تبیان، دستیار زندگی
مطلبی که پیش روی داریم، چهل دستورالعمل برگزیده از آثار امام خمینی قدس سره است که در شماره 49 مجله حوزه به چاپ رسیده است و آن را در دو قسمت با هم مرور می کنیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دستورالعمل های اخلاقی از امام

چهل دستور العمل برگزیده از آثار امام خمینی قدس سره

(قسمت اول)

امام خمینی

اشاره

مطلبی که پیش روی داریم، چهل دستورالعمل برگزیده از آثار امام خمینی قدس سره است که در شماره 49 مجله حوزه به چاپ رسیده است و آن را در دو قسمت با هم مرور می کنیم. (1)

دلم سخت است مگر یار شود لطف الله
ور نه انسان نبرد صرفه شیطان رجیم

غفران ذنوب لازمه مقامات و مدارج است زیرا که هر موجودی دراین عالم است ولیده عهمین نشاه ملکیه و ماده جسمانیه است و دارای تمام شوون ملکی حیوانی و بشری وانسانی است بعضی بالقوه و برخی بالفعل. پس اگر بخواهدازاین عالم به عالم دیگر واز آن جا به مقام قرب مطلق سفر کند بایداین مدارج را طی کرده واز منازل متوسطه کوچ نماید. و به هر مرتبه ای که رسد در آن مرتبه مغفور شود ذنوب مرتبه سابق تا در تحت تجلیات ذاتیه احدیه تمام ذنوب مغفور گردد و ذنب وجودی که مبداء و منشا تمام ذنوب است. در ظل کبریای احدی مستور گردد. واین غایت عروج کمال موجوداست. و در این مقام موت و مفنای تام دست دهد و لهذا وقتی که آیه شریفه: «اذا جاء نصرالله و الفتح» نازل شد رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «این سوره خبر موت من است» والله العالم. (2)

بانگ بیداری صلای رحیل بلنداست.

هان ای دل غافل! از خواب برخیز و مهیای سفر آخرت شو: «فقد نودی فیکم بالرحیل» (3) صدای رحیل و بانگ کوچ بلنداست. عمال حضرت عزرائیل در کارند و تو را در ه رکن به سوی عالم آخرت سوق می دهند و باز غافل و نادانی:

اللهم انی اسئلک التجافی عن دارالغرور والانابه الی دارالسرور و الاستعداد للموت قبل حلول الفوت (4)

بارخدایاازت مسالت دارم که به من دوری از خانه غرور و مستی و بازگشت به دار سرور و آمادگی قبل از حلول فرصت عنایت فرمایی. (5)

به درآی تا ببینی طیران آدمیت

ای عزیز! با آن که این عالم دار جزا نیست و محل بروز سلطنت حق نیست و زندان مؤمن است اگر توازاسارت نفس بیرون آیی و به عبودیت حق گردن نهی و دل را موحد کنی و زنگار دوبینی رااز آیینه روح بزدایی و قلب را به نقطه مرکزیه کمال مطلق متوجه کنی در همین عالم آثار آن را بالعیان می یابی. به درای تا ببینی طیران آدمیت چنان وسعتی در قلب حاصل می شود که محل ظهور سلطنت تامه الهیه شود و از تمام عوالم سعه آن بیشتر گردد: «لا یستعنی ارضی ولا سمائی بل یسعنی قلب عبدی المؤمن» زمین و آسمانم وسعت تحمل مرا ندارند بلکه قلب بنده مؤمنم آن وسعت را دارد. و چنان غنا در آن ظاهر گردد که تمام ممالک باطن و ظاهر را به پشیزی نشمری و چنان اراده ایت قوی گردد که متعلق به ملک و ملکوت نگردد و هر دو عالم را لایق خود نداده اند. (7)

طیران مرغ دیدی تو زپای بند شهوت
به در آی تا ببینی طیران آدمیت (6)

پیامبر و آل او را خجل و شرمسار مکن

جناب رسول خد صلی الله علیه و آله فرمود: «شیبتنی سورة هود لمکان هذه الآیة» یعنی آیه «فاستقم کما امرت و من تاب معک» (7) یعنی پیر کرد مرا سوره هود، به علت وجود این آیه در آن.

شیخ عارف کامل شاه آبادی روحی فداه فرمود: «بااین که این آیه شریفه در سوره شوری نیز وارداست ولی بدون «و من تاب معک» جهت این که حضرت سوره هود را اختصاص به ذکر داده اند برای آن است که خدای تعالی استقامت امت را نیزاز آن بزرگوار خواسته است و حضرت بیم داشت که ماموریت انجام نگیرد والا خود آن بزرگوار استقامت داشت بلکه آن حضرت مظهر اسم حکیم عدل است».

پس ای برادر من! اگر تو خود را از متابعان آن حضرت می دانی و مورد ماموریت آن ذات مقدس بیا و نگذار آن بزرگوار دراین ماموریت خجل و شرمسار شود به واسطه کار زشت و ناهنجار تو. خود ملاحظه کن اگر اولادد یا سایر بستگان تو کارهای زشت و نامناسب کنند که با شؤون تو مخالف باشند چقدر پیش مردم خجل و شرمسار و سرشکسته می شوی.

بدان که رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیر المؤمنین علیه السلام پدر حقیقی امت اند؛ به نص خود آن بزرگواران که فرمود: أنا و علی أبوا هذه الامة (8)  من و علی دو پدراین امتیم

و اگر ما را در محضر ربوبیت حاضر کنند و حساب کنند در مقابل روی آن بزرگواران واز ما جز زشتی و بدی در نامه عمل نباشد به آن بزرگواران سخت می گذرد و آنها در محضر حق تعالی و ملائکه وانبیاء شرمسار شوند. پس ما چه ظلم بزرگی کردیم به آنها. و به چه مصیبتی مبتلا شدیم و خدای تعالی با ما چه معامله خواهد کرد. (9)

سلوک
مایه عروج در جان تو نهفته است

ای سرگشتگان وادی حیرت وای گمشدگان بیابان ضلالت نه بلکه پروانه های شکه جمال جمیل مطلق وای عاشقانن محبوب بی عیب و بی زوال قدری به کتاب فطرت رجوع کنید و صحیفه کتاب ذات خود را ورق بزنید ببینید که با قلم قدرت فطرت الهی در آن مرقوم است:

وجهت وجهی للذی فطرالسموات والارض (10)

فطرة الله التی فطرالناس علیها (11)

فطرت توجه به محبوب مطلق است. آیا فطرت غیر متبدله «لا تبدیل لخلق الله» مفطرت معرفت است؟ تا کی به خیالات باطله.این عشق خداداد فطری واین ودیعه الهیه را صرف این و آن می کنید. اگر محبوب شما این جمالهای ناقص واین کمالهای محدود بود، چرا با وصول به آنها آتش اشتیاق شما فرو نشست و شعله شوق شما افزون گردید؟

هان! از خواب غفلت برخیزید و مژده دهید و سرور کنید که محبوبی دارید که زوال ندارد معشوقی دارید که نقصی ندارد. مطلوبی دارید بی عیب منظوری دارید که نور طلعتش، الله نورالسموات والارض (12) محبوبی دارید که سعه احاطه اش «لو دلیتم بحبل الی الارضین السفلی لهبطتم علی الله» (13) است. پس این عشق فعلی شما معشوق فعلی خواهد و نتوانداین موهوم و متخیل باشد زیرا که هر موهوم ناقص است و فطرت متوجه به کمال است. پس عاشق فعلی و عشق فعلی بی معشوق نشود و جز ذات کامل معشوقی نیست که متوجه الیه فطرت باشد. پس لازمه عشق به کمال مطلق وجود کمال مطلق است. (14)

موانع عروج

1. انکار مقامات، شاهکار بزرگ شیطان

بدترین خارهای طریق کمال و وصول به مقامات معنویه که از شاهکارهای بزرگ شیطان قطاع الطریق است انکار مقامات و مدارج غیبیه معنویه است. که این انکار و جحود سرمایه تمام ضلالات و جهالات است و سبب وقوف و خموداست و روح شوق را که براق وصول به کمالات است می یمراند و آتش عشق ر که رفرف معراج روحانی کمالی است خاموش می کند پس انسان رااز طلب باز می دارد. به عکس اگراسان به مقامات معنویه و معارج عرفانیه عقیدت خالص کند وایمان آورد چه بسا شود که این خود به آتش عشق فطری که در زیر خاک و خاکستر هوا های نفسانیه خمود شده کمک و مدد کند و نور اشتیاق را در اعماق قلب روشن کند و کم کم به طلب برخیزد و به مجاهده قیام کند تا مشمول هدایت حق و دستگیری آن ذات مقدس شود. والحمدلله. (15)

