غریب بزرگ
در گوشه ای از جهان ، غریبی است که غربت او غمناک است .
غریبی است که از روزگار خود بیگانه ، اما به تمام روزگارها احاطه دارد وجهان تمام سخنرانی ها و کرداربزرگش را ضبط کرده است .
غریبی است که می بخشد ولی نمی پذیرد .
به او ظلم می کنند ولی انتقام نمی گیرد .
بر دشمن خود دست می یابد ولی از او صرف نظر می کند و او را می بخشد و بخاطر تمام کسانی که دوستشان دارد به گناه نمی افتد .
پناه ضعیفان ، برادر غریبان و پدر یتیمان است . علمش فراوان و حلمش بزرگ ، و قلبش لبریز از محبت به مستمندان ، و شمشیرش آغشته به خون کافران است .
این شجاعی که تیر نگاهش جهان وسیعی را هدف قرار داده ، این دلیر بی مانند کیست ؟
آری ، این غریب غیر از مولی الموحدین ، امیرالمومنین ، علی بن ابی طالب نیست .
شخصیتی که دشمنانش او را از روی حسادت و طمع نمی شناسند و دوستانش از ترس و ناراحتی ، او را رها کرده اند و فضائلش را پشت پرده نگاه داشته اند . عظیمی که عظیمان تاریخ در برابر عظمت و شکوهش سر به زیرند ، و انسان کاملی که جز خدا و پیامبرش او را نشناختند .
در بیان فضائل او همین بس که پیامبر اکرم می فرمایند: من شهر علم هستم و علی درب آن است و هرکس بخواهد وارد این مدینه ی علم و حکمت بشود باید از در آن داخل شود . و همچنبن نسبت ایشان را برای خود ، به منزله ی هارون برای موسی معرفی کرده و ایشان را ولی هر مومن و مومنه ای دانسته و در یک جمله علی (ع) را چنین معرفی می کنند که : "علی مع الحق و الحق مع علی ، یدور معه حیثما دار " علی با حق است و حق با علی ، با او می چرخد هر کجا که باشد .
آری ، علی با حق است و حق با علی ، هرجا علی باشد حق گرد وجود مبارکش می گردد و یعنی علی نقطه ی مرکزی حق و حقیقت ، و تمام فضائل انسانی دور این نقطه مرکزی می چرخند . هرجا علی باشد ، عدالت و سخاوت و یاری مستضعفین و شدت با مستکبرین، و خلاصه تمام فضائل انسانی موجود است .
پس ما که قطره ای هستیم و به دریای بی کران علی (ع) می نگریم نمی توانیم او را توصیف کنیم ، زانو زده ، و گوشه ای از فضائل علی (ع) را از زبان علی (ع) می شنویم .
نخستین مسلمان :
خدایا ! تو می دانی من نخستین کسی بودم که حق را دریافتم ، آن را شنیدم و پذیرفتم . هیچ کس جز پیامبر خدا(ص) در نماز بر من سبقت نگرفت . 1
یار مظلومان و دشمن ستمگران :
به خدا سوگند ، حق ستمدیده را از ستمگر می ستانم و ستمکار را آنچنان خوار و ذلیل میکنم تا اینکه او را به منبع حق وارد سازم گر چه او را خوشایند نباشد .2
دوستی با قرآن :
همواره قران با من بوده و از آن زمان که دوستی با آن را گزیده ام ، هیچگاه از آن جدا نگشته ام .3
بالا ترین درجه پارسایی :
هان ! امام شما از دنیای خود به دو پیراهن کهنه و از خوراکش به دو قرص نان بسنده کرد ... به خدا قسم از دنیای شما زری بیاندوختم و از غنیمت های آن مال بسیاری ذخیره نکردم و برای پیراهن کهنه ای که دارم ، پیراهن دیگری تهیه نکردم و از زمین این دنیا به اندازه یک وجب بدست نیاوردم .4
همسانی با مستمندان:
هیهات که هوای نفس بر من غلبه کند و حرص و آز مرا به برگزیدن غذا ها وادارد – در صورتیکه ممکن است در حجاز یا یمامه (از شهرهای یمن )کسی باشد که طمعی در یک قرص نان نداشته و هیچگاه سیر نشده باشد – یا اینکه با شکم پر بخوابم و کنار من شکمهایی گرسنه و جگر هایی (از تشنگی ) سوزان باشد ... آیا قناعت کنم به اینکه گفته شود :این امیر المومنین است ! و در سختی های روزگار با آنها شریک نباشم و الگویی برای آنان در تلخ کامی ها و سخت زندگی کردن نباشم ؟ آری ! من آفریده نشدم که غذاهای خوب مرا از یاد آنان غافل کند همانند حیوان بسته ای که اندیشه ای جز علفش ندارد .5
شجاع بی نظیر :
به خدا سوگند اگر تمام مردم عرب در جنگ با من ، متحد و همراه شوند از آنان رو بر نگردانم و اگر فرصتی بدست آید و دستم به گردن های آنان برسد ، به سویشان بشتابم و همه (کافران و منافقان ) را در راه خدا گردن بزنم .6
منادی وحدت :
بدان که هیچ مردی برای وحدت امت پیامبر کوشاتر از من نیست . من با این کار خواهان پاداشی نیک و بازگشتی خوب می باشم .7
تنفر از ستایش :
مرا خوش نیاید که به گمانتان چنین راه یابد که من ستودن و شنیدن ستایش را دوست دارم ، سپاس خدای را که چنین نیستم ، و اگر خوشم می آمد که مرا ستایش کنید ، همانا از جهت خاکساری و فروتنی در برابر خداوند سبحان ، آن را رها کردم زیرا به بزرگواری و عظمت و جلال سزاوار تر است .8
و چنین کسی را در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان در محراب عبادت ، بعنوان مهریه ی زن ناپاکی که شیطان از زبان او دمیده بود ، شقی ترین مردم به شهادت می رساند .
یادداشتها :
1- خطبه 131
2-خطبه136
3-خطبه122
4-نامه45
5- نامه45
6-نامه45
7-نامه78
8-خطبه216
منابع :
مفاتیح الجنان - دعای ندبه
نهج البلاغه
امام علی صدای عدالت انسانیت- نوشته:جورج جرداق / ترجمه : مصطفی زمانی