همیشه دست پر باشید2
بخش اول این نوشتار را در اینجا بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
دوری ما طلبهها از نهج البلاغه از زبان استاد مطهری
شیخ محمد عبده، مفتى اسبق مصر كه نهج البلاغه را با شرح مختصرى در مصر چاپ كرد و منتشر ساخت و براى اولین بار به توده مصرى معرفى كرد، مدعى است كه اصلا نهج البلاغه را نمىشناخته و نسبت به آن آگاهى نداشته است، تا اینكه در یك حالت دورى از وطن این كتاب را مطالعه مىكند و سخت در شگفت مىماند؛ احساس مىكند كه به گنجینهاى گرانبها دست یافته است.
همان وقت تصمیم مىگیرد آن را چاپ كند و به توده عرب معرفى نماید.
بیگانگى یك عالم سنى با نهج البلاغه چندان عجیب نیست. عجیب این است كه نهج البلاغه در دیار خودش، درمیان شیعیان على، در حوزههاى علمیه شیعه «غریب» و «تنها» است همچنانكه خود على غریب و تنهاست.
بدیهى است كه اگر محتویات كتابى و یا اندیشهها و احساسات و عواطف شخصى با دنیاى روحى مردمى سازگار نباشد، این كتاب و یا آن شخص عملًا تنها و بیگانه مىماند هرچند نامشان با هزاران تجلیل و تعظیم برده شود.
ما طلاب باید اعتراف كنیم كه با نهج البلاغه بیگانهایم؛ دنیاى روحىاى كه براى خود ساختهایم دنیاى دیگرى است غیر از دنیاى نهج البلاغه. (1)
همچنین علامه شهید مطهری درباره دوران قبل از آشنایی عمیقش با نهج البلاغه میفرماید:
از كودكى با نام «نهج البلاغه» آشنا بودم و آن را در میان كتابهاى مرحوم پدرم (اعلى اللَّه مقامه) مىشناختم.
پس از آن، سالها بود كه تحصیل مىكردم. مقدمات عربى را در حوزه علمیه مشهد و سپس در حوزه علمیه قم به پایان رسانده بودم.
دروسى كه اصطلاحاً «سطوح» نامیده مىشود نزدیك به پایان بود و در همه این مدت نام «نهج البلاغه» بعد از قرآن بیش از هر كتاب دیگر به گوشم مىخورد.
چند خطبه زهدى تكرارى اهل منبر را آنقدر شنیده بودم كه تقریباً حفظ كرده بودم، اما اعتراف مىكنم كه مانند همه طلاب و هم قطارانم با دنیاى نهج البلاغه بیگانه بودم؛ بیگانه وار با آن برخورد مىكردم، بیگانه وار مىگذشتم... (2)
چه باید کرد؟
1. قدم اول برای هر طلبه بلکه برای هر مسلمانی که بخواهد از چشمه زلال نهج البلاغه بنوشد، انس با این کتاب شریف است.
ممکن است شخصی اصلا توانایی استفاده از متن عربی آن را نداشته باشد، چنین کسی از مطالعه و دوره کردن یک ترجمه ساده و روان، بهرههای بسیار خواهد برد؛ طلبهای که ادبیات عرب را به خوبی آموخته طبعا میتواند از فصاحت و بلاغت کلام مولا نیز بهرهمند شود و با آن انس یابد.
خدا رحمت كند کسانی را كه به ترجمههای ساده و دقیق پرداخته و مردم را تاحدی با نهجالبلاغه آشنا كردهاند.
نهج البلاغه کتابی جهانی است و اختصاص به زمانی خاص و یا مردمان جایی خاص ندارد، همچنین مطالب این کتاب در یک سطح و برای افراد یا طبقه خاص نیست: دستهای از مسائل آن قابل استفاده برای همگان است و فهم بخشی از مطالبش نیازمند تخصص است و حتی یك سلسله از مطالبش چنان تخصصی است که امثال علامه طباطبائی (ره) و بزرگانی از این طبقه میتوانند با آن آشنا شوند و كار همه كس نیست. (3)
2. پس از آشنایی با اصل متن و یا ترجمه نهج البلاغه؛ برای بهرمندی بیشتر میتوان به شروح نهج البلاغه مراجعه کرد که انتخاب آن باید با دقت انجام شود تا مناسب حال شخص باشد، در اینجاست که عموم مردم با محدودیت زیادی مواجه شوند و این از جاهایی است که مسؤولیت حوزه را سنگین می کند.
در این مرحله است که یافتن استادی را که عمیقا با نهج البلاغه آشنا باشد و معارف آن را در علم و عمل به جان نشانده باشد، باید غنیمتی بزرگ شمارد.
3. ارائه معارف نهج البلاغه به مردم، از کودک تا کهنسال و از بیسواد تا تحصیلکرده. به قول یکی از اساتید اخلاق: «چون سطح مطالب نهجالبلاغه بالا و بلند است توده مردم معمولاً از آن محروم بودهاند و علما بهخاطر آن جنبههای بلاغت و فصاحت و معارفی كه دارد با نهجالبلاغه انسی داشتهاند امّا نتوانستهاند آنچه كه درك میكنند به جامعه منتقل كنند و جامعه مسلمان و شیعه را به نهجالبلاغه نزدیك كنند.»
