تبیان، دستیار زندگی
در شهریور 1357 و پس از پایان نماز عید فطر...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جمعه سرخ

بازخوانی  واقعه 17 شهریور
تظاهرات

در شهریور 1357 و پس از پایان نماز عید فطر در تهران، تظاهرات عظیمی رخ داد. امام خمینی در 15 شهریور 1357، ضمن تبریك عید سعید فطر به ملت مسلمان ایران، به صراحت اعلام داشتند كه مردم مسلمان ایران به دنبال برگزاری نماز عید، دست به عبادت دیگری زدند كه آن فریادهای كوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر برای به پا داشتن حكومت عدل اسلام است.

پس از پیام امام و ارزیابی موفق از حركت عید سعید فطر، جامعه روحانیت تهران با حضور آیة ا... بهشتی به این نتیجه رسید كه راهپیمایی ادامه داشته باشد. ناطق نوری در خاطرات خود عنوان می كند كه شهید بهشتی در جامعه روحانیت بیان داشت «حالا كه مردم آمدند، نباید در این حركت مردمی فترت ایجاد شود.»

روز 16 شهریور مردم دسته دسته از سراسر تهران به سمت شمیران می رفتند تا از آنجا به سمت مركز شهر راهپیمایی نمایند. شهید محلاتی در خاطرات خود بیان می كند: «ملت از شمیران حركت كردند به طرف پایین. هنگام ظهر آیة ا... بهشتی در خیابان انقلاب نزدیك پیچ شمیران به نماز ایستاد كه گفتند آخر صف حدود چهار راه قصر است» جمعیت پس از نماز به حركت و راهپیمایی خود ادامه می دهد و سرانجام هنگام عصر به میدان شهیاد (آزادی) می رسد.

آقای ناطق نوری راهپیمایی آن روز را بویژه بعد از نماز ظهر و عصر، چنین بازگو می كند: «نزدیك غروب بود. جمعیت به میدان آزادی رسید. كامیونهای ارتشی داخل میدان آزادی استقرار یافته بودند، مردم خصوصاً خانمها با شعارهای خود سربازان و درجه داران را منقلب كردند و آنها را به گریه انداخته بودند. آیة ا... بهشتی تصمیم گرفت برای جمعیت سخنرانی كند، از او دعوت كردند روی یك اتومبیل پارك شده برود. وی این اقدام را بدون اجازه صاحبش غاصبانه دانست و امتناع كرد. بشكه ای را پیدا كردند و ایشان روی آن ایستاد و سخنرانی كرد.

"مردم مسلمان ایران به دنبال برگزاری نماز عید، دست به عبادت دیگری زدند كه آن فریادهای كوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر برای به پا داشتن حكومت عدل اسلام است"

امام خمینی(ره)

روزنامه های اطلاعات و كیهان در همان روز طی گزارشی مشابه به توصیف تظاهرات پرداختند. كیهان نوشت: « تهران، یكپارچه تعطیل و تظاهرات بود.» صدها هزار تظاهركننده در خیابانهای تهران راهپیمایی كردند. راهپیمایان برای سربازان دست تكان می دادند و گل پرتاب می كردند. ناظران، این راهپیمایی را تا یك میلیون نفر تخمین زدند. طول صفهای راهپیمایان به چند كیلومتر می رسید. در این راهپیمایی زنان با چادر سیاه جلو جمعیت در حركت بودند و موتورسواران با فاصله 100 تا 200 متری جلوتر از همه حركت می كردند تا هم راه را باز كنند و هم به راهپیمایان آب و غذا برسانند.

روزنامه اطلاعات با بیان ویژگیهای تظاهرات می نویسد: «در زیر پل سید خندان یك شعار كمونیستی بر روی پارچه عَلَم شد كه بلافاصله مردم آن را پایین كشیدند. كامیونهای میوه كه هر لحظه خالی و پر می شدند، جمعیت را همراهی می كردند.»

