صفرپژوهی؛ مهمترین ضعف در پژوهش (١)
گفتوگو با حجت الاسلام رضا مختاری
گفتوگو کننده: سید مرتضی ابطحی
حجتالاسلام والمسلمین رضا مختاری از استادان حوزه علمیه قم و از شاگردان حضرات آیات عظام بهجت، تبریزی، جوادی آملی، سبحانی، شبیری زنجانی، مظاهری و وحید خراسانی است. وی همچنین موسس و مدیر موسسه کتابشناسی شیعه است. این موسسه تاکنون آثار گرانقدری در زمینههای فقه و تاریخ منتشر کرده که از جمله آنها میتوان به کتاب «جرعهای از دریا» که مجموعهای از خاطرات آیت الله العظمی سید موسی شبیری زنجانی است، اشاره نمود.
حجتالاسلام والمسلمین مختاری همچنین آثار مختلفی در زمینههای فقهی، تاریخی و اخلاقی به زبانهای فارسی و عربی منتشر نموده که معروفترین آنها «سیمای فرزانگان» در شرح حال علمای شیعه است. شایان ذکر است که او مدیر مسوول دو فصلنامه کتاب شیعه نیز میباشد. درباره مسأله وضعیت پژوهش در حوزه پای سخن این استاد حوزه نشستیم.
- درباره وضعیت علمی فعلی حوزه دو دیدگاه ظاهرا متناقض وجود دارد. بعضی بزرگان حوزه همچون آیتالله العظمی شبیری زنجانی در بیانات خود به افت علمی طلاب اشاره دارند و طبعا وضعیت علمی حوزه را مناسب حوزه نمیدانند؛ و در سوی دیگر برخی فضلا معتقدند وضعیت علمی افت نکرده است و اتفاقا نسبت به سالهای پیش از انقلاب رشد چشمگیری هم کرده است. مستند این دسته البته حجم تحقیقاتی است که در حوزه تولید میشود. نظر شما در این باره چیست؟
در مقایسه با گذشته، افت علمی هست. مثلا در گذشته یک طلبه خوشفکر خوشاستعداد اهل مطالعه و مباحثه، در 30 سالگی تا 40 سالگی به اجتهاد میرسید و بار علمی خودش را میبست و نوبت ثمردهیاش میرسید. اگر زندگی شهید ثانی را ببینید، 54 سال عمر کرده است، ولی آثاری که از شهید باقی مانده، در حدود 28 جلد وزیری میشود که در موسوعه شهید ثانی چاپ شده و با مقدمه و فهرست، 30 جلد شده است. بخشی از آثار ایشان هم از بین رفته و اینها فقط آثار برجایمانده است. علاوه بر آنکه ایشان برای تحصیل به حوزههای مختلف مثل حوزه مصر و دمشق سفر کرده، شاگرد تربیت کرده و مدتی را هم از دست حکومت مخفی بوده است. شهید اول نیز همینطور است. تولد ایشان حدود 724 و شهادتشان 786 است که حدود 6 دهه زندگی کردند، اما آثار ایشان هنوز مورد توجه است.
اما امروز اینطور نیست. طلبه بعد از سیکل و یا دیپلم وارد حوزه میشود و در حدود 30 سالگی وارد درس خارج میشود و 10 تا 15 سال در درس خارج شرکت میکند و وقت ثمردهی، توانش از بین میرود؛ چون وارد مشکلات زندگی شده است. از یک طرف ما دیر مشغول تحصیل میشویم، در صورتی که سابقا گاهی افراد از ابتدای تحصیل وارد حوزه میشدند و گاهی هم حداکثر پس از 5 سال تحصیل، وارد حوزه میشدند. از طرف دیگر مشکلات زندگی امروز هم موثر است که البته این مسأله قبلا هم بوده، ولی کمتر به آن توجه میشده؛ لذا بازدهی کم شده است.
اتقانی که در کارهای گذشتگان وجود داشته، مثل «عناوین» میرفتّاح یا کتابهای فقهی شیخ انصاری که در اوج است و آثار کاشفالغطاها و دیگران را وقتی با تولیدات فکری امروز مقایسه میکنیم، متوجه افت کارهای امروز میشویم. این معنای افت علمی است، و الا کارهای علمی زیادی انجام میشود که درصد زیادی هم ممتاز و قابل توجه است، ولی این مشکل را باید درمان کرد.
مقداری از این افت ناشی از این است که قبلا انگیزه برای کتاب خواندن و ممحض بودن در تحقیق، خیلی بیشتر بوده است. حتی در مقایسه دوره خود ما با دوره قبل، طلاب قبل خیلی جدیتر بودند؛ هم در کتاب خواندن و هم در تحقیق و کتاب خریدن و مباحثه کردن. امروز لااقل در طیفی از طلاب، نوعی بیحالی و بیانگیزگی مشاهده میشود. اگر در قدیم کتابی معرفی میشد، معمولا طلاب پیگیری میکردند که کتاب را کجا یا کدام کتابخانه دارد که بروند و ببینند؛ ولی الان اینطور نیست. خود من در جلسهای، دو کتاب به طلاب معرفی کردم، یکی کتاب خاطرات مرحوم آقای فلسفی بود که گفتم این کتاب تجربیات یک عمر آقای فلسفی است، و یک بار هم کتاب «عزت شیعه» که مصاحبههایی درباره امام موسی صدر بود.
وقتی کتاب را معرفی میکردم، با اینکه کتابها همراهم بود و به آنها نشان دادم، اما ذوق و شوقی در آنها نبود که بیایند و کتاب را بگیرند و ورق بزنند یا بپرسند که این کتاب را از کجا میشود تهیه کرد. الان طلاب فقط کتابهای درسی و کتابهای ساندویچی که برای شب امتحان میخوانند و امتحان میدهند میشناسند، ولی کتابهای دیگر را نمیشناسند. این یک خطر است که اولیای امر باید برای حل آن تدبیر کنند.
- به نظر میرسد که پیچیدگیهای فکری دوره ما و تغییر شکلهای ارتباطی هم موثر باشد. ظاهرا حتی مرجعیت متمرکز شیعه تا پیش از وصل شدن خطوط ارتباطی تلگراف عراق به ایران و از ایران تا هند وجود نداشت چون اصلا امکان ارتباط وجود نداشت. امروز هم که موبایل و اینترنت وضعیت ارتباطات را به کلی زیر و رو کرده است.
بله. رشد ارتباطات، یک سلسله مشکلات را به دنبال داشته است. یعنی سلسلهای از مشکلات مربوط به عصر جدید است که باید برای حل آنها تدبیر کرد.
- به طور کلی شما هم معتقدید وضعیت علمی حوزه، وضعیت مطلوبی نیست. نقدتان به دسته دوم چیست؟ کسانی که وضعیت امروز حوزه را با نیم قرن پیش مقایسه میکنند.
عمق، ملاک است. زمان حاج شیخ عبدالکریم، تعداد طلاب حدود 1000 نفر هم نبوده، ولی تأثیری که داشتهاند، بهگونهای بوده که هر کدام یک استان و یک شهر را اداره میکرده است. نمیشود گفت که آنوقت پژوهش زیاد نبوده، ولی الان زیاد شده. باید نسبت تعداد طلاب را هم توجه نمود.