همچنین درباره علت دورماندن مردم از نهجالبلاغه را بلندی مطالب نهجالبلاغه دانسته و میفرماید: «هرچند در منابر و مواعظ از آن استفاده كردهاند. لیكن معارف نهجالبلاغه بهقدری بلند است كه توده مردم قاصرند و علما هم آن زبانی كه بتوانند مقاصد نهجالبلاغه را به توده مردم منتقل كنند نداشتهاند، چون با آن با زبان علمی برخورد كردهاند و مفتون و شیفته جنبههای علمی و ادبی نهجالبلاغه بودهاند و از این جهت نتوانستهاند مردم را خیلی با آن آشنا كنند.» (4)
جا دارد كه سراسر جامعه به نهجالبلاغه رو بیاورند؛ جوانان، نوجوانان، همه و همه از خطبا و گویندگان بخواهند كه نهجالبلاغه را مطرح كنند، مخصوصا در مجالس و منابر و محافل. آخر حرفهای ساختگی چه فایدهای دارد.
بیایند بیانات خدادادی را مطرح كنند، سوتیتر ندارد نهجالبلاغه را باز كنند و به بحث بپردازند. لازم هم نیست كه فنی بحث كنند. این تذكرات لازم است چرا كه انسان به موعظه احتیاج دارد، باید بسیار گفت تا كمی اثر كند. (5)
لذا این وظیفه طلبهها، اعم از اهل منبر، اهل قلم، اهل تدریس و... است که پس از فهم دقیق و عمیق، با زبانی مناسب با مخاطبان خود، معارف نهج البلاغه را به ایشان منتقل کنند.
4. تبلیغ عملی نهج البلاغه: «شرط اول برای كسانی كه ادعای تبلیغ و ارشاد میكنند این است كه خودشان متخلق و متحقق به این كلمات باشند و الاّ اگر غیر این باشد، درحقیقت عمل آنها خودش تبلیغی علیه همان چیزی است كه آنها میگویند... اینگونه تبلیغات كه همراه با عمل است، چه منفی و چه مثبت تأثیرات عمیق دارد...
در اولین برخورد آنچه از نهجالبلاغه نظر ما را جلب میكند زهد در دنیاست. تا دنیا در نظر انسان ناچیز نباشد، نمیتواند به طرف تعالی و تكامل حركت كند «عظم الخالق فی أنفسهم فصغر مادونه فی أعینهم» همه چیز باید در نظرشان كوچك باشد و فقط خدا و ارزشهای الهی در نظر آنها بزرگی كند.
مشكل ما این است كه به این دنیای محسوس علاقهمندیم، باید این علاقهها و این گرایشهایمان كم شود. ما میخواهیم كه با آنها همرنگ باشیم، برای همرنگی با آنها باید از مظاهر دنیوی فاصله بگیریم نه اینكه دنیا را ترك كنیم.
اصلاً ترك دنیا حرف غلطی است مثل نفس كشی كه آن هم غلط است. از همه مواهب الهی درحد شرع و عقل استفاده كنیم و رو به خدا و كمال برویم.
...اگر بخواهیم نهجالبلاغه را در قالب درس بگوئیم خیلیها اینكار را كردهاند. اینها مهم نیست مهم این است كه آشنا شویم و عمل كنیم... من بارها گفتهام كه آقایان با درسهای اخلاق این طرف و آنطرف خودتان را سرگرم نكنید؛ درست است كه نفسهای پاك و مسیحادم خوب است ولی اگر میخواهید كه آنچه بدی است از ما بگیرند و آنچه خوبی است بهما بدهند در این خطبه همّام و نامه 31 و دعای مكارم الاخلاق دقت كنید...» (6)
5. تدوین و تألیف تفاسیر نهج البلاغه به صورت ترجمه و شرح گویا که در عین دقیق و عمیق بودن، روان و مناسب با زبان مردم باشد. کمبود چنین شروحی، محسوس است. چنان که حضرت آیت الله مکارم شیرازی درباره نهج البلاغه فرموده است: «متأسفانه این کتاب بسیار ارزشمند، همچون خود حضرت علی -علیه السلام- در جامعه مظلوم است... در حال حاضر ما حتی بیش از 10 شرح نهج البلاغه مناسب و خوبش در اختیار نداریم و حال اینکه این کتاب حاوی غنی ترین مسائل است.» (7)
خوب است در اینجا به یاد آوریم سالها پیش که «تفسیر نمونه» زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی منتشر شد و با زبان مردم به تفسیر قرآن پرداخت چگونه با استقبال اقشار مختلف مواجه گردید.
همچنین یکی از اساتید اخلاق میگوید: «نهجالبلاغه شروح زیادی دارد، بسیار روی آن كار شده است. درعین حال هم كسی از عهده نهجالبلاغه بر نیامده است...
آن چیزی كه برای نسل جوان مفید است، یك شرح و ترجمه مختصری و به زبان قوم است؛ حال چه انگلیسی باشد چه فرانسه و روسی، این مطلب را بگویند كه «أحی قلبك بالموعظة» خودت را موعظه كن، هدایت كن.
اینكه دیگر معطلی ندارد؛ این شروح برای اینكه انسان بخواهد یك مجلس طولانی داشته باشد خوب است و الاّ حقیقتجویی چیز دیگری است.» (8)
پی نوشتها:
1- مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج16، صص346 و 347
2- مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج16، ص346
3-کتابخانه تبیان، قطرهای از اقیانوس نهج البلاغه
4-همان
5-همان
6-همان
7- اخبار حوزوی سایت تبیان، مورخ 23/2/89
8- کتابخانه تبیان، قطرهای از اقیانوس نهج البلاغه
فرآوری: رهنما، گروه حوزه علمیه تبیان