تبیان، دستیار زندگی
بحث ما درباره ی جمله ی اسمیه است. همانطور که از نام آن پیداست، جمله اسمیه جمله ای است که با اسم شروع می شود، یعنی همیشه اسم آغاز گر این جملات است....
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جمله ی اسمیه ( مبتدا و خبر )

جمله ی اسمیه ( مبتدا و خبر )

دوستان خوبم سلام!

بحث ما درباره ی جمله ی اسمیه است. همانطور که از نام آن پیداست، جمله اسمیه جمله ای است که با اسم شروع می شود، یعنی همیشه اسم آغاز گر این جملات است. اکنون با دقت به متن، زیر این نکته ملموس تر خواهد شد:

حُجا کان یرکَبُ حمارَه و یمّر الطریق. فلّمار آه النّاسُ قالوا :

  • مسکینٌ هذا الحجارُ، إنّه یَلقَی الوَیلَ مِن حُجا.

صوتُ الحمار کان یُسمَعُ مَن داخل بیت حُجا، فقال النّّاسُ:

  • یاله مِن رَجُلٍ قاسٍ ... یَضرِبُ الحمارَ.

و بینما کان حُجا یَسیرُ بالحمار فی السوق، سمع النّاس یقولون:

  • هذا هو الحمارُ المسکین الذی أَوقَعَه حَظّه السّسّیء عند حُجا.

سمع ذلک حُجا فقال فی نفسه :

  • أَنا سَأُریَهُم من هو یسّی ءُ الخطّ ... أنا أم الحمارُ؟ سوف أبیعه الآن.

المُشاغب : آشوبگر

یمر : عبور می کند

یلقی الوَیل: فریاد بلند می کند، واویلا می گوید.

رجل قاسٍ: مرد خشن

جمله ی اسمیه ( مبتدا و خبر )

السوق: بازار

حظّ: شانس، بخت و اقبال

السّیّ ء: بد

أوَقَعه حظّه السّیّ ء عند حُجا: از بخت بد دچار حُجا شده است.

سَأریهَم: به آنها نشان خواهم داد.

أبیع: می فروشم (سوق أبیع : خواهم فروخت )

همان طور که مشاهده کردید کلماتی که پر رنگ تر از بقیه هستند اسم اند و آغاز گر جمله اند، به این کلمات مبتدا می گویند. ( نقش این کلمات مبتدا است )

پس:

به اسمی که ابتدای جمله می آید مبتدا می گوئیم.

مانند: علیٌّ ذَهَبَ

اکنون یک جمله برای اینکه معنای کاملی داشته باشد به نقش های دیگری نیز نیازمند است، در جمله ی اسمیه دومین نقش اصلی جمله " خبر " است.

خبر چیست؟

خبر کامل کننده ی معنای مبتدا ( اللّه: مبتدا / رحیم: خبر ) است و معمولاً بعد از مبتدا می آید مانند: اللّه رحیمٌ

اکنون به ادامه ی داستان توجه کنید:

نزل حُجا مِن فوق حماره و وقف بجانب الشّارع و نادی قائلاً:

  • أنا أُرید أن أبیع هذا الحمار، من یشتریه یا سادة یا کرام؟ من یرحم علی هذا الحمار مِن حُجا الجبّار؟

تَجَمَّعَ النَّاسُ حول حُجا، فقال أحَدُ هُم:

  • اعترف حُجا أخیراً علی نفسه، فالحمارُ ودیعٌ طیّبٌ ... لو کان معی نقودٌ لا شَتریتُهُ.

قال آخر: بکم تبیعه یا حُجا؟

قال حٌجا: سأبیعه تأمّل ثمنٍ ... من یشتری؟

فتقّدم أحدهم من الحمار و مدّیده ألی فم الحمار. فجأةً ... عضّ  الحماریده و صرخ الرجل فقال لجحا:

  • أنا سأحضرک عند القاضی.

من فوق: از بالایِ

الشارع: خیابان

نادی: فریاد زد

قائلاً: در حالیکه می گفت

یشتری: می خرد

سادة:بزرگان

کرام: بزرگواران

یرحم: رحم می کند

الجبار: ستمگر

عشق به خواندن ضرورت انکار ناپذیر

تجمَّعَ: جمع شدند

اعترف: اعتراف کرد

علی نفسه: به (کار) خودش

ودیع: سپرده، ودیعه

طیّب: نیکو

نقود: پول

بِکَم تبیعُه: جند می فروشی؟

ثمن: بها

أقلّ: کمترین

تقدّم مِن: جلو آمد

مَدّ: دراز کرد

فم: دهان

فجأة: ناگهان

عضًّ: گاز گرفت

صَرَخ: فریاد زد

أُحضُرِک عند القاضی: تو را نزد قاضی خواهم برد.

