تبیان، دستیار زندگی
درس اخلاق بایداز مطلب و آموزش ، سرشار باشد، یعنی ، عصاره ساعتها کوشش و تحقیق استادی توان، در برابر فرصتی که شاگرد سپری می شود عرضه گردد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ویژگیهای درس اخلاق و آداب شاگردی آن - قسمت 1

تربیت یافتگان محضر استاد

روشن است که محدودیتهای نوشتاری ، نمی گذارد تمامی ما فی الضمیر استاد و راهنمای اخلاق بیان شده و مبحث او پخته گردد. نشستها و آموزشهای گفتاری ، لازم است ، تااستاد و شاگرد رو در روی یکدیگر قرار گرفته و با فرصت و آسانی ، مقصود خود را بیان دارند.اینجاست که درسهای گفتاری اخلاق ، ضرورت یافته و سخن از ویژگیهای درس اخلاق و آداب شاگردی آن مطرح می شود.ازاین روی ، در پرتو معارف اسلامی و بهره مندی از تجربه پاکان راه طی کرده ، به تبیین برخی از آنها پرداخته و بقدر توان در بررسی آن می کوشیم . باشد که این برترین امتیاز حوزه های علمیه (تهذیب اخلاق و نظام تحصیلی ) هر چه باشکوهتر و شایسته تر، رسالت [خودسازی] را به انجام رساند و مدخل پرواز ملکوتی را به روی سالکان حقیقت و معنویت بگشاید.

ویژگیهای درس اخلاق

1. گرانباری

درس اخلاق بایداز مطلب و آموزش ، سرشار باشد، یعنی ، عصاره ساعتها کوشش و تحقیق استادی توان، در برابر فرصتی که شاگرد سپری می شود عرضه گردد.

آبشاری باشد که جانها را طهارت و طراوت بخشد و دل را در چشمه سار حکمتش سیراب کند. چونان صحیفه لقمانی ، حیات بقلبها دهد و آیینه وار سیمای انسانیت را در پیام آسمانی تصویر کند.ازارشاد و آموزش ، تشویق و توبیخ ، برهان و بصیرت ، سنت و سیاست ، حکمت و حکومت ، تهدید و ترغیب ، معاش و معاد، عقیده و جهاد، دین و دانش ،انذار و بشارت ، آکنده باشد. کشتی نجات از کام امواج[ فتنه ها]، آیینه شناخت[ خود] و آهنگ معرفت[ خدا] گردد. از بصر به بصیرت ازابهام به یقین آورد.

این باور ناصواب را که: [درس و پنداخلاقی تذکری صرف و گفتاری چند با آهنگ مخصوص است و نیاز به تحقیق ندارد]، باید به بایگانی نسیان سپرد، چرا که آموزش اخلاقی اگراز تحقیق واستواری شایسته بهره مند نبوده و توانایی اشباع هرگونه اندیشه ای را نداشته باشد، چگونه می تواند به تاثیرگذاری و داعیه سازی دست یابد؟

اگر توان زدایش هرگونه شبهه ر، پیرامون مبحث خود، نداشته و با مسامحه و بدون وسواسیت تحقیقی از کنار مسائل تربیتی بگذرد، کجا می تواندادامه پیام رسالت باشد، پیامی که شیوه تربیتی وابلاغش بر برهان واستدلال قانع کننده استواراست .

لقدارسلنا رسلنا وانزلنا معهم الکتاب والمیزان... 1

ما فرستادگان خویش را با نشانیهای روشن و پیغامهای راست و رسا فرستادیم و باایشان کتاب و تراز و نازل کردیم .

در جای دیگر، خط و مشی پند دهی پیامبر[ص] را چنین ترسیم می کند.

فاعرض عنهم وعظهم و قل لهم فی انفسهم قولا بلیغا. 2

ازایشان رو گردادن و آنان را پند واندرز ده و با آنها سخن بگو، رسا و بااثر که در دلشان ژرف آید و کارگر شود.

و نیز می فرماید:

ادع الی سبیل ربک بالحکمه والموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن... 3

با حکمت واندرز نیکو به راه پروردگارت بخوان و با آنان با بهترین وجهی استدلال و مناظره کن.

