تبیان، دستیار زندگی
شاید در چند سال آتی مقوله ای با عنوان دینِ واحد جهانی به‏ طور علنی از طرف قدرت های سلطه طلب جهانی مطرح شود که فقط یک اساس نامه اخلاقی خواهد بود و نقش آموزه های اعتقادی در آن بسیار کمرنگ است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقدی بر نقدِ شیطان‌گرایی در کشور (3)

(بخش پایانی)

نمادهای شیطان پرستی

شاید در چند سال آتی مقوله‌ای با عنوان دینِ واحد جهانی به‏‌طور علنی از طرف قدرت‌های سلطه‌طلب جهانی مطرح شود که فقط یک اساس‌نامه اخلاقی خواهد بود و نقش آموزه‌های اعتقادی در آن بسیار کمرنگ است. روشن است که فقط آن دسته از آموزه‌های اخلاقی در آن گنجانده می‌شود که برای تحقق نظام سلطه مؤثر باشند

بخش قبلی را اینجا ببینید

مقابله‎‌های افراطی و تفریطی با شیطان‌گرایی در کشور

در مجموع می‌توان گفت در راستای مقابله با این آسیب، دو دیدگاه در میان پژوهشگران و مراکز رسانه‌ای و اجرایی کشور شکل گرفت.

نخستین دیدگاه که بیشتر در میان برخی پژوهشگران مبتدی و اصحاب رسانه مشاهده می‌شد، نوعی نگاه افراطی به این جریان بود. در این نگاه با ایجاد حساسیت در میان عموم مخاطبان و با توجیه روشنگری پیش‏گیرانه، با بیان برخی آموزه‌ها و آیین‌های شیطان‌گرایانه به بزرگ‏نمایی بیش از حدّ فرقه‏‌های شیطان‌‏پرستی پرداخته شد.

برای مثال می‌توان به ساخت برنامه‌ای مستند با عنوان شوک در سال 1387 با موضوع بررسی شیطان‌پرستی اشاره کرد. پخش این مستند که بدون تحقیقات و پشتوانه‌های صحیح علمی صورت گرفته بود، یکی از اقدامات شتاب‌زده و بدون استراتژی رسانه ملی به عنوان بزرگ‌ترین تریبون ملی کشور، در دامن زدن به مطرح‌شدن این جریان و فرقه‌های وابسته به آن در میان عموم جامعه بود. از آن پس نیز شاهد رشد وسیع اخبار مرتبط با فرقه‌های شیطان‌پرستی در رسانه‌های مختلف، اعم از روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های مختلف بودیم. علاوه بر این جوسازی کاذب رسانه‌ای، شاهد برخوردهای امنیتی و انتظامی برخی نهادهای امنیتی کشور، همچون نیروی انتظامی، در این راستا بودیم.

شکل‌گیری این فضای کاذب در جامعه و جذابیت بحث درباره عقاید و آیین‌های این فرقه‌ها، باعث شد که شاهد برگزاری کارگاه‌ها و سمینارهای مختلف و بیش از اندازه درباره مقابله با فعالیت شیطان‌پرستی در کشور باشیم. این نیاز کاذب در میان جامعه، باعث ورود برخی پژوهشگرنماها در این حوزه شد که فضای پژوهشی مقابله با این جریان خطرناک و آسیب‌زا را در کشور مغشوش کردند و همان‌طور که بیان شد، با توصیفات غلطِ خود به بزرگنمایی این جریان کمک شایانی نمودند.

نگاه دوم که بیشتر در میان مسوولان اجرایی و فرهنگی کشور مشاهده می‌شد، نوعی نگاه تفریط‌گونه بود. در این نگرش، بدون در نظر گرفتن بُعد جریانی شیطان‌گرایی، فقط به جنبه‌های سطحی آموزه‌های برخی فرقه‌ها اشاره‌ می‏‌شد و این جریان را موجی زودگذر در میان جوانان می‌دیدند که پس از مدتی فروکش کرده، از بین می‌رود.