پس با دقت در معنای عبارات می توان به نقش خبر و اهمیت آن در جمله پی برد که جزء کامل کننده ی معناست و امّا درباره ی مبتدا و خبر:

جمله ی اسمیه ( مبتدا و خبر )

مبتدا همیشه مرفوع است و علامت آن ضمّه است.

در این میان باید دقت کرد که اسم ها: " ال " دارند یا تنوین می گیرند --> در صورتی که " ال " داشته باشند تنها به هنگام پذیرفتن نقش مبتدا، علامت ضمّه    (  ُ ) می گیرد و در صورتی که " ال " نداشته باشند، تنوین با ضمه (  ٌ ) می گیرد

مانند: التلمیذُ مجتهدٌ: دانش آموز کوشاست ( التلمیذ: مبتدا است و " ال " دار ) سعیدٌ یدرس: سعید درس می خواند ( سعید: مبتدا است و بدون " ال " که تنوین گرفته است)

خبر نیز، چنانچه اسم مفرد باشد حرکت ضمُه بر روی آخرین حرف آن ظاهر می شود دقت کنید که منظور از اسم مفرد یعنی فعل یا شبه جمله نباشد اما چنانچه مثنی یا جمع بود نیز در زمره ی اسم مفرد قرار می گیرد.

تمرین:

اکنون با در نظر گرفتن شرایط مبتدا و خبر جاهای خالی را با کلمه ی مناسب داخل پرانتز پر کنید:

١)   باب المدرسة ... ( مفتوح، مفتوحةً، حدیقةً)

حتماً پاسخ شما هم گزینه ی اول بود اما چرا:

مفتوح: باز ( مذکّر)

مفتوحة: باز (مؤنث)

حدیقة: باغ

از لحاظ معنایی گزینه ی اول و دوم هر دو می توانند صحیح باشند اما تفاوت آنها در این است که: گزینه ی اول مذکر است و گزینه ی دوم مؤنث و چون مبتدا مذکر است پس خبر نیز باید مذکر باشد.

پس نیتجه می گیریم که:

در صورتی که خبر اسم مفرد باشد، مبتدا و خبر از نظر مذکر و مؤنث بودن باید با هم مطابقت داشته باشند.

شاید این سؤال برای شما پیش آید که در " باب المدرسة "، مدرسة مؤنث است اما چگونه مذکر و مؤنث بودن را تشخیص دهیم؟

توجه: در عبارایت که به صورت ترکیب اضافی ( مضاف + مضاف الیه ) هستند، ما همیشه کلمه ی اول یعنی مضاف را در نظر می گیریم پس در عبارت " باب المدرسة " نیز ما برای در نظر گرفتن مبتدا، باید " باب " را لحاظ کنیم.

و اما سؤال بعد:

٢)   ... تلمیذة مجتهدة ( علیّ، هی، بیت )

با توجه به معنا، گزینه ی سوم ( بیت = خانه ) حذف می شود و گزینه ی اول ( علی ) نیز به دلیل مذکر بودن نمی تواند گزینه ی مورد نظر باشد، پس گزینه ی صحیح س" هی " ( ضمیر غائب مؤنث ) می باشد.

٣)   هذان الطفلان، ... ( ضاحکٌ، ضاحکون، ضاحکان )

همانطور که شما هم دقت کنید، مبتدای جمله ی ما مثنی است و قطعاً باید گزینه ای را برای خبر انتخاب کنیم که مثنی باشد و لذا گزینه ی سوم صحیح است.

اما نتیجه ی داستان:

خرج حجامع الرجل إلی القاضی وشکی الرجل نحو القاضی قائلاً:

- عضٌ حمار حجا یدی.

و سأل القاضی عن السبب:

- شرح حُجا کلّ ما وقع و حکم القاضی بأنّ الحقّ مع حُجا فخرجا من بیت القاضی و لم یتکلّم أحدٌ حول حُجا و حماره بعدُ.

شکی: شکایت کرد

کلّ ما وقع: آن چه را اتفاق افتاده بود

حکم: حکم داد

لم یتکلّم أحد بعد: دیگر کسی سخن نگفت

٤- الکتب ... ( فوق الشجر، علی الکرسی، تجلس )

با توجه به معنای گزینه ها، گزینه ی اول و سوم نمی تواند صحیح باشد، پس گزینه ی دوم گزینه ی صحیح ما می باشد.

دوستان خوبم!

این بود مبحث مبتدا و خبر، چنان چه نیاز به تمرین بیش تری دارید می توانید از طریق ارسال پیام به مؤسسه تبیان ما را از در خواست خود آگاه سازید.


مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: فاطمه شیرزاده