین فیلم به نمایش در آمده ابراهیم حاتمی کیا که پس از وقفه ای پنج ساله به روی پرده رفت، ملودرامی عاشقانه با مایه های ژانر جاسوسی است.

به گزارش روز ایرنا از جشنواره فیلم فجر ، این فیلم که عدم نمایشش در جشنواره بیست و سوم جار و جنجال های زیادی به دلیل مضمون خاصش ایجاد کرده بود شباهت های فراوانی با بسیاری از فیلم های تولید شده در سینمای جهان به لحاظ فیلمنامه دارد؛ ماموری امنیتی که در یک ماموریت تعقیب و مراقبت با سوژه خود درگیر شده و در نهایت دلبسته اش می شود.

همین امر کافی بود که فیلم شائبه هایی را ایجاد کرده و توقیفی پنج ساله را منجر شود.حاتمی کیا بیشتر هم و غمش را صرف شخصیت پردازی کرده که در این میان کاراکتر هوشنگ ستاری فوق العاده از کار درآمده است.دو وجهی بودن ستاری از وی دو کاراکتر کاملا مجزا ساخته، یکی مردی با پای لنگ و عینک ته استکانی و لبخندهای کودکانه و دیگری ماموری کارکشته و زیرک که در انجام وظیفه اش هیچ کوتاهی نمی کند.

نویسنده با این تمهیدات ساده توانسته هردو وجه را باورپذیر ساخته و تماشاگر را با دنیای درونی خویش همراه سازد.به عنوان مثال نگاه کنید به سکانس ورود این کاراکتر به فضای دانشگاه و آشنایی اش با محسن به عنوان ضلع سوم ماجرا.اما هر قدر حاتمی کیا در پرداخت هوشنگ موفق عمل کرده در خلق کاراکترهای محسن و ارغوان ضعیف کار کرده است.

ارغوان دختر دانشجویی که پدر و مادرش سیاسی و عضو گروه های معاند هستند،بیش از حد ساده و تک بعدی بوده و تماشاگر با آن احساس نزدیکی ندارد.در واقع کارگردان به قدری حواس خود را معطوف به هوشنگ ستاری کرده که از دیگر قطب های فیلم غافل مانده است.

حاتمی کیا در ساخته های اخیرش به همان اندازه که در مباحث فنی پیشرفت کرده به همان نسبت نیز در بحث فیلمنامه پسرفت داشته و این روند در فیلم های واپسینش از جمله ، دعوت و به رنگ ارغوان به عینه دیده می شود.

کاراکتر ارغوان ساده تر و کلیشه تر از آن است که ماموری کارکشته مانند هوشنگ جذب او شده و حتی از دستور مافوقش سرپیچی کند.

محسن به عنوان قطب خاکستری داستان نیز پرداخت ضعیفی داشته و تناقض های وحشتناکی در او دیده می شود که کوچکترین ارتباطی با تزلزل شخصیتی وی نداشته است.بی هویتی و پادرهوا بودن محسن در فیلم کاراکتر محوری همچون به رنگ ارغوان، لطمه شدیدی به پیکره داستان وارد کرده و یکدستی آن را برهم زده است.

رابطه ارغوان و محسن نیز چندان خوب از کار درنیامده و پر از ابهام بوده و در پیشبرد داستان نقش مهمی را ایفا نمی کند.

حاتمی کیا در ساخته های اخیرش به همان اندازه که در مباحث فنی پیشرفت کرده به همان نسبت نیز در بحث فیلمنامه پسرفت داشته و این روند در فیلم های واپسینش از جمله ، دعوت و به رنگ ارغوان به عینه دیده می شود.

وی در فیلم فوق نیز توانسته تصاویر بسیار چشم نوازی از طبیعت بکر و وحشی جنگل در راستای داستانش بهره گرفته و تماشاگر ثابت کارهایش را به تحسین وادارد.

توانمندی تکنیکی وی درسکانس فینال فیلم کاملا مشهود بوده و تفاوت چشمگیری با بسیاری از فیلمسازان وطنی دارد،اما چه سود که حفره های فیلمنامه ای این توانایی ها را کمرنگ کرده وبه ساختار کلی فیلم لطمه وارد نموده است.

برگ برنده فیلم بازی فوق العاده حمید فرخ نژاد در نقش هوشنگ ستاری است که به کل با دیگر نقش آفرینی های وی تفاوت داشته است.وی به خوبی توانسته وجوه مختلف این کاراکتر پیچیده را به تصویر کشیده وباور پذیر سازد.برای اثبات این موضوع به چشم های او در سکانس های بیرون قهوه خانه و خلوت تنهایی وی دقت کنید تا دریابید که فرخ نژاد کاری فراترازاستانداردهای بازیگری سینمای ایران ارائه کرده است.

برگ برنده فیلم بازی فوق العاده حمید فرخ نژاد در نقش هوشنگ ستاری است که به کل با دیگر نقش آفرینی های وی تفاوت داشته است.وی به خوبی توانسته وجوه مختلف این کاراکتر پیچیده را به تصویر کشیده وباور پذیر سازد.

اما انتخاب خزر معصومی برای نقش ارغوان ریسک بزرگی بوده که متاسفانه جواب نداده و چهره سرد و یخ زده وی جایی برای همذات پنداری تماشاگر باقی نگذاشته است.

در نهایت اینکه به رنگ ارغوان از این لحاظ که برای نخستین بار به دوره ای از زندگی ماموری امنیتی پرداخته و کاراکتری قابل باور و در عین حال دوست داشتنی را خلق کرده ، کاری نو در سینمای پر از تکرار ایران بوده و همچنان می توان به فیلم های بعدی حاتمی کیا امیدوار بود.

این فیلم روز گذشته در نخستین روز بیست و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم فجر در برج میلاد به نمایش درآمد. این جشنواره تا روز 15بهمن ماه ادامه دارد.

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی