امام در ماه رمضان شعر نمی سرودند و نمی خواندند و گوش نمی دادند. سراسر ماه را به انجام مستحبات مربوط به ماه سپری می کردند.2 در ماه رمضان از شب تا صبح عبادت، نماز و دعا به جا می آوردند. بعد از نماز صبح مقداری استراحت می کردند و صبح زود برای کارهایشان آماده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

  پنج کلید طلایی پیش رمضانی(1)
e

 چون دو دوست بعد از فراق دراز به هم رسند، ابتدا آن سلام کند که شوقش زیادت بوده است.

 

گام اول

تا حالا چند بار به مهمانی عمه و دایی و خاله و پسر عمو رفتید؟ ده بار؟ هزار بار؟ بیشتر؟  کمتر؟ خیلی به خودتان زحمت ندید. مشخصه که نمی توانید به خاطر بیارید. اما حتما تایید می کنید تا جایی که یادتون میاد، چرک و چیلی! و سر و صورت نامرتب و دست و روی نشسته به هیچ مهمانی ای نرفتید. خوب انتظار دارید در رمضان، سر سفره پر برکت خدا چطوری حاضر بشیم؟

با همین روح نشسته و اخلاق چرک و چغل؟ با این نمازهای لب طلایی؟ با شب زنده داری پای سریال فاصله ها؟ معلومه که نه!

ممنون که اینقدر زود جواب دادید!!

برای ورود به ماه مبارک رمضان به استغفار و توبه و اظهار پشیمانی از گناه های گذشته توصیه های زیادی وارد شده.  از آقا امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند: « ای ابا صلت! بیشتر شعبان گذشت و این آخرین جمعه آن است؛ کوتاهی گذشته خود را در این ماه جبران کن، بسیار دعا و استغفار کن و خیلی قرآن بخوان؛ و از گناهانت توبه کن، تا وقتی ماه رمضان می آید مخلص برای خدا باشی و هیچ امانتی بگردنت نباشد مگر این که آن را رد کنی و هیچ کینه ای از مؤمنی در دلت نباشد مگر این که آن را از بین ببری و از هر گناهی که انجام می دهی، دست برداری، تقوای خدارا پیشه کن و در نهان و آشکارت به او توکل کن " و کسی که به خدا توکل کند برای او کافی خواهد بود " و در باقی مانده این ماه، این دعا را زیاد تکرار کن: اللهم ان تکن غفرت لنا فیما مضی من شعبان فاغفر لنا فیما بقی منه : خدایا ! اگر در این مدت که از شعبان گذشته، ما را نبخشیده ای، در مدتی که از آن مانده است مارا بیامرز.  زیرا خداوند متعال به احترام ماه رمضان، در این ماه افراد زیادی را از آتش رها می کند. »(1)

پس بهتره تا دیر نشده رختهای کثیف رو حسابی با آب و مواد شوینده بشوریم و اتو کشیده و مرتب وارد مهمانی خدا بشیم.

 

گام دوم

 معمولا وقتی قراره به ملاقات بزرگی بریم، احتیاط بیشتری می کنیم و با برنامه ریزی دقیقی سعی می کنیم بیشترین استفاده را از محضرش ببریم. گاهی می شود همه برنامه های یک روزمان را تعطیل می کنیم تا با فراق بیشتر و فکر آزادتر بتونیم از فرصت به دست آمده استفاده کنیم. حالا حکایت ماست با سی روز ویژه توی این سیصد و شصت و پنج روز خدا! (تعداد روزها را به شمسی حساب کردم، نه به قمری. الکی گیر ندید!) 

اگه هنوز اهمیت این سی روز که مثل باد و برق می گذره برامون جا نیفتاده بهتره نگاهی به این حدیث پیامبر  بزرگوار اسلام بیندازیم: «مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و بخشش گناهان نزدیک است؛ ماهی که نزد خدا برترین ماه ها، روزهایش برترین روزها، شب هایش بهترین شب ها و ساعت های آن بهترین ساعت ها است؛ ماهی که در آن به میهمانی خدا دعوت شدید و شما را در این ماه از کسانی قرار داده اند که شایسته کرامت خدا هستند... »(2)

خوب پس گام دوم برنامه ریزی دقیق برای روزها و شبهای این ماه مبارکه، تا نکنه یک دفعه دقیقه ای یا ثانیه ای از این ماه بزرگ از دست مون در بره!

 

 یادمون باشه امام خمینی(ره) با اون همه مشغله و مسئولیت که رهبری یک امت اسلامی در وسط میدان مبارزه را بر عهده داشت، در ماه رمضان همه ملاقات هاشو برای ملاقات خدا تعطیل می کرد. گوش کنید: امام با رؤیت هلال ماه مبارک، تغییراتی در برنامه زندگی خود می دادند، از جمله دیدارهای عمومی را تعطیل می کردند تا بیش تر به دعا و قرآن و خلاصه به خودشان برسند. امام می فرمودند: «خود ماه رمضان کاری است!»

 امام در ماه رمضان شعر نمی سرودند و نمی خواندند و گوش نمی دادند. سراسر ماه را به انجام مستحبات مربوط به ماه سپری می کردند.2 در ماه رمضان از شب تا صبح عبادت، نماز و دعا به جا می آوردند. بعد از نماز صبح مقداری استراحت می کردند و صبح زود برای کارهایشان آماده بودند. 3 همچنین چند روز قبل از ماه مبارک رمضان دستور می دادند که چند ختم قرآن برای افرادی که مد نظرشان بوده قرائت شود. 4

در ماه مبارک، در هر زمان کسی به نزد ایشان می رفت، او را در حال قرائت قرآن می دید در جلساتی که قاریان قرآن حضور داشتند و آیاتی قرائت می شد، به جای نشستن روی صندلی، روی زمین می نشستند. در ماه های دیگر قرائت یک جزء قرآن عادت روزانه شان بود،5 ولی در ماه مبارک رمضان هر روز ده جزء قرآن می خواندند و تا پایان ماه ده بار قرآن را ختم می کردند.(3)

بر پرهیز از غذای حرام و شبهه ناک در این ماه خیلی تاکیده شده، پس خیلی مواظب لقمه هاتون باشید.

ادامه دارد ...


نوشته محمدعلی روزبهانی