تبیان، دستیار زندگی
آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی ضمن بازخوانی برخی روایات اخلاقی، تنها راه آغاز اصلاح نفس را توجه به ظواهر شریعت و رسیدن از ظاهر به باطن دانسته و با بیان تفاوت میان اصلاح ظاهر و ظاهرسازی، از ظاهرسازی‌های منافقانه به شدت پرهیز می دهند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اولين گام تربيت، مهار نفْس سركش (قسمت دوم)

حاج شیخ مجتبی تهرانی

اشاره

در بخش اول، حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی ضمن تبیین مفهوم «هوای نفْس» و  افسارگسیختگیِ خواسته های حیوانیِ نفس انسان، بر لزوم کنترل این قوا توسط عقل تأکید کردند و دوران کودکی رابهترین دوره برای تربیت نفس دانستند.

در قسمت دوم بحث، این مرجع تقلید ضمن بازخوانی برخی روایات اخلاقی و جملاتی از امام خمینی(ره) و علمای اخلاق، تنها راه آغاز اصلاح و تربیت نفس را «توجه به ظواهر شریعت» و «رسیدن از ظاهر به باطن» دانسته و با بیان تفاوت میان اصلاح ظاهر و ظاهرسازی، از ظاهرسازی‌های منافقانه به شدت پرهیز می دهند.

وقتی که نفْس به یک کار نامشروعِ نامعقول رو آورده و می خواهد آن را انجام دهد، جلوی آن را بگیر! از آن طرف، وقتی نفْس می خواهد از یک کار خوب روگردان شود، آنجا هم جلوی روگردانیش را بگیر

علی(علیه السلام) در یک روایت فرمود: «ضَبطُ النَّفس عِندَ الرَّغب و الرَّهب مِن أَفضَلِ الأَدَب»؛ مهار نفْس هنگام میل و رویگردانی، از بافضیلت ترین ادب هاست. مهار کردن شهوت و غضب نفْس، هنگام روآوری و روگردانی، از بافضیلت ترین تربیت ها و ادب ها است. یعنی همین، اولین گام است. وقتی که نفْس به یک کار نامشروعِ نامعقول رو آورده و می خواهد آن را انجام دهد، جلوی آن را بگیر! از آن طرف وقتی نفْس می خواهد از یک کار خوب روگردان شود، آنجا هم جلوی روگردانیش را بگیر! هر دو مورد، هم «رغب» و هم «رهب» آمده است؛ هم به روآوری و هم به روگردانی اشاره شده است.

نفْس را رهایش مکن

استاد ما(رضوان الله تعالی علیه) این اصطلاح اهل معرفت را مطرح می کنند که «تقییدِ اطلاقِ شهوت و غضب»؛ این همان مهارکردن و افسارزدنی است که من گفتم. من بحث را خالی از این اصطلاحات کردم تا فهم آن آسان شود. وقتی ایشان می گوید «تقییدِ اطلاقِ شهوت و غضب»، یعنی مهار زدن به این قوای سرکش. نفْس را رهایش نکن!

مرز كشي براي خواسته ها، كار انبياست.

لذا امام(رضوان الله علیه) می گویند: «مقصد انبیاء تأدیب نفوس و تحدید هواهای نفسانیّه است». مقصد همه انبیاء، این است که می خواهند نفوس را تربیت کنند. تحدید در اینجا یعنی مرزکشی؛ انبیاء می خواهند نفوس سرکش را مرزشناس  کنند.

حیوانات وحشی تربیت می شوند؛ چرا ناامیدی؟!

مگر نمی شود حیوان را تربیت کرد؟ الآن درنده ها را تربیت می کنند. آیا تو که از تربیت خود ناامیدی، بدتر از شیر و ببر و پلنگی؟ خوب است که اینها را می بینید! حیوان را می شود تربیت کرد. حیوانات را دارند تربیت می کنند. بدترین آن ها را می بینید که تربیت شده اند. وقتی حیوان را می شود تربیت  کرد، چطور این موجود دو پا در بین این حیوانات چموش تر از همه در می آید؟! مگر انبیاء آمدند و یک سری چیزهای خارق العاده به ما گفته اند؟ می‌گویند: آمده ام تا روش رفتاری، گفتاری و کرداری به تو بدهم و می خواهم تو را آدم  کنم.

روش دادن به شهوت، غضب و وهم، هدف انبياء عظام است.

خلاصه اینکه انسان علاوه بر دو بُعد انسانی و الهی دارای یک بُعد بالفعل حیوانی است که مانع انسان شدن اوست. اگر قوای نفْس، افسارگسیخته باشد همین آدم، از حیوانات هم بدتر می شود. لذا بزرگان می فرمایند که مقصد انبیاء عظام، تأدیب نفوس و تحدید هواهای نفسانیه است. هدف پیامبران روش رفتاری دادن به شهوت، غضب و وهم است.

در همین رابطه یک روایت از رسول خدا هست که: «قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) إِنَّ الله تعالی حَدَّ لَکُم حدوداً فَلا تَعتَدوها»؛ پیغمبر اکرم فرمود خداوند برای شما، مرزهایی قرار داده است، پس از آن مرزها تجاوز نكنيد. تجاوز نکنید، یعنی به آداب الهی مؤدب شوید تا انسان شده و در بُعد الهی، فرشته شوید. کسانی رستگاری جاودانه پیدا می کنند که مؤدب به آداب الهی شوند.

قبول آداب شرعي، رسيدن به فلاح ابدي است.

علی(علیه السلام) می فرماید: «مَن تَأَدَّبَ بِآدابّ الله عزوجل أَبداهُ إِلَی الفَلاحِ الدّائم»؛ هر كس مؤدب به آداب الهي شود، ادبش او را به رستگاري ابدي مي رساند. اگر کسی تربیت الهی را بپذیرد و مؤدب به آداب الهی شود، به رستگاری جاوادنه می رسد؛ يعني هم یک انسان می شود و هم در بُعد الهی  و معنوی رشد کرده و فرشته می شود. سؤال اصلي اين است كه حالا كه مي خواهيم تربيت شويم و تربيت كنيم بايد از کجا شروع کنیم؟ این یک بحث مستقلي است كه الآن شايد در ذهن همه هم باشد. البته چون این بحث ها تقریباً همگانی است، در پاسخ به اين سؤال من نمی خواهم اصطلاحات پیچیده اي به کار ببرم. تنها به قدري كه لازم است به مطالبي اشاره خواهم کرد.

نقطه آغاز، ساختن ظاهر است.

اهل معرفت به این نقطه ي شروع اشاره دارند که من ابتدا جملاتی را هم از آنها می خوانم و بعد توضيح مي دهم. در باب تربیت می فرمایند: «اگر انسان بخواهد از نظر باطني و حقيقي اصلاح شود، تنها راهش گذر از ظاهر به باطن است». بحث ما این است كه می خواهيم حیوان نباشيم و آدم بشويم؛ يعني مي خواهيم ما به الامتیاز انساني خود را شکوفا کنيم. مثلاً اگر اهل معنویت هستيم، می خواهيم نورانیت قلبیّه پیدا کنيم؛ اگر اهلش هستيم، مي خواهيم عالم غیب را شهود کنيم؛ اگر می خواهیم این کارها را بکنیم، بزرگان می گویند كه اين منزل یک راه بیشتر ندارد؛ آن راه منحصر هم این است كه از راه ظاهر به باطن برويم.

آیا می خواهی آدم بشوی؟ بايد از ظاهر خود سراغ باطن بروی، تا كار سامان يابد. راه فقط همین است. این همان راهی است که انبیاء و مکتب انبیاء برای ما آوردند.

ظاهر، تنها مسير نفوذ به باطن است.

حالا اینها را می خواهم توضیح بدهم كه «رخنه کردن از ظاهر به باطن» يعني چه؟ آيا تو می خواهی آن بذر الهیه انسانی که خدا در وجودت پاشیده و آن نهالي را كه او درون تو كاشته است را آبياری کنی و زنده اش کنی؟ آیا می خواهی آدم بشوی؟ بايد از ظاهر خود سراغ باطن بروی، تا كار سامان يابد. راه فقط همین است. اگر می-خواهی آن بذر الهی در بُعد معنویت را شکوفا کنی و قلب و دلت را روشن و منور به نور الهی کنی، بدان كه راه فقط این است! بايد از ظاهر به باطن بروي! این همان راهی است که انبیاء و مکتب انبیاء برای ما آوردند.

انسانيت در گرو التزام به شرع است.

