تبیان، دستیار زندگی
چگونه می توان همچنان امیدوار بود که اسلام برای شرایط امروز ما که تفاوت چشم گیری با عصر ظهور دارد برنامه عملی داشته باشد ؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همچنان نیازمند اسلام و روحانیتیم

قسمت اول

ضرورت یا عدم ضرورت روحانیت(1)

یکی از حرف های وارداتی غربی توسط باصطلاح روشنفکران، این است که پس از گذشت هزار و چهارصد سال از تولد اسلام در شبه جزیره، چگونه می توان همچنان امیدوار بود که اسلام برای شرایط امروز ما که تفاوت چشم گیری با عصر ظهور دارد برنامه عملی داشته باشد و روحانیت چگونه می توانند سخن عصر ما را بفهمند.

...به جای تفکر عمیق، مرعوب غرب و خود باخته شدند و با فهم غلط از علل و عوامل پیشرفت تمدن غرب، توهم کردند که اسلام همانند مسیحیت تحریف شده غربی است

این شبهه با عنوان ناکارآمدی اسلام در عصر مدرنیته به حرف تکراری روشنفکری تبدیل شده و در صدو پنجاه سال اخیر هر کس خواسته است اظهار وجودی کند و خودی نشان دهد این حرف را تکرار نموده تا بگوید ما هم هستیم؛ در حالی که این شبهه هیچ جایگاهی در پیشینه فرهنگ و تمدن ما ندارد و تا پیش از طرح آن توسط غرب زدگان خود باخته، ذهن هیچ متفکر اصیلی به آن خطور هم نکرده است.

و دانشمندان اسلامی در هر مرام و مکتب و رشته تحصیلی به کارآمدی اسلام اعتقاد کافی و وافی داشتهاند و هرگاه با بحران و مشکلی مواجه می شدند نه تنها اسلام را مقصر یا ناکارآمد نمی دانستند بلکه خود را به قرآن و معارف اسلامی عرضه می نمودند و پاسخ های مناسب عصر خود را دریافت می نمودند.

روشنفکران شرقی در مواجهه زرق و برق ظاهری تمدن غرب، به جای تفکر عمیق، مرعوب غرب و خود باخته شدند و با فهم غلط از علل و عوامل پیشرفت تمدن غرب، توهم کردند که اسلام (این دین جاودانه و جهانشمول) همانند مسیحیت تحریف شده غربی است که در یک رنسانس علمی خانه نشین شود و بتوان علیه آن شورش کرد. آنها مخالفت دنیای غرب در عصر رنسانس و پس از آن با دین تحریف شده مسیحیت را ریشه علم و دانش غربی دانستد و همین خواب را برای دین اسلام دیده بودند دریغ از آنکه قرآن کریم معجزه جاودان الهی و معارف اسلامی همچنان زنده و پایدارند.

بنابراین ریشه طرح این شبهه در باید در فهم غلط روشنفکران از تمدن غربی جستجو کرد زیر آنها چند توهم کردند:

1. توهم کردند که راز موفقیت غرب در نفی مسیحیت است

2. اسلام را همچون مسیحیت پنداشتند

3. و توهم کردند که عقل خوبنیاد بشری و روش علم گرایی تجربی توان دسترسی به همه مسائل و پاسخ گویی به همه مشکلات را دارد.

از این رو، با تحقیقات متعدد در غرب و شرق این سه توهم مضمحل و نابود شده اند لذا شبهات برآمده از آن نیز محکوم به نابودی و بی معنایی است. اما برای اینکه گمان نرود که پاسخی دقیق و حلی وجود ندارد باید اشاره کرد که چندین پاسخ عقلی و قطعی می توان برای حل این شبهه مطرح نمود به طوری که جمع آوری همه آنها خود نیازمند کتابی مستقل است. لذا برای آشنایی مخاطبان به طور خلاصه و اجمال به یک مورد اشاره می کنیم.

ادامه دارد...

برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید:

1. علامه سید محمد حسین طباطبایی، بررسی های اسلامی، جلد اول، قم، بوستان کتاب، 1388، ص57-90.

2. علامه شهید مرتضی مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، جلد اول، تهران، صدرا، 1387.

3. علامه شهید مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج3، مقاله خورشید «دین هرگز غروب نمی کند» و «ختم نبوت»، تهران، صدرا، 1379.

4. آیت الله جوادی آملی، دین و دنیا، قم، اسراء، 1381.

5. آیت الله جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت،  قم، اسرا، 1378.


سید مهدی موسوی، گروه حوزه علمیه تبیان