رهنمودهایی که قرآن ، در شیوه ابلاغ وارشاد می دهد، همگی براستواری ، رسایی و روشنی پیام تکیه دارد. چنانکه کلماتی مانند: حکمت ، بلاغ مبین ، بینات ، نصیحت ، موعظه حسنه (جادلهم بالتی هی احسن ) و ... نشانگراین خط و مشی است .

بنابراین ، همانگونه که درسهای دیگر حوزه ، مانند: منطق واصول ، با این که سالهااندیشه وران به تحقیق و تحلیل آن پرداخته و در تبیین مباحث آنها کوشیده اند، اکنون با دقت و پژوهش دنبال می شود، شایسته است که مسائل اخلاقی اسلام ، با همه پیچیدگی و اهمیتی که دارند و سوکمندانه تاکنون پژوهش بایسته ای پیرامون مباحث آنهاانجام نگرفته است ، بطور وضوح تحقیق شده و عرضه گردد.

امید که توانایانی ، کمر همت بسته و گامهای نخستین را دراین راستا بر دارند، حد و مرز هر یک از بحثهای اخلاقی را به روشنی بیان داشته و جایگاه آنها را در منابع اصلی معارف اسلامی نشان دهند.استادانی که بر کرسی درسهای اخلاق در حوزه می نشینند نیز، با حوصله واهمیت ، بحثهای گرانمایه را عرضه کنند و مددیاراین تحقیق و تبیین شایسته اخلاق اسلامی گردند.

2. مراعات استعداد و توان دریافتی شاگرد

مطلب اخلاقی نباید روح شنونده را خسته کند واز توان و کشش او بیگانه یا برتر باشد. آن که اندیشه اش راادراک بدیهیات می لنگد، کی تحمل افکار بلند معنوی و روحی را دارد؟ تا کسی روحش به مرتبه شایسته از شناخت ، تعبد و دریافت حقایق نرسیده است ، عرضه مسائل سنگین و دشوار، براو خطاست ، زیرا باعث انحراف وی می گردد.

هر یک از صفات اخلاقی دارای مراتب و مراحلی است . مراتب بالا مدخل برخی از مسائل عرفانی است . ضمن رعایت ترتیب در بررسی این صفات ، گنجایش و سطح فهم شاگرد نیز، باید مراعات گردد.

امام سجاد(علیه السلام) می فرماید:

حدثوالناس بما یعرفون و لاتحملوهم مالا یطیقون فتغرونهم بنا.4

آنچه مردم توان فهمش را دارند به ایشان بگویید و چیزی که تحمل آن ندارند براندیشه ایشان بار نکنید، که دراینصورت آنان را به وسیله ما مغرور و فریفته خواهید ساخت .

در ره عشق نشد کسی به یقین محرم راز
هر کسی بر حسب فهم ، گمانی دارد
با خرابات نشینان زکرامات مگوی
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد 5

از طرف دیگر نیز، نباید برای اندیشه های بلند که توان بیشتری جهت فهم و دریافت حقایق و معارف دارند، مطلب تکراری ، پیش پاافتاده و کم سود مطرح کرد، چرا که فرصت و عمرایشان ارزشمندترازاین بهایی است که به چنگ می آورند.

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرماید:

انا معاشرالانبیاءامرنا نکلم الناس علی قدر عقولهم. 6

ما گروه پیامبران ماموریم که با مردن به اندازه خردشان سخن بگوییم .

درس اخلاق ، باید آنچنان با حال و هوای شنونده مطابق و سازگار باشد، که مانند آب گوارا در گلوی تشنه او نفوذ کند و به روحش طراوات بخشد. نه چنان باشد که بخاطر کم مایگی و سادگی مطلب چیزی دستگیر شاگرد نشده و خاطرش راافسرده کند، و نه چنان دشوار و پیچیده باشد که باعث ابهام و سر درگمی او گردد.ازامام صادق[ ع] بیاموزیم که مطلب را تا جایی ادامه می دهد که در خور گنجایش و فهم شنونده است و آنجا که قدرت درک دراو نمی یابد، زبان بکام می گیرد و سکوت می کند.

