علم اصول و كتابهای آموزشی در حوزه نجف
در گفت و گوی نشریه پژوهش و حوزه با آیت الله سید محمد سعید طباطبایی حكیم *
پژوهش و حوزه: نظر شما درباره كتابهای درسی علم اصول كه در حوزههای علمیه نجف رایج است چیست؟ نارساییهای آن كدام است؟
بسم اللّه الرحمن الرحیم. كتابهای درسى، اهمیت بسیاری در فرایند درسیحوزه هایعلمیه دینی و نیز ساماندهی و ارتقای سطح علمی آن دارند. شماری از كتابهای ارزشمند و دارای اهمیت علمى، دیر زمانی است كه مطرحاند و مدار درس و تدریس اصول و فقه و دیگر شاخههای معرفتى، بر آنها چرخیده است؛ چنان كه تأثیری ستودنی در خدمت به حوزه و ارتقای سطح علمی آن داشتهاند؛ نیز پدیدآورندگان بزرگوار این آثار، شایسته سپاس بسیار و ثنا و ستایش فراوانند.
اما با گذشت زمان و ارتقای سطح علمی حوزهها و پیشرفت و دگرگونی آنها، نیاز به تغییر و تبدیل كتابهای درسی و ارتقای سطح علمی آنها متناسب با دگرگونیهای پیش آمده، احساس میشود تا ضمن گشودن باب آگاهیها و اطلاعات جدید به روی طلاب، زمینه هضم و درك مطالب را فراهم آورد و طلبه و حوزه ای را كه در آن درس میخواند، آماده پیشرفت و ارتقای سطح علمی كرد. برآوردن چنین نیازی با وضع كنونی حوزه امكان پذیر نیست؛ زیرا غالباً مركزی قدرتمند كه بتواند تأثیرگذار باشد و تحول ایجاد كند، وجود ندارد. اگر برخی اوقات تصمیمی در این باره گرفته شود یا مرجعی بر چنین تصمیمی پافشاری كند، كتابهای جایگزین فراهم نیست. تألیفهایی كه در بسیاری از حوزههای علمیه، در سطوح عالی نگارش مییافت ـ چه به لحاظ روش و تبویب و موضوعات عرضه شده آنها و چه به لحاظ شیوه عرضه و قدرت بیان و تعبیر ـ كتابهای درسی نبودهاند بلكه تنها كتابهایی علمی به شمار میآیند و همخوان با سطح پدیدآورندگان آن یا سطح استادانی است كه میخواستند افاضاتشان را حفظ و ثبت كنند. در این كتابها مطالب علمی و مدخلهایی ژرف و عمیق مطرح شده است؛ امّا شیوه بیان آنها مناسب تدریس نیست. افزون بر این، بسیاری از این عنوانها و نوشتهها دوره درسی كاملی را در بر نمیگیرند و چنانچه برخیاز این كتابها شایسته تدریس باشند، در میان تألیفهای بسیاری كه در این زمینه نوشته شده، گمنام مانده و دسترسی و اطلاع از آنها ـ برای نمایان شدن جایگاه مناسب آنها ـ آسان نیست؛ هر چند كه برخی طلاب حوزه خواستهاند وضع موجود را تغییر دهند.
بنا به دلایلی كه بر شمردم، اندیشه تحول و دگرگونى، نتوانسته است به خوبی در حوزهها مورد بحث و گفت وگو قرار گیرد تا بر وضع موجود چیره آید؛ بلكه به سبب بزرگی و اهمیت كتابهای معمول حوزوی و عظمت مۆلفان برجسته آنها ـ قدّس اللّه أسرارهم الزكیة ـ همچنان وضع گذشته، توانمند باقی مانده است. سخن از نوگرایی و تحول، محدود شده و در تنگنا قرار گرفته و فقط در مناسبتهای پراكنده مطرح شده است.
از مهم ترین كتابهای درسی سطح عالی حوزه در موضوع علم اصول، دو كتاب ارزشمند رسائل و كفایه است. رسائل تألیف شیخ انصارى، پرچمدار تحقیق، اصولی نوگرا و مۆسس اصول جدید است كه به طور مفصل و فراگیر عهده دار موضوع قطع، مباحث حجج، اصول عملیه و تعارض است. كتاب دیگر كفایة الأصول تألیف عالم ربانى، محقق خراسانیاست كه در دو جلد، به اختصار، دورهای كامل و عمیق از مباحث علم اصول را شامل میگردد.
این دو كتاب به مشكلات علمی گذشته پرداخته، مطالب جدیدی را در بر داشته و قواعد مهمی را پایهریزی كردهاند كه علم اصول جدید بر آن استوار است. رسائل و كفایه از لحاظ درسی و علمى، نقش مهم و قابل تقدیری در خدمت به حوزه داشتهاند و مطالب آن دو، در مدت نزدیك به یك قرن و نیم مورد بحث و پژوهش بوده است. پیشرفت و تحول علم اصول در این مدت طولانی به فضل وجود شخصیتهای پژوهشگری كه بروز و ظهور نمودهاند، نیازمند تدوین كتابی است كه جایگزین رسائل و كفایه شود. این كتاب، باید متناسب و همخوان با پیشرفت و دگرگونیهای خجسته اصولی باشد و بكوشد از جهات منفی این دو كتاب كه مهمترین آن، عدم عرضه و بیان مناسب مطالب است، برهد. علاوه بر این كه كتاب رسائل دوره كامل اصولی نبوده و كفایه نیز دچار اختصار گویی همراه با پیچیدگی و سختی بیان است.
به نظر ما، حال كه قدرتی تصمیم گیرنده در حوزه نیست، موفقیت فرایند (نونویسى) مشروط به عوامل بسیار و راهكارهای پیچیدهای است كه مشكل میتوان بر آنها چیرگی و غلبه یافت. مهمترین عامل در این زمینه، خلوص نیت و انجام كار برای خدای متعال است كه فیض توفیق و موفقیت از او است؛ زیرا صرف وقت گرانبها به مدت بسیار و تلاش فراوان برای نگارش كتاب، كار آسانی نیست. اگر نگارنده در این كار موفق گردد و كتابش شایستگی تدریس بیابد، هیچ ضمانتی وجود ندارد كه به هدف مطلوب برسد و بتواند حوزه را راضی كند تا كتاب را در برنامه درسی بگنجاند و نیازهای موجود را بر طرف نماید.
اندیشه نگارش چنین كتابی ـ به رغم تمامی موانعی كه بر شمردیم ـ در ذهن ما بوده و از خدا مسألت داریم كه به ما توفیق بدهد تا این اثر را در دسترس مشتاقان قرار داده و هر كس بخواهد، از آن سود و بهره جسته و قانع شود. امیدواریم از این راه بتوانیم دَین خود را ادا كنیم.
پژوهش و حوزه: آیا نگارش كتاب المحكم فی اصول الفقه كه دورهای كامل از درس خارج اصول جناب عالیاست، در پیدایش اندیشه تألیف كتابی آموزشی در اصول ـ به قلم حضرت عالی ـ تأثیری داشته است؟
بلى، بالاترین اثر را در عملی كردن اندیشه تألیف كتابی مطلوب داشته است و پس از تألیف المحكم به آسانی میتوان آنچه را كه مناسب و مورد نیاز طلبه در مرحله سطوع عالیاست، از آن برگرفت و به گونهای عرضه كرد كه شایستگی تدریس را داشته باشد. البته این كار بر حسب توانمان بوده و امیدواریم در انجامش موفق شویم؛ هر چند كه اوضاع سخت و مشكل كنونی مانع دستیابی بر این آرزو و هدف گردیده است، در انتظار بر طرف شدن این بحران و فراهم آمدن زمینه آغاز كار برای دستیابی به هدف و آرزوی خویشیم. گفتنی است در اوّلین فرصتیكه توفیق یارمان شد و فراغ اجباری برایمان پیش آمد، نزدیك به یك چهارم كتاب را آماده كردیم، اما بعداً كه امور به حالت طبیعی خود برگشت، مشغلههای فراوان و متراكم علمى، دینی و اجتماعی خود را از سر گرفتیم كه این امر، ما را از پیشرفت در آماده كردن كتاب، باز داشته است و كار به كندی پیش میرود. امیدواریم به یاری و توفیق و لطف خدای متعال، در زمانی نه چندان دور، كتاب را كامل كنیم.
پژوهش و حوزه: مزایای كتاب الكافی فی اصول الفقه چیست ؟
این كتاب، برگزیده مباحث المحكم است و جز در مواردی اندك، تفاوت چندانی با آن ندارد و در بسیاری تعبیرات و بیانات مانند المحكم است. تقریباً یك سوم بیشتر از كتاب رسائل شیخ انصاری است و مطالبی را كه رسائل ندارد، مثل مباحث ظهورات لفظی و ملازمات عقلی در بردارد. الكافی دوره كاملی از مباحث علم اصول با دسته بندی و عرضه مطالب و تعبیرات هماهنگ و همگون است. در این اثر كوشیدهایم اصول را از نظریههای كهن و مباحث غیر مفید بپیراییم یا مطالب را مختصر كرده و متناسب با اهمیت آن بحث كنیم. همچنین به مطالب جدید كه نتیجه و دستاورد پیشرفتِ ثمر بخشی است كه در مدتی طولانی حاصل شده است، بیشتر پرداختهایم.
به سبب مزایایی كه بر شمردم، مناسب دیدم نام این اثر را الكافی فی اصول الفقه بگذارم؛ زیرا معتقدم این كتاب، با قابلیتهای هر طلبهای كه بخواهد در این مرحله موفق گردد، متناسب است.
البته ممكن است اشكالاتی نیز بر این كتاب گرفته شود؛ از جمله: 1. عمق بحث و دقت ملاحظات؛ 2. سختیتعبیر و بیان و ایجاز و اختصار؛ به گونهای كه فراگیری آن، گاه نیازمند تلاشی است كه در توان بسیاری از افراد نیست.
اما در پاسخ اشكال نخست، باید گفت: بحث عمیق و ریز بینى، برای كتابی كه میخواهد در مرحله سطوح عالی تدریس شود و طلبه پس از آن، به بحث خارج وارد گردد، لازم است؛ زیرا این كتاب، دنباله كتابهایی است كه در سطح عالی قرار دارند. در نتیجه باید همچون حلقهای در زنجیره تكاملبخش علمی باشد؛ علاوه بر این كه باید پاسخگوی بحث و كنكاش نسلهای علمی آینده نیز باشد.
ژرف اندیشی و دقت نظر، امتیاز حوزههای شریف علمیاست. حوزه از آزاد اندیشی برخوردار بوده، دارای فكری اصیل است و مخلصانه به بحث و پژوهش میپردازد تا به شناخت حقیقت دست یابد. ژرف اندیشى، سبب افتخار و سربلندی است و میباید آن را حفظ كرده، بالندهاش نمود؛ زیرا بر ما لازم و واجب است برای شناخت حكم شرعى، تلاش ورزیم، توان خویش را به كار گیریم، امانت علمی را به جا آوریم و به خرد و اندیشه ارج نهیم. اما مبادا به بهانه و انگیزه آسان سازی و دستیابی سریع به مراتبی پندارى، دچار سطحینگری و كم مایگی علمی شویم كه به تفریط و كم كاری در ادای وظیفه و رسیدن به حكم شرعی خواهد انجامید و موجب از دست رفتن دستاوردهای شگرف و عظیمی خواهد شد كه نتیجه چندین سده جدّ و جهد و زحمت و مشقت است. اگر چنین وضعی پیش آید، حوزهها مقام و جایگاه علمی والایخود را از دست خواهند داد و خدای ناخواسته به جای این كه در راه پیشرفت و تكامل پیش رویم، تنزّل و افت میكنیم.
در پاسخ دومین اشكال امیدواریم از پیچیده گویی و اضطراب در گفتار، دور مانده باشیم؛ اما بحث عمیق، نیازمند تعبیرهای علمی استوار و غیر مبتذل است. افزون بر این، انس و الفت طلبه با تعابیر متین علمى، راه رفته را روی او میگشاید و وی را توانمند میسازد میراث علمیبسیاری را كه علمای نیك كردار ما ـ قدّس اللّه أسرارهم الزكیة ـ بر جای گذاردهاند، فراگیرد تا هم خود بهره گیرد و هم به دیگران افاده كند و با میراث علمی، ناآشنا نباشد و از فواید و ثمراتش محروم نماند.
این اقدامیاست كه توانستهایم به اندازه وسع و توان خویش برای خدمت به حوزه شریف ـ كه افتخار میكنیم منتسب به آنیم ـ انجام دهیم. امیدواریم توفیق خدمت و كار بیشتری برایحوزه بیابیم و كاری كه انجام دادهایم، موجب تشویق و ترغیب دیگران برای شركت و همكاری در این گونه برنامهها شود و بتواند نیازهای دیگر شاخههای معرفت را برآورد. ما دستور و برنامهای اداری برای خواندن این كتاب (الكافی فی اصول الفقه) نداریم، بلكه درخواست ما، آشنایی و توجه بدان است. گرچه در نجف و قم، افرادی كه عمیقاً به فراگیری اصول میپردازند، این كتاب را میخوانند.
پژوهش و حوزه: آیا امكان نوآوری در اصول وجود دارد؟ آیا علم اصولِ موجود میتواند پاسخگوی مسائل نو ظهور فقهی باشد؟
نوآوریدر اصول نیست و اصول، رهنمودها و راهكارهای كلی را ارائه میدهد كه میتوان برای مسائل مستحدثه و غیر مستحدثه از آن ها بهره جست.
پژوهش و حوزه: چه تفاوتی بین اصولهای مختصری مثل حقائق الاصول آیت الله حكیم و اصولهای مفصّل مانند كتاب شما (المحكم) یا نهایة الدرایة محقق اصفهانی وجود دارد ؟
آیت اللّه حكیم تصریح دارد كه متعرّض مطالب استادانش نشده است؛ زیرا وی اصول را زمانی تدریس میكرد كه هنوز میرزاینائینی و آغا ضیا در اصول اثری ننوشته بودند. اگر مقدمهای را كه مرحوم سید یوسف حكیم نوشته است ببینید، بر این مطلب تأكید میكند كه متعرض مطالب اساتیدش نشده است. افزون بر این، عبارتهای آیت الله حكیم در كتاب المستمسك بسیار مختصر است و همین، باعث شده كه كتاب مختصری باشد. ملاحظه میكنید كه صاحب كفایه برای عرضه مطالب، بسیار مختصرگویی میكند و آقای حكیم هم عباراتش را به همان حال آورده است.
ما برای عرضه و بیان مطالب خود، همچون كفایه و حقائق الاصول عمل كردهایم؛ یعنی نخست اصل مطلب را طرح میكنیم، آن گاه با استدلال و ایراد اشكال و پاسخ آن، مطلب را روشن مینماییم. از این رو، مطالب آن به صورت طبیعی گسترده میشود؛ اما كتاب محقق اصفهانی (قده) در بر دارنده مباحث فلسفی و عبارات بسیار پیچیدهای است كه قابل فراگیری نیست. درست است كه المحكم كتابی شش جلدی و بزرگ است؛ اما اگر به مانند چاپ و قطع كفایه باشد، ممكن است به چهار جلد برسد.
پژوهش و حوزه: بعضی معتقدند كه برخی از بحثهای علم اصول فقط ثمره علمیدارد و فاقد ثمره عملیاست؛ مثل بحث مشتق و مقدمه واجب. نظر شما در این باره چیست؟
شاید تقسیم بحث به عملیو غیر عملیدرست نباشد ؛ زیرا ـ مثلاً ـ مقدمه واجب بیفایده نیست، بلكه بر عكسش درست است و فایده عملی دارد كه در المحكم به شكلی مغایر با كفایه مطرح كردهایم. دستیابی به فایده عملى، گاه نیازمند فرصتهایی است كه انسان باید پیشتر فرض كند و پس از آن وارد بحث شود. بله، اصل مسأله، ثمره عملی زیادی ندارد؛ اما در تفصیل مسأله، آثار عملی آشكاری وجود دارد. ما بحث مشتق را در المحكم مختصر نموده و از ذكر تمامی تنبیهات مشتق صرف نظر كردهایم؛ چون مباحثی غیرعملی است و مطالبی فلسفی میباشد. چنان كه مباحث مقدمات علم، موضوع علم و غایت علم را نیز به اختصار گفتهایم.
پژوهش و حوزه: حضرتعالی آثاری را كه در بر دارنده مباحثی در فقه (شبیه سازى) یا فقه (اینترنت) است، تألیف نمودهاید. آیا طرح این مباحث را در بحث خارج لازم میدانید؟
فقه شبیه سازی و فقه اینترنت، عناوینی هستند كه برایاقناع نوگرایان و نواندیشان مطرح كردهایم و مسائل علمی دقیق و عمیقی نیستند.
پژوهش و حوزه: حوزه علمیه نجف، پیشتر شكوفاتر و ثمربخشتر بود؛ اما اكنون دچار ركود و ایستاییشده است. ارزیابی شما از وضع كنونی حوزه نجف چیست؟
علت این ركود، وجود مشكلات امنیتی بود كه بر ما چیرگی داشت؛ مثلاً هنگام جنگ، آماده شده بودم كه درس را بیست روز پس از جنگ شروع كنم؛ اما بیش از یك سال گذشت و درس را به دلیل اوضاع بد امنیتی آغاز نكردم. افزون بر این، زمینهای پیش آمد كه نیاز به تبلیغ را فراهم آورد و بسیاری از اهل علم كه مشغول درس و تدریس در حوزه بودند، به مناطق و شهرهای مختلف رفتند؛ چون برای ساماندهی امور نیاز شدیدی بود و مردم میخواستند نظر و رأی حوزه را بدانند و بشنوند. البته این وضع گذرا است و با استقرار امور، حوزه به وضع سابق خود بر میگردد. گرچه الان افراد بسیاری در حوزه هستند كه صرفاً مشغول دروس سطحاند نه دروس عالى؛ مثل آنچه كه در مسجد هندی جریان دارد. همان طور كه گفتم این وضع به سبب اوضاع و شرایط امنیتی است. اگر وضع كنونی نبود، درسها برگزار میشد؛ اما به رغم فشار حكومت پیشین، باز كسانیاز اهل معرفت و علم و دقت بودند كه با همت و پایداری خود درسهای حوزه را استمرار بخشیدهاند.