- بهتر است بحث را روی مصادیق ببریم تا مسأله روشنتر شود. بهطور خاص، ضعف پژوهشهای حوزوی امروز در مقایسه با کارهای گذشته را در چه چیز میبینید؟
امروز پژوهشهای فاخر و درجه اول در حوزه داریم که سابقا نبوده است. البته نبودن در سابق هم به این دلیل بوده است که ارتباطات و دسترسی به همه منابع ممکن نبوده است. ما امروز در طرح میراث فقهی که دو موضوع آن درباره «غنا و موسیقی» و همچنین «رویت هلال» را چاپ کردهایم، در هر موضوع حدود 50 رساله و اثر مستقل را شناسایی کرده و عمدهاش را به دست آوردهایم و تصحیح کرده و منتشر نمودهایم. در گذشته اصلا ممکن نبود که کسی همه این آثار را به دست بیاورد. ولی در عین حال ضعفهایی هم هست. یکی از آنها صفرپژوهی است. به این معنا که ما درباره هر کار پژوهشی، باید تمام کارهایی را که قبلا شده است ببینیم و یک قدم بعد از آن برداریم. خیلیها به قبل برمیگردند و تکرار مکررات میکنند و هیچ حرف جدیدی نمیزنند. مثلا در یک تحقیق فقهی، کاملا بیمعناست که کسی بگوید من فقط روایات «وسایل الشیعة» را نگاه میکنم و تحقیقات علمای شیعه در طول 10 قرن گذشته را توجه نکند.
من چند رساله راجع به رویت هلال با چشم مسلح دیدهام که اصلا توجهی به تحقیقات علمای پیشین نداشتهاند و فقط روایات را دیده بودند. شاعر میگوید: «العلی محظورة الا علی/ من بنی فوق بناء السلف»؛ یعنی تنها کسی میتواند ادعای پیشرفت کند که بر بنایی که گذشتگان چیدهاند، چیزی افزوده باشد. یا کسی درباره ارث زوجه مقاله نوشته است، ولی اصلا به رسالههای علمای قدیم توجه نکرده است. خیلی وقتها مدتی از عمر در راهی تلف میشود که قبلا جوابش داده شده است.
پس مهمترین ضعف به نظر من، صفرپژوهی است. کار تحقیقی نباید از ابتدا شروع شود، بلکه باید ناظر به سخن علمای پیشین هم باشد. به همین جهت، ما وقتی کتاب غنا را منتشر کردیم، مقام معظم رهبری، هم از آن تمجید کردند و هم مکرر به آن ارجاع دادند. یکی از فقها هم فرمودند که در غنا و هلال، این دو کتاب، 50 درصد کار فقیه را انجام میدهد. چون فقیه از کجا میتواند به تمام کارهای قبلی احاطه پیدا کند؟ همه اینها در طی 20-10 کار پژوهشی جمعآوری شده و امروز به این شکل منتشر شده است.
یک مشکل دیگر هم تکرار مکرّرات است. مثلا در زمینه زندگی اهل بیت – علیهمالسلام -، کتابهای بسیاری منتشر شده، ولی بسیاری از آنها برتریای بر کتابهای قبلی ندارد؛ در حالی که کتاب جدید باید یک نکته مثبت نسبت به دیگران داشته باشد. علامه امینی میگوید و دیگران هم گفتهاند که این کتابهایی که میبینید، غیر از آنهایی که وهن به مقام ائمه است و بنیه علمی ندارد، خیلیشان تکرار مکررات است.
- بخشی از این مسأله هم به این باز میگردد که طلبه در طول تحصیل باید با کتابهای دیگر آشنا شود که این، یک کار تدریجی است که متأسفانه الان این اتفاق نمیافتد یا کمتر میافتد. یعنی استادان حوزه باید به کتب دیگر ارجاع بدهند و طلبه را مجبور کنند که با منابع جدید سر و کار پیدا کند و طبعا باید منابع هم در دسترس طلبه باشد.
بله. اشکالی که به نظام آموزشی ما در حوزه وارد است، این است که طلبه از همان سال اول و به تدریج، باید پژوهش را بیاموزد. ولی طلبه ما زمانیکه به پایاننامهنویسی میرسد، هیچکدام از این کارها را بلد نیست و همه اینها به عهده استاد راهنما و یا استاد مشاور میافتد. که اگر اساتید هم با این روش آشنا نباشند، عملا نتیجه خوبی از کار در نمیآید؛ در حالی که برخی پایاننامههای دانشگاههای خارجی، قابلیت انتشار دارند.
بخش بعدی را اینجا ببینید
منبع: پایگاه مباحثات