سفیان می گوید:ازامام صادق(علیه السلام) پرسیدم :

بین لی امرالواح والقلم والمداد فضل بیان و علمنی مماعلمک الله ،

فقال یاابن سعید لولاانت اهل للجواب مااجبتک.

پس از بیان مطالبی فرمود:

قم یا سفیان فلاامن علیک. 7

امامان معصوم(علیهم السلام) در بیان هرگونه موضوعی ،اعم ازاخلاقی یااعتقادی ، سطح فهم شنونده را در نظر گرفته و بقدر آمادگی او سخن می گفتند. چنانکه امام علی(علیه السلام) نیز هنگامی که کمیل برای فرا گرفتن دعای حضرت خضر، دعای کمیل ، به خدمت حضرتش رسید، می فرماید:

[ ای کمیل طول صحبت و خدمت تو موجب شد که ترا بچنین نعمتی و کرامتی سرافراز گردانم] 8 .

بنابراین همان گونه که امامان(علیهم السلام) واقع بینانه ، گنجایش روحی و فکری شنونده را در نظر گرفته و سخن را بدینسان بر می گزیدند،استادان اخلاق نیز باید نخست نیاز و توان شاگرد را دریافته و به مقتضای حال او پند دهند و بحث را مطرح سازند.

3. تنوع و شاداب

از آن روی که رسالت دراخلاق[ جذبه و تاثیرگذاری] است بایداز یک نواختی و ملال آوری بدور باشد و خاطر شاگرد را خسته نکند.

لحظات درس ، آنچنان جذاب و خوش خاطره بگذرد که تا فرصت دیگر شاگرد را در فضای معنوی خود نگاه دارد. همواره در یاد وی بماند و در برخوردها و حالات گوناگون ، چونان خاطره ای راه گش، یادآوری شود. درسی که افسردگی آورد و شاگرد پایان آن راانتظار کشد، یقینا موثر نخواهد بود، در یاد نمی ماند و روزنه ای نمی گشاید.از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله)روایت شده است که فرمود:

ان موسی(علیه السلام) لقی الخضر(علیه السلام) فقال :اوصنی ، فقال الخضر، یا طالب العلم ان القائل اقل ملاله من المستمع فلاتمل جلسائک اذااحدثتهم... 9

موسی(علیه السلام) با خضر(علیه السلام) برخورد کرد و به وی گفت : مرا نصیحت و سفارش فرما. خضر گفت :ای دانش طلب ، باید بدانی که گوینده کمتراز شنونده ، دچار ملال خاطر و خستگی روحی می گردد، بنابراین ، آنگاه که با همنشینانت سخن می گویی ، نشستهای خود را خسته کننده و ملال آور نساز.

اگر معانی بلند و عمیق تربیتی ، با تعابیر زیبا و خوش آهنگ مطرح شود، ضرب المثلهای بج، حکایات متناسب ، آیات واحادیث بموقع ، تحلیل و توجیه شایسته و دیگر صنایع لفظی و معنوی بکار گرفته شود، بهتر بر جانها می نشیند و در یادها می ماند. شاگرد را نیز تا پایان درس با نشاط، همراه خود می کشد.

امیرالمومنین(علیه السلام) می فرماید:

ان هذه القلوب تمل کما تمل الابدان ، فابتغوا لها طرائف الحکم. 10

روح بمانند بدن خسته می گردد، پس برای زدودن ملالت روح ، در پی حکمتهای طرفه و نو برآیید.

دانشهای تازه و شگفت آور که به دل لذت و خوشی دهد، تعبیرها و نکته های نشاط برانگیزی که شاگرد را زنده و گرم کند بکار گیرند.