پژوهش و حوزه: اگر ممكن است قدری از استادانتان به خصوص شیخ حسین حلی و شیوه ایشان در اصول صحبت بفرمایید.
شیخ حسین حلی ـ قدس سره ـ از لحاظ ثقل علمى، در طراز اوّل به شمار میآمد. حتی شیخ عباس بن میرزا علی ـ به نقل از پدرشان ـ به من گفت: شیخ حسین حلى، بهترین آنان بوده است. وقتی كه از ایشان رساله درخواست كردند، گفت: (رساله من وسیلة النجاة است). گفتند: وسیلة النجاة متعلق به میرزا است، نه شما؛ پاسخ داد: (من آن را نوشته ام). چون ایشان بر مطالب و فتاوای میرزا اشراف داشت. مرحوم آیت الله حكیم بسیار از ایشان تجلیل میكرد. بهره شخصی من از ایشان ـ به جز درس ـ مجالس ارشادی و اخلاقی و آگاه بخش ایشان بود. در جنبه علمى، ایشان همیشه میخواست به كسانی كه حاضر بودند، گرچه كودكی خردسال باشد، فایده و بهره ای برساند و میكوشید پرسشهای متناسب با عقل و خرد هر كس طرح نماید. از همنشینی با ایشان، بهره بسیاری در فقه و اصول بردم. در تاریخ و اخلاق و لغت، تبحر و آگاهی داشت و دائرة المعارفی علمی به شمار میآمد كه در هر موضوعی برایانسان سودمند بود. هر چند كه مانند شیخ آغا ضیا عراقی در پی تنظیم و ساماندهی آموزش نبود؛ زیرا آغا ضیا در فقه و اصول ممحّض بود؛ بر خلاف شیخ حسین حلی كه دائرة المعارف علمی بود و از بحثها و مطالب گوناگون، آگاهی داشت.
از خدای سبحان و متعال درخواست داریم به ما و تمامی خدمتگزاران حوزه های شریف علمیه، توفیق دهد و ما را كمك كند كه نیت پاك داشته، سعی و تلاشمان مخلصانه باشد و در راه علم و عمل، پایداری داشته باشیم و رابطه خود را با خداوند ـ جل ّ شأنه ـ محكمتر كنیم، تا شایسته رحمت و لطف و عنایتش گردیم. نیز از خدای سبحان مسألت داریم یار و یاور حوزههای شریف بوده، دست پشتیبانان و یاوران حوزه را بگیرد تا بتوانند وظیفه خود را به گونهای كامل و به بهترین صورت ادا كنند و مكر خائنان و ستم ظالمان را از حوزه برطرف نماید، انه ارحم الراحمین و ولیّ المۆمنین و هو حسبنا و نعم الوكیل.
پژوهش و حوزه: با تشكر از حضرتعالی كه وقت شریفتان را در اختیار ما قرار دادید.
* آیت الله سید محمد سعید طباطبایی حكیم از نوادگان مرجع دینى، حضرت آیت الله العظمی سید محسن حكیم ـ قدس سره ـ است كه نزد استادان برجسته حوزه علمیه نجف اشرف درس آموخته و اكنون یكی از مراجع دینی آن سامان و از استادان بارز آن حوزه به شمار میآید. برخی آثار چاپ شده ایشان عبارتند از: المحكم فی اصول الفقه، الكافی فی اصول الفقه، رسالة توضیح المسائل، مناسك الحج، فقه الإستنساخ و فقه الإنترنت.
در گفت و گویی كه نشریه پژوهش و حوزه با ایشان داشته، پیرامون سطح علمی حوزه علمیه نجف و متون آموزشی دانش اصول از بیانات ایشان استفاده شده است.
منبع: نشریه پژوهش و حوزه ، زمستان 1382 - شماره 16 صص 92 تا 101
تنظیم: محسن تهرانی - بخش حوزه علمیه تبیان