قیام 17 شهریور

گزارشگر ساواك، تظاهرات این روز را این گونه توصیف می كند: تظاهرات این روز از منطقه قیطریه، ونك، پهلوی (ولی عصر) ژاله و مناطق جنوب شهر شروع شد و جمعیت در شاهرضا (انقلاب) و ایزنهاور (آزادی) به هم پیوستند و ساعت 30:18 به میدان شهیاد (آزادی) رسیدند. براساس این گزارش، شعارها عمدتاً به رهبری امام خمینی متمركز بوده و از شاه و عمال وی اعلام تنفر می نمودند و سربازان را بی گناه تلقی می كردند. در این روز، مردم در خیابان ایزنهاور مرتباً اعلام می كردند كه جمعیت فردا صبح در خیابان شهدا نامی كه تظاهركنندگان به خیابان ژاله داده بودند اجتماع كنید.

پیامدهای تظاهرات روز 16 شهریور : 

براساس گزارش مأموران ساواك و خبرنگاران، تظاهرات 16 شهریور، تظاهرات عظیمی بوده است. این نوع تظاهرات در نوع خود می تواند برای حاكمان یك حكومت زنگ خطر باشد. باوجود اینكه دولت شریف امامی، بحث آشتی ملی را عنوان كرد و عملكرد تظاهر كنندگان در این روز نسبت به سربازان و حتی درجه داران ، آرام و محبت آمیز بوده، ولی دولت از لاك فریب و نیرنگ خود خارج شده و تصمیم بر شدت عمل جهت سركوب می گیرد. فریدون هویدا در كتاب خود در این باره می نویسد:

«به شاه فشار آوردند كه هرچه زودتر در تهران حكومت نظامی اعلام كند و خواسته خود را نیز چنین توصیه كردند. «در راهپیمایی امروز سیل جمعیت به راحتی می توانست عمارت مجلس و تأسیسات رادیو- تلویزیون را به تصرف درآورد. شاه بعد از چند ساعت تردید و دودلی، با سفرای انگلیس و آمریكا به تبادل نظر پرداخت و تصمیم گرفت تسلیم نظر فرماندهان ارتش شود.»

فشارها بر شریف امامی از چند روز اول صدارت آغاز شده بود واین فشارها موجب گردید كه شریف امامی مردم دوست و مسلمان شده، در روز 15 شهریور اطلاعیه ای برای ممانعت از اجتماعات عمومی صادر نماید.

پیرو این اطلاعیه، پلیس سعی نمود در روز 16 شهریور مانع تظاهرات شود، ولی میزان جمعیت به حدی بود كه توان مقابله را نداشت. لذا شریف امامی به محض اطلاع از تصمیم شاه كه با مشورت سفرای انگلیس و آمریكا به حكومت نظامی رسیده بود، شب 17 شهریور، اعضای شورای امنیت ملی را در جلسه ای اضطراری دعوت كرد و سپس اعضای شورای امنیت ملی با هیات دولت جلسه مشترك گرفتند و ساعت 24 شب 17 شهریور، تصمیم به حكومت نظامی می گیرند و شریف امامی همان شب تلفنی این تصمیم را به شاه ابلاغ می نماید و در نیمه شب اطلاعیه حكومت نظامی تنظیم و در اخبار 6 صبح قرائت می شود و از شب هنگام نیروهای امنیتی به فرماندهی غلامعلی اویسی در خیابانها حاضر می شوند.

واقعه خونین 17 شهریور :