درباره نشستهای آموزشی ازابن عباس نقل شده است که هرگاه از بحثهای علمی و یک نواخت خسته می شدند می گفتند: [حمضونا حمضونا] سپس دراخبار واشعار و مطالب گوناگون غوطه ور می شدند 11 . نیز نقل شده است که شاگردان شیخ بهایی ، روزهای تعطیل بیش از روزهای درس از وی بهره مند می شدند، زیرا شیخ بهایی روزهای تعطیل ازانواع دانشه، اخبار شنیدنی و تحفه ،اشعار برگزیده و حکایات جذاب سخن می گفت . با این تنوع و شادابی ، که در شیوه آموزشی خود پدید می آورد، زمینه بهره وری از دانشهای جدید، نشاط و شکوفایی را برای روزهای درسی و فراگیری علم ، فراهم می آورد. 12 .

بنابراین ، درس اخلاق باید سرشاراز مطالب گوناگون و تازه باشد، تا شادابی و جذبه ، در تمام لحظات درس سایه افکن شده و نبض شاگرد به آهنگ درس بزند.

4. تاثیرگذاری

درسی که داعیه تربیت وارشاد دارد، کمترین انتظاری که از آن می رود، تاثیر گذاری است ، یعنی ، باید به گونه ای باشد که شنونده را به فضای پیام خود بکشد و در تیررس خطابش قرار دهد و بسان وجدان با او سخن بگوید. زبان حالی باشد که موجب انقباض وانبساط وی شود و احساس او را برانگیزاند. شورانگیزی و داعیه سازی رسالت اصلی درس اخلاق است ، یعنی ، خواه ناخواه باید شنونده را متاثر سازد و شوق به نیکی را دراو برانگیزد.

امام علی(علیه السلام) می فرماید:

انفع المواعظ ماردع. 13

سودمندترین پنده، آن است که در مخاطب نفوذ کند و آتش عشق به رستگاری و درستکاری را در وی برافروزاند.

زمزمه گفتاراخلاق باید لطیف ترین ترجمان احساسات درونی شنونده باشد. دلهای سخت را نرم کند و عواطف انسانی را برانگیزاند. آنچنان رسا و بااثر باشد که در دلها ژرف آید و کارگر شود.امام علی[ ع] می فرماید:

المواعظ صقال النفوس و جلاءالقلوب. 14

پنده، صیقل جانها و شکوفا کننده دلهاست .

ارشادهای اخلاقی ، در حقیقت برگردان و تبیین دیگری از کلام خداوندی است . همانگونه که آیات قرآنی ، در شنونده تاثیر می گذارد، مطالب اخلاقی نیز باید چنین باشد. قرآن در آیات گوناگون بر ویژگی تاثیرگذاری خود تکیه می کند و آن رااعلان می دارد:

واذا تلیت علیهم آیاته ایمانا و علی ربهم یتوکلون. 15

و چون آیات قرآن را برایشان بخوانند، برایمانشان افزوده شود و به خدای خویش توکل کنند.

لوانزلنا هذاالقرآن علی جبل الرایته خاشعا متصدعا من خشیه الله... 16

اگراین قرآن را بر کوه نازل می کردیم ، مشاهده می کردی که کوه از ترس خدا خاشع و ذلیل و متلاشی می گشت .

واذا سمعوا ماانزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق یقولون ربناامنا فاکتبنا مع الشاهدین. 17

هنگامی که ( اصحاب نجاشی ) آیات نازل شده بر پیامبر[ص] را شنیدند، بسبب آنچه از حق شناختند، اشک از چشمانشان روان شد و گفتند: پروردگارا ما گرویدیم ، پس ما را در شمار گواهان خویش بنویس .

مردم با شنیدن آیات ، به سجده ، می افتادند، تسبیح و تقدیس خدا می کردند، گریه کنان بر زمین چهره می سائیدند واز خشوع و نرم دلی سرشار می شدند. بنابراین ، پیام اخلاقی نیز، باید چونان سرچشمه خود(قرآن ) دارای چنین تاثیر و قدرتی باشد، که حال شنونده پس از شنیدن ، غیراز حال او پیش از شنیدن باشد.

در تاریخ حوزه های علمیه نیز، درسهایی منشا برکت بوده واز خود نام و آوازه ای بجای گذاشته اند که از ویژگی تاثیرگذاری برخوردار بوده اند.