2. غفلت از حق، مانع عینیت یافتن ایمان در  زندگی انسان

اگر نفوس یکسره متوجه به دنیا و تعمیر آن باشند و منصرف از حق باشند گرچه اعتقاد به مبداء و معاد هم داشته باشند منکوس هستند. و میزان درانتکاس قلوب غفلت از حق و توجه به دنیا و تعمیر آن است و این اعتقاد یا ایمان نیست... یا ایمان ناقص ناچیزی است که منافات باانتکاس قلب ندارد بلکه کسی که اظهارایمان بالغیب و حشر و نشر کند و خوف از آن نداشته باشد واین ایمان او را به عمل به ارکان نرسانداو را باید در زمره منافقین به شمار آورد نه مؤمنین.... این یکی از مهماتی است که باید نفوس ضعیفه ما به آن خیلی اهمیت دهند و مراقبت کنند که آثارایمان در جمیع ظاهر و باطن و سر و علن نافذ و جاری باشد و چنانچه به قلب دعوی ایمان دارند ظاهرا را هم محکوم به حکم آن کنند تا ریشه ایمان در قلب محکم و پابرجا شود و به هیچ عایق و مانعی و تبدل و تغییری زایل نشود واین امانت الهی و قلب طاهر ملکوتی را که به فطرت الهی مخمر بود بی تصرف شیطان و دست خیانت به آن ذات مقدس باز پس دهند والحمدلله اولا و آخرا.. (16)

3. تسویف، حیله و دام بزرگ شیطان

تا جوانی در دست توست کوشش کن در عمل و تهذیب قلب و در شکستن اقفال و رفه حجب که هزاران جوان که به افق ملکوت نزدیکترند موفق می شوند و یک پیر موفق نمی شود.

قید و بندها واقفال شیطانی اگر در جوانی غفلت از آنها شود هر روز که از عمر بگذرد ریشه دارتر و قوی تر شوند.

درختی که اکنون گرفتست پای
به نیروی شخصی بر آید ز جای
گرش همچنان روزگاری هلی
به گردونش از بیخ بر نگسلی

از مکاید بزرگ شیطان و نفس خطرناکتراز آن آن است که به انسان وعده اصلاح در آخر عمر و زمان پیری می دهد و تهذیب و توبه الی الله را به تعویق می اندازد برای زمانی که درخت فساد و شجره زقوم قوی شده و اراده و قیام به تهذیب ضعیف بلکه مرده است. (17)

4. اصطلاحات، دام بزرگ ابلیس

به این اصطلاحات که دام بزرگ ابلیس است بسنده مکن و در جستجوی او جلّ وعلی باش. (18)

بسا شود که اسنان به واسطه شدت توجه به اصطلاحات و فهم کلمات و غور دراطراف آن از قلب به کلی غافل شود وازاصلاح آن بازماند. در مقام شرح حقیقت و ماهیت قلب واصطلاحات حکما و عرفااستادی کامل شود. ولی قلب خودش (نعوذباالله) از قلوب منکوسه یا مطبوعه باشد مثل کسی که از خواص ادویه مضره و نافعه مطلع باشد و شرح هر یک را خوب بدهد ولی از ادویه مضره احتراز نکند و مفیده را به کار نبرد. ناچار چنین شخصی با همه علم دواشناسی به هلاکت رسد واین علم موجب نجات او نشود. (19)

5. دوستی حلال دنیا، خاستگاه همه خطاها

پسرم! هیچ گاه دنبال تحصیل دنیا -گر چه حلال او باشد- مباش که حب دنیا گر چه حلالش باشد رأس همه خطایاست چه خود حجاب بزرگ است و انسان را ناچار به دنیار حرام می کشد. توجوانی و با قدرت جوانی که حق داده است می توانی اولین قدم انحراف را قطع کنی و نگذاری به قدمهای دیگر کشیده شوی که هر قدمی قدمهایی در پی دارد. (20)

 

دعا، دست، تسبیح، ثنا، حمد، عبادت

6. بنگر که را نافرمانی می کنی

پسرم! گناهان را هر چند کوچک به نظرت باشد سبک مشمار: (21) «انظر  إلی من عصیت» و با این نظر همه گناهان بزرگ و کبیره است.

هر گناهی گرچه کوچک به گناهان بزرگ و بزرگترانسان را می کشد به طوری که گناهان بسیار بزرگ در نظرانسان ناچیز آید بلکه گاهی اشخاص به ارتکاب بعضی کبائر به یکدیگر فخر می کنند و گاهی به واسطه شدت ظلمات و حجابهای دنیوی منکر به نظر معروف و معروف منکر می گردد... (22)

7. حب نفس، بزرگترین دام ابلیس

پسرم! برای ماها که از قافله «ابرار» عقب هستیم یک نکته دلپذیر است و آن چیزی است که به نظر من شاید در ساختن انسان که در صدد خود ساختن است دخیل است. باید توجه کنیم که منشا خوش آمد مااز مدح و ثناها و بدآمدنمان ازانتقادها و شایعه افکنی ه حب نفس است که بزرگترین دام ابلیس لعین است. ماها میل داریم که دیگران اثناگوی ما باشند گرچه برای ماافعال ناشایسته و خوبیهای خیالی را صد چندان جلوه دهند و درهای انتقاد گرچه به حق برای ما بسته باشد یا به صورت ثناگویی درآید. (23)

8. زبان سرخ سر سبز بر باد دهد

دخترم! آفات زیاد بر سر راه است. هر عضو ظاهر و باطن ما آفتها دارد که هر یک حجابی است که اگر از آنها نگذریم به اول قدم سلوک الی الله نرسیدیم...

به بعض آفات این عضو کوچک واین زبان سرخ که سرسبز بر باد دهد و آن گاه که ملعبه شیطان است و آلت دست او جان و روح و فواد را تباه کنداشاره می کنم:ازاین دشمن بزرگ انسانیت و معنویت غافل مشو. گاهی که در جلسات انس با دوستان هستی خطاهای بزرگ این عضو کوچک را آن قدر که می توانی شمارش کن و ببین با یک ساعت عمر توکه باید صرف جلب رضای دوست شود چه می کند و چه مصیبتها به بار می آورد که یکی از آنها: غیبت برادران و خواهران است...

دخترم! نگاهی کوتاه به آنچه درباه غیبت و آزار مؤمنین و عیب جویی و کشف سر آنان و تهمت آنان وارد شده دلهایی را که مهر شیطان بر آنها نخورده می لرزاند و زندگی را برانسان تلخ می کند.

اینک برای علاقه ای که به تو  و احمد دارم توصیه می کنم از آفات شیطانی خصوصا آفت های بسیار زبان خودداری کنید و همت به نگهداری آن کنید.البته در آغاز قدری مشکل است لکن با عزم واراده و تفکر در پی آمدهای آن آسان می شود. از تعبیر بسیار تعبیر کننده سرزنش دهنده قرآن کریم عبرت بگیر (25) که می فرماید: ولا یغتب بعضکم بعضاایحب احدکم ان باکل لحم اخیه میتا. (26)

9. یأس و غرور، دو پرتگاه مخوف سالک

ای دخترم!  مغرور به رحمت مباش که غفلت از دوست کنی و مایوس مباش که خسرالدنیا والاخره شوی. (27)

10.اسارت نفس و شهوات آن

ای عزیز! مغرور مشو و بدان که تاانسان در قیداسارت نفس و شهوات آن است و سلسله های طولانی شهوت و غضب در گردن اوست به هیچ یک از مقامات معنوی و روحانی نایل نمی شود و سلطنت باطنیه نفس واراده نافذه آن بروز نمی کند و مقام استقلال و عزت نفس که از بزرگترین مقامات کمال روحانی است درانسان پیدا نمی شود.