این کلیت بحث بود. بعداً آرام  آرام می رویم و به جزئیات آن مي پردازيم. ما تعبیراتی از اهل معرفت داريم كه مثلاً امام رضوان الله تعالی علیه - كه البته من هرچه دارم از استادم دارم- می گویند: «بدان كه هیچ راهی در معارف الهیه پیموده نمی شود مگر آن که انسان ابتدا کند از ظاهر شریعت؛ و تا انسان مؤدب به آداب شریعت حقّه نشود، هیچ یک از اخلاق حسنه (که همان انسانیت است) از برای او، به حقیقت پیدا نشود و نور معرفت الهی در قلب او تابش نکند». این جملات هم به بُعد معنوی مسأله اشاره مي كند.

از ظاهر شریعت بايد شروع كرد. از شکل و شمایلت، پوششت و صحبت کردنت باید شروع کنی، تا برسی به روابطي که با ديگران داری؛ همه اینها بايد بر اساس شرع تنظيم شود تا باطن اصلاح گردد.

شرع يعني آداب ظاهري که انسان ساز است.

منظور امام از آداب ظاهریه چیست؟ منظور ایشان همین احکام شرعیه است. اینها آدم ساز است. من کاری به جنبه های معنوی آن ندارم. اصلاً خود این احكام، آدم ساز است. در بُعد انساني، انسانیت را شکوفا می کند. بايد ظاهر انسان، شکل و شمایلش، لباس های تن او، حرفها، رفتارها، ديده هايش، همه و همه در محدوده احکام شرعیه باشد تا انسانیتش شکوفا شود.

ضرورت آموزش ظواهر به فرزندان

الآن درباره تربیت فرزند در محیط خانوادگی بحث مي كنيم. چون روایات آن را هم قبلا اشاره کرده ام، دوباره تكرار نمي كنم. ولي دیدید كه تربیت فرزند چقدر آداب دارد. بعد از دوران خردسالی هم روایات می گویند که وقتي بزرگ شد، بايد روزه را به او یاد داد؛ نماز یادش داد؛ وضو یادش داد؛ من قبلاً اینها را گفته ام. از علی(علیه السلام) است كه فرمود: «أَدِّب صِغارَ أَهلَ بَیتِکَ بِلِسانِکَ عَلَی الصَّلوه وَ الطَّهور»؛ كوچكترهاي خانواده‌ات را با زبانت براي نماز و وضو تربيت كن!

امام صادق (علیه السلام): «یُؤَدِّبُ الصَّبی عَلَی الصَّوم»؛ بچه بايد براي روزه گرفتن تربيت شود. بعد هم سن اين كار را مشخص مي كند، مي فرمايد این کار بین پانزده و شانزده سال انجام شود. از ظاهر شریعت بايد شروع كرد. از شکل و شمایلت، پوششت و صحبت کردنت باید شروع کنی، تا برسی به روابطي که با ديگران-اشخاص صالح و فاسد- داری؛ همه اینها بايد بر اساس شرع تنظيم شود تا باطن اصلاح گردد.

تذكر اول: فرق ميان اصلاح ظاهر و ظاهرسازي

اما من در اينجا بايد به دو نکته اشاره کنم که مغالطه اي صورت نگيرد. اول اينكه ما یک ظاهر و باطن داریم، یک سرّ و عَلَن. اینکه بزرگان می فرمایند از ظاهر مي توان به باطن رخنه كرد، یعنی اينكه اگر آدمی در تمام جهات مقيّد باشد كه مطابق اسلام عمل کند، مثلاً از نظر پوشش، شکل وشمایل، گفتار و رفتار با ديگران و همه ي زندگی اش اسلامی باشد يا تلاش  كند كه اسلامي باشد، در حقیقت از راه ظاهر اقدام به اصلاح باطن کرده است. این فرق مي كند با كسي كه مثلاً جلوي آدم جانماز آب مي كشد ولي از آن طرف ـ نعوذ بالله ـ در خفا دروغ می گويد و تهمت می زند و... اوّلي ظاهرش درست است هرچند هنوز باطنش اصلاح نشده است، ولي دومي سرّش با علنش فرق دارد. رفتار دومي فريبكارانه است و جنبه ي اصلاحي ندارد. یک سنخ مسائلی هست که چون از دورن افراد اطلاعي نداريد، شما هم از آنها سر درنمی آورید. مثلاً اگر من در گفتارم هیچ توجهی نکنم، دروغ بگویم، غیبت کنم، تهمت بزنم و... تو از کجا می فهمی كه من دارم دروغ می گویم؟ به یک معنا اين سرّ من است. کارِ علنی کارساز نیست. بلکه باید تمام کارها و اعمال را اصلاح کرد تا درون درست شود.

صورتِ ملکه، با تكرار و مراقبت براي انسان حاصل مي شود. اگر تلاش كند كه در معاملاتش، عباداتش، معاشرات و مجالساتش، همه و همه خلاف شرع انجام ندهد، این از ظاهر به باطن رخنه می کند.

ظاهر سازي و رياكاري اثر ندارد.

ظاهر آراسته در باطن اثر می گذارد، نه این كارهاي علني که به همراه بسياري كارهاي خلاف ديگر انجام مي‌شود. اهل معرفت این حرف را نمی زنند كه هر نوع ظاهرسازي، باعث اصلاح باطن مي شود. یک وقت اشتباه نکنید! من این نکته را بگویم که ریاکاری اثري ندارد. كسي كه تلاش مي كند مسائل درآمدی اش و همه زندگي‌اش- نه فقط صوم و صلاة- همه و همه، اسلامي باشد، اگر بر این امر مراقبت کند، در باطنش اثر می‌گذارد. گفتيم كه صورتِ ملکه، با تكرار و مراقبت براي انسان حاصل مي شود. اگر تلاش كند كه در معاملاتش، عباداتش، معاشرات و مجالساتش، همه و همه خلاف شرع انجام ندهد، مثلاً زبانش غیبت نکند، دروغ نگوید، تهمت نزند، ایذاء نکند؛ این از ظاهر به باطن رخنه می کند.

ظاهر سازي، نفاق است.

اما وقتي من جلوی تو دعا می خوانم، خم و راست می شوم، ادعای معنویت می كنم، دعای فرج می خوانم، دعای توسل می خوانم، سینه می زنم، پابرهنه راه می افتم، شال عزا به گردن می اندازم و امثال اینها -همه چیزهایی که جنبه فریبندگی دارد را می گویم- ولي در سرّ و خفا، به صورت پنهاني كار خلاف انجام مي دهم، اين ظاهرسازي است و اثر سازندگي ندارد. مسأله نفاق، همین است. ظاهر و باطن را با سرّ و علن یک وقت اشتباه نکنید. می‌خواستم این را بگویم كه تفاوت سرّ و علن، نفاق است. نفاق هم بدترین كارها است. حتی می گویند از کفر هم بدتر است. در آیات ما هم اين مضمون هست.

هرگز اینطور نیست که بتوانی به بخشي از دين عمل كني و بخش ديگر را رها كني.  دستورات و احكام اسلام مجموعه است؛ همان احکام ظاهریه است كه اگر اينها را رعایت کنی، بدون شك در تو اثر می گذارد.

تذکر دوم: بايد به تمام دين پاي‌بند بود نه بخشي از آن

دومین تذکر این است که آداب شریعت، یک مجموعه است. یک بخش نیست؛ نماز و روزه و وضو و ذکر نیست، که این را رعایت بکنی، اما مال مردم خوری کنی! هرگز اینطور نیست که بتوانی به بخشي از دين عمل كني و بخش ديگر را رها كني.  دستورات و احكام اسلام مجموعه است. مجموعه احکام شرعیه، همان احکام ظاهریه است كه اگر اينها را رعایت کنی، بدون شك در تو اثر می گذارد. یعنی آن بُعد انسانی تو را شکوفا می کند و بُعد الهی تو را هم به ثمر مي نشاند. اگر بپرسي از کجا شروع کنیم؟ پاسخ اين است كه از اینجا بايد شروع كرد: پایبندی به تمام دستورات شرع.

چون در این محیط خانواده ، رابطه ها تنگاتنگ است، اگر پدر و مادرِ غیرتمند بخواهند فرزندشان آدم شود و الهی شود، باید ظواهر شرع را رعایت کنند.

رعايت ظواهر شرع در خانه، كار والدين با غيرت

بحث راجع به محیط خانواده بود و اینکه اگر پدر و مادر نسبت به بچه از کودکی، تمام آداب شرعی را رعایت کنند، وقتي او بزرگتر شده و به قوه تمییز برسد، باطن او، باطن یک آدم می شود. اولین محیط سازندگی برای انسان، خانواده است. لذا چون در این محیط، رابطه ها تنگاتنگ است و از چاشنی محبت قوی برخوردار است، اگر پدر و مادرِ غیرتمند بخواهند فرزندشان آدم شود و الهی شود، باید ظواهر شرع را رعایت کنند. اللهم صل علی محمد و آل محمد...


تنظیم برای تبیان: رهنما، گروه حوزه علمیه تبیان

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی  www.mojtaba-tehrani.ir