با کمال تأسف باید گفت که هر دو دیدگاهِ یادشده، هر یک به نوعی به ترویج این جریان کمک شایانی کردند. دیدگاه اول با بزرگ‏نمایی بیش از حد این جریان در رسانه‌ها و ارائه تفکرات و آموزه‌های آن، بدون تحلیل صحیح در میان طبقات مختلف مردم، ناخواسته به ترویج این جریان کمک کرد. علاوه بر آن با توصیف‌های غلط از عقاید و ظواهر فرقه‌های شیطان‌پرستی، باعث شکل‌گیری تصوری غلط از فعالیت این جریان در جامعه شد. مهم‌ترین آسیبی که این تصور غلط به جامعه وارد می‌کند، ایجاد تصور مصونیتی کاذب در میان خانواده‌ها و نهادهای متولی امور تربیتی در جامعه است؛ بنابراین اقدامات صحیح تربیتی برای مقابله با این جریان ضدفرهنگی صورت نمی‌گیرد.

در نگاه دوم به علت آن‏که ابعاد مختلف جریان شیطان‌گرایی در نظر گرفته نمی‌شد و آن‌را موجی زودگذر در میان جوانان ارزیابی کردند، راهبرد صحیحی برای مقابله تنظیم ننمودند. نتیجه این نگرش آن است که پس از مدتی حساسیت‌های اجتماعی نسبت به نفوذ این جریان در جامعه کاهش می‌یابد. همچنین از آن‏جا که مشخصه محوری در جریانات و فرقه‌های شیطان‌گرایانه، آموزه ضد دین بودن آنان است، این فرقه‌ها خصوصاً در کشورهایی که نظام دینی بر آن‌ها حاکم است، از نوع فرقه‌های زیرزمینی محسوب می‏‌شوند و عدم توجه مسوولان و نهادهای مربوط به مقابله راهبردی با این مقوله، بستر مناسبی برای ترویج بی‌دردسر آن فراهم می‌کند.

عدم توجه به کارکردهای جریان شیطان‌گرایی برای نظام سلطه و دستگاه‌های استکباری

استکبار جهانی در پی گسترش نظام سلطه در سراسر جهان بوده است و امروزه این هدف خود را در قالب شعارهایی همچون نظم نوین جهانی و جهانی‌سازی در دنیا مطرح می‌کند. سلطه‌طلبان برای رسیدن به این هدف در طول دهه‌های اخیر، به‌‏ویژه پس از جنگ جهانی دوم، برای نهادسازی پایه‌های این نظام تلاش‌های فراوانی کرده‌اند. شکل‌گیری نهادهایی همچون سازمان ملل، تجارت جهانی، بهداشت جهانی، شورای امنیت و... که جز خدمت‏‌رسانی به نظام سرمایه‌داری وظیفه دیگری برای خود نمی‌بینند، نمونه‌هایی از این نهادسازی‌ها به شمار می‌رود.

یکی از موضوعاتی که نظام سلطه نسبت به مدیریت و هماهنگ‌سازی با ارزش‌های خود از آن غافل شده بود، مقوله دین و معنویت است. نظام استکباری به خیال خام خود می‌پنداشت که با ترویج اندیشه‌های سکولاریستی در چند سده اخیر توانسته دین را نه‌تنها از سیاست، بلکه از تمام عرصه‌های زندگی مردم دنیا جدا کند. غافل از این‏که موضوع دین و معنویت با فطرت انسان‌ها گره خورده است. شاید بتوان آن‌ها را تا مدتی از توجه به نیازهای فطری‌شان غافل نمود، ولی نمی‌توان نابودشان کرد. موج گسترش انفجارگونه جنبش‌های معنوی جدید در نیم‌قرن گذشته، شاهدی بر همین مدعاست. اگر چه بسیاری از این جنبش‌ها سرابی بیش نیستند، تقلّایی برای سیراب کردن نیاز فطری انسان‌ها در آنان مشاهده می‌شود.