مرحوم مطهری ،از صاحب دلی چنین یاد می کند:

[... درک محضراو را میرزا علی آقای شیرازی همواره یکی از ذخایر گرانبهای عمرم ، که حاضر نیستم با هیچ چیز معاوضه کنم ، می شمارم و شب و روزی نیست که خاطره اش در نظرم مجسم نگردد...او بحقیقت یک عالم ربانی بود... سخن دل رااز صاحب دلی شنیدن ، تاثیر و جاذبه و کشش دیگری دارد... مواعظ واندرزهایش از جان برون می آمد لاجرم بر دل می نشست]... 18 .

و نیزاز درس اخلاق امام خمینی و تاثیرگذاری آن چنین می نویسد:

درس اخلاقی که به وسیله شخصیت محبوبم در هر پنجشنبه و جمعه گفته می شد، و در حقیقت در معارف و سیر و سلوک بود نه اخلاق به مفهوم خشک علمی ، مرا سرمست می کرد. بدون هیچ اغراق و مبالغه ای این درس ، مرا آنچنان به وجد می آورد که تا دوشنبه و سه شنبه هفته بعد، خودم را شدیدا تحت تاثیر آن می یافتم . بخش مهمی از شخصیت فکری و روحی من ، در آن درس و سپس در درسهای دیگری که در طی دوازده سال از آن استادالهی فرا گرفتم ،انعقاد یافت . 19

مرحوم آقا نجفی راجع به درس مرحوم ملامحمد کاشی ، می نویسد:

[به قدر یک ربع ساعت موعظه و نصیحت می نمود که خیلی موثر واقع می شد، به طوری که مصمم می شدیم بالکلیه ،از دنیا و مافیها صرف نظر کرده ، متوجه آخرت گردیم] 20 .

5. پرهیزازالقایخرافات واوهام

اکنون که پس ازانقلاب ، بازار عرفان گرایی و کرامت سازی رواج یافته است و هر کس به نام طریقت و معنویت پخت و پزی دارد، رسالت درسهای اخلاقی بسیار حساس شده است ، زیرا بایداز یک سواخلاق و معنویات ناب اسلامی را مطرح کند، واز دیگر سوی پیرایه ها واوهامات رااز پیکر آن بزداید. دراین آشفته بازار، حکایات شگفت ، کرامات معجزه وار و مدعیان ره طی کرده ، درس واقع بینانه ، درسی است که کویرهای جان رااز سرچشمه های وحی شاداب کند و راه درست و روشن را به وضوح پیش پای ساکنان بنهد. درس واقع بینانه نه تنها به رشد و زمینه سازی برای خرافات دمن نمی زند، بله با مهارت و دقت ، مرز حقیقت و خرافه را مشخص می سازد.از آن جهت که مسائل روحی انسان و گفتگو درباره جان و روان آدمی ، بسیار پیچیده و دشواراست ، آموزش اخلاقی واقع بینانه اطراف هر مبحثی را روشن ساخته واز هرگونه ابهام و مسامحه ای ، که ممکن است نتیجه معکوسی به بار آورد، دوری می گزیند.

پاورقی ها:

1. سوره حدید، آیه 25.

2. سوره نساء، آیه 63.

3. سوره نحل ، آیه 125.

4. الیحاه ، ج 1.151.

5. دیوان حافظ، غزل 121.

6. تحف العقول ، 36، ترجمه فارسی .

7. تفسیر صافی ، ج 5.207.

8. انیس الیل در شرح دعاء کمیل ، .15.

9. منیه المرید، .45، چاپ انتشارات اسلامی .

10. نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، حکمت 89.

11. روضات الجنات ، ج 7.68.

12. همان مدرک .

13. نهج البلاغه ، حکمت 388.

14. غررالحکم ، ج 1.357.

15. سوره انفال ، آیه 12.

16. سوره حشر، آیه 21.

17. سوره مائده ، آیه 3.

18. سیری در نهج البلاغه .52.

19. سیمای فرزانگان ، ج 3.51.

20. سیاست شرق ، 188.


منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت

تنظیم: گروه حوزه علمیه تبیان