از آنجا كه مردم خودجوش، اعلام نموده بودند كه در روز 17 شهریور در میدان ژاله اجتماع خواهیم كرد و از اعلام حكومت نظامی هم اطلاع نداشتند، ارتشبد اویسی فرماندار نظامی تهران، در شب 17 شهریور دستور می دهد گارد جاویدان در میدان ژاله مستقر شود و با صدور اطلاعیه حكومت نظامی را اعلام می نماید. مردم تهران بر طبق وعده روز 16 شهریور، از صبح هنگام دسته دسته از نقاط مختلف در میدان ژاله و خیابانهای اطراف آن مستقر می شوند. گزارشگر ساواك كه همواره از صحنه های گوناگون گزارش ارائه می دهد، درباره میدان ژاله چنین گزارش می كند: «تظاهرات از میدان ژاله به خیابانهای دیگری از قسمت شرق تهران كشیده شد. سیر تظاهرات به جنوب تهران به خیابانهای مولوی، میدان خراسان، میدان شوش و میدان راه آهن سرایت كرد و در مدت كوتاهی خیابانهای فردوسی، منوچهری، خیابان سعدی شمالی، خیابان نظام آباد، خیابان فرح آباد، منطقه نارمك، میدان سپه، خیابان لاله زار، به صحنه درگیری تبدیل شد. تظاهرات و درگیری تا پاسی از شب ادامه داشت.»

تظاهرات

نیروهای فرمانداری نظامی از چهار سو، راه را به تظاهر كنندگان می بندند و با شلیك گلوله، مردم به سوی میدان هجوم می آورند و سرانجام كشتار عظیمی رخ می دهد. درباره این كشتار و آمار و ارقام متعدد ذكر شده است.

سولیوان سفیر آمریكا در ایران در كتاب «مأموریت در ایران» می نویسد: بیش از دویست نفر از تظاهركنندگان كشته شده بودند. مهمترین سفیر دیگر در ایران یعنی آنتونی پارسونز در خاطرات خود می نویسد: تعداد كشته ها، «صدها» نفر بودند. بختیار به عنوان عضو جبهه ملی ادعا می كند «تعداد كشته شدگان حداكثر از 700 یا 800 نفر متجاوز نبوده است.»

فرماندار نظامی تهران در اطلاعیه ای 58 نفر كشته و 205 نفر مجروح اعلام می نماید. چند روز بعد وزارت دادگستری به عنوان نهاد رسمی، اعلام كرد تعداد كشته شدگان به 95 نفر رسید.

یكی از نتایج مهم و قابل تأمل در تظاهرات 17 شهریور كه خود ملهم از تظاهرات پیشین و اظهار محبت مردم به درجه داران و سربازان بوده است، مسأله فرار سربازان لشكر گارد در حین اجرای مأموریت بوده است. گزارشگر ساواك، گزارش می دهد كه «سه نفر از سربازان وظیفه لشكر گارد در حین اجرای مأموریت كنترل اغتشاشها، ضمن سرقت سه قبضه تفنگ ژ3 با 300 فشنگ متواری شده اند. این سربازان عبارت بودند از قاسم دهقان، علی غفوری، و محمد محمدی. روز 18 شهریور نیروهای امنیتی محل اختفای این سربازان را كشف و به سوی آنان تیراندازی نموده و محمد محمدی بر اثر اصابت گلوله به شهادت می رسد و دو تن دیگر مجروح می گردند.

امام خمینی و واقعه 17 شهریور :

امام خمینی یك روز پس از فاجعه خونین 17 شهریور با صدور پیامی ابعاد گوناگون مسأله را برای افكار عمومی بیان نمود. ایشان ابتدا به كیفیت تظاهرات اشاره دارد و اینكه مردم بنابه اعتراف رسانه ها با آرامش دست به راهپیمایی برای احقاق حقوق می زنند و حال آنكه رژیم با اعلام حكومت نظامی آنان را به رگبار گلوله می بندد، اظهار مخالفت مردم ایران با جرم های محمدرضا شاه بوده است.

امام خمینی :«ای كاش خمینی در میان شما بود و در كنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی كشته می شد.»