شواهد و قراین موجود، تحرکات نظام سلطه را در راستای مدیریت این موضوع، در چند دهه گذشته به‌‏خوبی نشان می‌دهد. به تأیید کارشناسان این حوزه، شاید در چند سال آتی مقوله‌ای با عنوان دینِ واحد جهانی به‏‌طور علنی از طرف قدرت‌های سلطه‌طلب جهانی مطرح شود. البته دین واحد جهانی فقط یک اساس‌نامه اخلاقی خواهد بود و نقش آموزه‌های اعتقادی در آن بسیار کمرنگ است. [24] روشن است که فقط آن دسته از آموزه‌های اخلاقی در این اساس‌نامه گنجانده می‌شود که برای تحقق نظام سلطه مؤثر باشند؛ چرا ‌که آن‏گونه که رسانه‌های وابسته به نظام سرمایه‌داری منتشر می‌کنند، آموزه‌های اعتقادی در سراسر تاریخ بشریت، موجب اختلاف و جنایات بشری بوده است و پرداختن به آن، موجب بروز نفرت در میان انسان‌ها و مانعی بر سر راه صلح جهانی (بخوانید نظم نوین جهانی) خواهد بود.

سلطه‌طلبان برای دست‏یابی به این اساس‌نامه معنویت جهانی، راهبرد‌های مختلفی را به کار بسته‌اند. یکی از مهم‌ترین آنها، ترویج مسأله گفت‌وگوی ادیان، منتهی با رویکرد پلورالیستی است. منتهی مانع بزرگ بر سر اجرای این راهبرد، شکوه و ریشه‌داریِ ادیانِ اصیل است. برای درهم شکستن صولت و به تباهی کشیدن اصالت ادیان بزرگ دو راه دنبال می‌شود: یکی اهانت به مقدسات هر دین، به‏‌ویژه اگر اهانت‏‌کننده از جمع پیروان همان دین باشد، دیگری توسعه موج نمادین و ایدئولوژیک شیطان‌پرستی افراطی. شیطان‌پرستان به زشت‌ترین صورت ممکن و آشکارا مقدسات مسیحیت را در غرب مورد اهانت قرار دادند و اکنون برای کشیدن این موج به کشورهای اسلامی، تلاش‌هایی صورت می‌گیرد. با ترویج و حمایت از این نوع اقدامات، پس از مدتی هیمنه ادیان بزرگ و اصیل در میان پیروان و حتی رهبران آن‌ها از بین می‌‏رود و آمادگی آنان برای پذیرش روند دموکراتیک بیان‌شده برای تثبیت دین جهانی افزایش می‌یابد.


پانوشت‌ها:

[24] برای مطالعه بیشتر در زمینه دین جهانی می‌توانید به کتاب به سوی یک دین جهانی نوشته حمیدرضا مظاهری سیف مراجعه نمائید.

منابع مورد استفاده در مقاله:

- قرآن کریم

- کتاب مقدس، ویرایش دوم ترجمه قدیم (1987)، انجمن کتاب مقدس ایران، نسخه الکترونیکی سازمان مردم نهاد اسلام و مسیحیت.

- گیدنز، آنتونی (1376) جامعه‌شناسی. ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نشر نی، چاپ سوم.

- آزبورن، اوزی، جیمز دیو رونی (1381) شب را ورق بزن گزیده اشعار گروه بلک سبث. ترجمه کارن رشاد، تهران، نشر مس.

- گلسرخی، ایرج (1377) تاریخ جادوگری. تهران، نشر علم، چاپ اول.

- کولمن، جان (1370) کمیته 300 کانون توطئه جهانی. ترجمه یحیا شمس، تهران، نشر علم، چاپ چهارم.

- مشکور، محمدجواد (1368) فرهنگ فرق اسلامی. تهران، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.

- مظاهری سیف، حمیدرضا (1391) به سوی یک دین جهانی، قم، صهبای یقین.

- عرب، حسین (1393)، بی‌نقاب: نگاهی دقیق‌تر به جریان شیطان گرایی، قم، صهبای یقین.

- مظاهری‌سیف، حمیدرضا، حمزه شریفی‌دوست (1391) نگاهی متفاوت به شیطان‌گرایی. قم، صهبای یقین.

- Clarke، Peter B (2006) Encyclopedia of New ReligiousMovements.

مأخذ: خبرگزاری رسا (با قدری خلاصه‌سازی)

تنظیم: محسن تهرانی - بخش حوزه علمیه تبیان