سلسله های پیچ در پیچ شهوات و هواها را پاره کن و کند قلب را بشکن وازاسارت بیرون بیا و دراین عالم آزادانه بزیست تا در آن عالم آزاد باشی وگرنه صورت این اسارت را در آن جا حاضر خواهی دید و بدان که آن طاقت فرساست.اولیاء خد با آن که ازاسر و رقیت به کلی خارج شده بودند و به حریت مطلقه نایل بودند بااین حال دلهای آنها چنان لرزان بود واز عاقبت امر چنان ناله می کردند و جزع می نمودند که عقول متحیراز آن است. (28)

11. عصبیت و نخوت، حجاب غلیظ سکوت

از احادیث شریفه اهل عصمت و طهارت استفاده می شود که خلق عصبیت از مهلکات و موجبات سوء عاقبت و خروج ازایمان است و آن از ذمائم اخلاق شیطان است....

کافی(ره) فی الصحیح عن أبی عبد الله علیه السلام قال: إن الملائکة کانوا یحسبون أن ابلیس منهم و کان فی علم الله أنه لیس یعنی همانا ملائکه گمان می کردند که شیطان از آنهاست و در علم خدا چنین بود که اواز آنها نیست پس او خارج کرد آنچه در نفسش بود به حمیت و عصبیت. پس گفت: مرا خلق کردی از آتش و آدم را خلق کردی از گل.

پس ای عزیز بدان که این از خباثت شیطان است واغلوطه آن ملعون و قیاس باطل و غلطش به واسطه این حجاب غلیظ بود.این حجاب کلیه حقایق رااز نظر می برد بلکه تمام رذائل را محاسن جلوه می دهد و تمام محاسن غیر ر رذیله نمایش می دهد. (29)

12. عُجب، اعمال نیک را به باد فنا دهد

ای برادر! در مکاید نفس و شیطان دقیق شو و بدان که نمی گذارند تو بیچاره یک عمل خالص بکنی و همین اعمال غیر خالصه را که خداوند به فضلش از تو قبول کرده نمی گذارند به سر منزل برسانی. کاری می کنند که به واسطه این عجب و تدلل بی ج همه اعمالت به باد فنا برود واین نفع هم از جیبت برود.از خدا و رضای او که دوری هیچ به بهشت و حورالعین هم نمی رسی سهل است مخلد در عذاب و معذب در آتش قهر هم می شوی. (30)

پاورقی ها:

1. عنوانهای سرفصلها با الهام از محتوای هر فصل تنظیم شده است.

2. اربعین حدیث ج 2.16 چاپ چهارم.

3. نهج البلاغه خطبه 204.

4. روایت شده است که امام سجاد در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان این دعا را به طور مکرر می خواندند. مفاتیح الجنان اعمال شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان.

5. اربعین حدیث ج 1.174.

6. همان 251.

7. سوره هود آیه 112.

8.بحارالانوار ج 23.259259260 ، وقال الحسن بن علی علیه السلام: محمد و علی ابوا هذه الامه فطوبی لمن کان بحقها عارف ولهما فی کل احواله مطیع یجعله الله من افضل سکان جنانه و یسعده بکراماته و رضوانه امام مجتبی ( ع ) فرمود: محمد و علی صلواه الله علیهما پدراین امت اند خوشا به حال کسی که عارف به حق آن دواست و در همه حال فرمانبر و مطیع آنان باشد خداونداو رااز بلند مقام ترین ساکنان بهشتهایش قرار می دهد واو را با کرامت و رضوان خویش سعادتمند می کند.

9. اربعین حدیث ج 1.107.

10. سوره انعام آیه 78.

11. سوره روم آیه 30.

12. سوره نور آیه 35.

13. سنن ترمذی ج 5.404.

14. اربعین حدیث ج 1.182.

15. همان ج 2.164.

16. همان ج 182.

17. ره عشق 28.

18. باده عشق 13.

19. اربعین حدیث ج 2.175.

20. نقطه عطف 42.

21. و.22، همان 4043.

23. همان 29.

25. ره عشق 38.

26. سوره حجرات آیه 12.

27. باده عشق 13.

28. اربعین حدیث ج 1.249.

29. همان 147149.

30. همان ج 1.75.

ادامه دارد...


تنظیم برای تبیان: رهنما، گروه حوزه علمیه تبیان

منبع: حوزه نت