موانع تهذيب و خودسازي
خيلى از چيزهاست كه انسان را بيچاره كرده، از تهذيب و تحصيل باز مىدارد. يكى از آنها، براى بعضى، همين ريش و عمامه است وقتى عمامه كمى بزرگ شد و ريش بلند گرديد، اگر مهذب نباشد از تحصيل باز مىماند مقيد مىگردد مشكل است بتواند نفس اماره را زير پا گذارد و پاى درس كسى حاضر شود. شيخ طوسى، عليه الرحمه، در سن پنجاه و دو سالگى درس مىرفته است، در صورتى كه در سن بين بيست و سى بعضى از اين كتابها را نوشته است.
كتاب تهذيب را گويا در همين سن و سال به رشته تحرير در آورده(1) . و در پنجاه و دو سالگى در حوزه درس مرحوم سيد مرتضى٬عليه الرحمه، حاضر مىشده كه به آن مقام رسيده است. خدا نكند پيش از كسب ملكات فاضله و تقويت قواى روحانى ريش انسان كمى سفيد و عمامه بزرگ گردد، كه از استفادههاى علمى و معنوى و از تمام بركات باز مىماند.
تا ريش سفيد نشده كارى كنيد تا مورد توجه مردم قرار نگرفتهايد فكرى به حال خود نماييد. خدا نكند انسان پيش از آنكه خود را بسازد جامعه به او روى آورد و در ميان مردم نفوذ و شخصيتى پيدا كند كه خود را مىبازد خود را گم مىكند. قبل از آنكه عنان اختيار از كف شما ربوده شود خود را بسازيد و اصلاح كنيد. به اخلاق حسنه آراسته شويد رذايل اخلاقى را از خود دور كنيد در درس و بحث اخلاص داشته باشيد تا شما را به خدا نزديك سازد. اگر در كارها نيت خالص نباشد، انسان را از درگاه ربوبى دور مىكند. طورى نباشد كه پس از هفتاد سال وقتى نامه عمل شما را باز كنند ببينند، العياذ باللّه، هفتاد سال از خداوند عز و جل دور شدهايد.
قضيه آن «سنگ» را شنيدهايد كه به جهنم سرازير شد؟ پس از هفتاد سال صداى آن از قعر جهنم به گوش رسيد. به حسب نقلى حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود پيرمرد هفتاد سالهاى بود كه مرد، و در اين مدت هفتاد سال رو به جهنم مىرفت(2)
مواظب باشيد مبادا پنجاه سال، بيشتر يا كمتر، در حوزهها با كد يمين و عرق جبين جهنم كسب نماييد بايد به فكر باشيد.
در زمينه تهذيب و تزكيه نفس و اصلاح اخلاق برنامه تنظيم كنيد استاد اخلاق براى خود معين نماييد جلسه وعظ و خطابه، پند و نصيحت تشكيل دهيد. خودرو نمىتوان مهذب شد. اگر حوزهها همين طور از داشتن مربى اخلاق و جلسات پند و اندرز خالى باشد، محكوم به فنا خواهد بود. چطور شد علم فقه و اصول به مدرّس نياز دارد، درس و بحث مىخواهد، براى هر علم و صنعتى در دنيا استاد و مدرس لازم است، كسى خودرو و خودسر در رشتهاى متخصص نمىگردد، فقيه و عالم نمىشود، ليكن علوم معنوى و اخلاقى، كه هدف بعثت انبيا و از لطيفترين و دقيقترين علوم است، به تعليم و تعلم نيازى ندارد و خودرو و بدون معلم حاصل مىگردد؟ كرارا شنيدهام سيد جليلي معلم اخلاق و معنويات استاد فقه و اصول، مرحوم شيخ انصارى(3)، بوده است.
انبياى خدا براى اين مبعوث شدند كه آدم تربيت كنند انسان بسازند بشر را از زشتيها، پليديها، فسادها و رذايل اخلاقى دور سازند، و با فضايل و آداب حسنه آشنا كنند:بعثت لاتمّم مكارم الاخلاق. «بر انگيخته شدهام تا منشهاى نيك را كامل گردانم». (4)
چنين علمى كه خداوند متعال نسبت به آن آن قدر اهتمام داشته كه انبيا را مبعوث فرموده است، اكنون در حوزههاى ما رواجى ندارد، و كسى به طور شايسته به آن اهميت نمىدهد و بر اثر كمبود علوم معنوى و معارف در حوزهها كار به آنجا رسيده كه مسائل مادى و دنيوى در روحانيت رخنه كرده و بسيارى را از معنويت و روحانيت دور داشته است كه اصلا نمىدانند روحانيت يعنى چه، يك نفر روحانى چه وظيفهاى دارد، چه برنامهاى بايد داشته باشد. (5)
منابع:
(1). شيخ طوسى كتاب تهذيب را، كه شرح مقنعه شيخ مفيد است، در زمان حيات استاد خود (شيخ مفيد، متوفى 413 ه. ق.) آغاز كرد. شيخ در اين زمان نزديك به 26 سال داشته است.
(2). كلمات مكنونه، فيض كاشانى، ص 123.
(3). سيد على بن سيد محمد (ف 1283 ه. ق.) از بزرگان زهد و عرفان زمان خود.
(4). مجمع البيان، ذيل تفسير آيه چهارم سوره «قلم».
(5). جهاد اکبر٬ 21.
تهيه و فرآوري: محمد حسين امين - گروه حوزه علميه تبيان