تبیان، دستیار زندگی
ایشان با طمانینه خاصی به زبان آذری فقط به ذکر این جمله اکتفا کردند که :« الله بنده سی اول» یعنی فقط بنده خدا باش
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

الله بنده سی اول

الله بنده سی اول

در روزهای نخست آشناییم با حضرت آیت الله محمود امجد که خود از طریق دوست ارجمندم جناب حجت الاسلام والمسلمین میرزا علی ملکی تبریزی با ایشان آشنا گشته بودم (حاج آقا ملکی از شاگردان و همراهان نزدیک حضرت آیت الله سید محمود ابطحی که خود ایشان از شاگردان، دوستان و نزدیکان استاد امجد بود) تصمیم گرفتم تا  در اولین فرصت با استاد تماس گرفته و از ایشان بخواهم که ضمن دعا رهنمودی برایم داشته باشند.

در خاتمه تماس تلفنی از ایشان خواستم که با جمله ای رهنمودی به بنده حقیر داده و  بنده را نصیحت نمایند که ایشان  با طمانینه خاصی  به زبان آذری فقط به ذکر این جمله اکتفا کردند که :« الله بنده سی اول» یعنی فقط بنده خدا باش .

در طول هفته دو سه بار با منزل استاد تماس گرفتم  ولی برای تماس تلفنی با ایشان توفیقی نیافتم در آخرین تماس از همسر استاد پرسیدم پس استاد کی در منزل تشریف دارند بگویید تا بیش از این مصدع اوقات شریف نگردم که حاج خانم فرمودند: که ما نیز از اوقات حضور ایشان در منزل خبری نداریم اگر توانستید آخر شب با ایشان تماس بگیرید اگر منزل باشند حتما جواب خواهند داد.

پس از چندین بار تماس بالاخره  یک شب به سرم زد تا در نیمه شب و  وقت نماز شب مزاحم گردم که احتمال می دادم ایشان بیدار باشند پس ساعت چهار صبح  مجددا با ایشان تماس گرفته و در اولین زنگ تلفن را برداشتند نمی دانستم چه بگویم زبانم بنده آمده بود که ایشان پیشدستی کرده و  با همان صدا و لحن دلنشین و آرامش بخششان فرمودند : سلام علیکم بفرمایید بعد از سلام و احوال پرسی مقدماتی و بعد اینکه فهمیدند آذری بوده و از تبریز با ایشان تماس گرفته ام از اینکه در آن موقع شب مزاحم شده بودم از ایشان عذر خواهی نمودم ولی ایشان فرمودند که موردی ندارد.

در خاتمه تماس تلفنی از ایشان خواستم که با جمله ای رهنمودی به بنده حقیر داده و  بنده را نصیحت نمایند که ایشان  با طمانینه خاصی  به زبان آذری فقط به ذکر این جمله اکتفا کردند که :« الله بنده سی اول» یعنی فقط بنده خدا باش .

نکته دیگر اینکه در روایت معروف عنوان بصری آمده است که از حضرت صادق (ع)  سئوال كردم :  حقیـقـت عبــــودیــت  چیست ؟

حضرت فرمودند : سه چیز است ، اینكه بنده خدا ، برای خودش درباره آنچه را كه خدا به وی سپرده است ملكیتی نبیند ، زیرا كه بندگان دارای ملك نمی باشند ، همه اموال را مال خدا می بینند و در آنجایی كه خداوند ایشانرا امر نموده است كه بدهند وامیگذارند ، و اینكه برای خودش مصلحت اندیشی و تدبیر نكند و اینكه تمام مشغولیاتش درآن منحصر شود كه خداوند اورا بدان امر نموده است و یا از آن نهی كرده است .

پس چون خداوند بنده خود را به این سه چیز گرامی بدارد ، دنیا و ابلیس و خلق برای او سهل و آسان ( كوچك) می گردد و دنبال دنیا به جهت زیاده خواهی و تفاخر به مردم نمی رود ، و آنچه را كه در دست مردم از عزت و بزرگی و مقام می بیند طلب نمی نماید ، و روزهای خود را به بطالت و بیهوده گی رها نمی كند .

بنابراین اگر بنده خدا برای خودش ملكیتی را در آنچه كه خدا به او سپرده است نبیند ، انفاق نمودن بر او آسان می شود . و چون بنده خدا تدبیر امورش را به مدبرش بسپارد مصائب دنیا بر وی آسان می گردد .

الله بنده سی اول

و زمانی كه اشتغال ورزد به آنچه را كه خدا وند به او امر و نهی كرده است ، دیگر فراغتی از آن دو امر نمی یابد تا فرصتی برای خودنمایی و تفاخر نمودن به مردم پیدا كند .

پس چون خداوند بنده خود را به این سه چیز گرامی بدارد ، دنیا و ابلیس و خلق برای او سهل و آسان ( كوچك) می گردد و دنبال دنیا به جهت زیاده خواهی و تفاخر به مردم نمی رود ، و آنچه را كه در دست مردم از عزت و بزرگی و مقام می بیند طلب نمی نماید ، و روزهای خود را به بطالت و بیهوده گی رها نمی كند .و این اولین پله از نردبان تقوی است كه خدا در آیه 83 سوره قصص به آن اشاره دارد .


منابع:

1. وبلاگ آیه الله بهجت.

2. حدیث عنوان بصری.

تهیه و فرآوری - محمد حسین امین - گروه حوزه علمیه تبیان