امام تأكید می كند كه این اظهار مخالفت" از طرف كسانی بود كه در حد عالی شعور سیاسی و دینی بودند، به طوری كه حاضر شدند ارتش را گلباران كنند ولی دولت آشتی ملی آنان را به عنوان شعار مخالف قانون اساسی، محكوم نمود و حال آنكه شعار آنان بر ضد قانون اساسی شكن (شاه) بود. "

امام در این پیام ضمن ابراز همدردی با ملت ایران، نسبت به قتل عام مردم، از ملت شجاع ایران می خواهد از هیچ گونه كمك رسانی به مجروحان و مصدومان حادثه دریغ ننمایند و راه شهادت و راه مبارزه ملت ایران را به راه حضرت امیر و حضرت امام حسین تشبیه می كند و می نویسد: «ای كاش خمینی در میان شما بود و در كنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی كشته می شد.» امام در فراز دیگری از پیام خود به فلسفه طرح دولت آشتی ملی از سوی شاه اشاره می كند و تأكید دارد كه این نیرنگی بود از سوی رژیم تا اینكه عده ای از مردم، بویژه روحانیت را در جرم و جنایت خود سهیم نماید، ولی بلافاصله نیرنگ وی آشكار گردید. «شاه با حكومت آشتی ملی می خواهد روحانیت شریف ایران و سیاسیون محترم را در كشتار خود سهیم گرداند، ولی فریب او خیلی زود بر ملا گردید.»

واقعه 17 شهریور و روند پیروزی انقلاب :

گل

بسیاری از نویسندگان و تحلیلگران تاریخ انقلاب اسلامی بر این باورند كه واقعه 17 شهریور تهران موجب شد قدرت، جمعیت و سرعت تظاهر كنندگان افزایش یابد و در اندك زمان 6 ماهه طومار سلطنت پهلوی را در هم پیچد. برخی از نویسندگان غربی بر این باورند كه پس از این واقعه، بسیاری از ایرانیان به صف مخالفان رژیم پیوستند و آنان كه در صف مخالفان بودند، به خواسته های ایشان افزودند. برای اولین بار، رهبران مذهبی میانه رو اظهار داشتند قتل عام میدان ژاله نشان می دهد اصلاح رژیم پهلوی غیرممكن است و شاه باید برود.

پس از 17 شهریور، اعتصابها آغاز شد. كاركنان نفت جنوب در اهواز به اعتصابها پیوستند، این اعتصابها در سرتاسر صنعت نفت و صنایع دیگر دولتی گسترش پیدا كرد، به طوری كه در اكتبر (57) میزان تولید نفت به سطح 5.1 میلیون بشكه در روز رسید. بنابه گزارش ساواك، اعتصابهای نفت ابتدا از پالایشگاه تهران در 19 شهریور آغاز شد و در نهایت چرخ اقتصاد ایران را فلج كرد.

«ماجرای میدان ژاله، شهر به شهر در ایران تأثیر می گذاشت و كشته شدگان جمعه سیاه، پرچمداران جنگ عرفانی علیه شاه می شوند... پس از كشتار میدان ژاله، انقلاب راویان خود را یافته، خبرها شهر به شهر، مسجد به مسجد كشور را طی می كنند تا سرگذشت نبرد ملتی دست خالی با مستبدی خونخوار را بسازند. ملت به صورت قهرمان در می آید و شاه به صورت فردی كه تمامی بدیها ناشی از اوست.»

                                                                                                                             (پیر بلانشه، انقلاب به نام خدا)


منابع:

روزنامه قدس

( صحیفه امام

محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، ترجمه حسین ابوترابیان

اشرف پهلوی، من و برادرم

روزنامه كیهان

روزنامه اطلاعات

عباس قره باغی، اعترافات ژنرال

ویلیام سولیوان، ماموریت در ایران، ترجمه محمود مشرقی

خاطرات حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری، تدوین مرتضی میردار

انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواك

فریدون هویدا، سقوط شاه

آنتونی پارسونز، غرور و سقوط

ماروین زونیس، شكست شاهانه، ترجمه اسماعیل زند و بتول سعیدی

نیكی كدی، ریشه های انقلاب ایران، ترجمه عبدالرحیم گواهی

پیر بلانشه، انقلاب به نام خدا، ترجمه قاسم صنعوی  )

به نقل از :

دكتر علی شیرخانی- استادیار دانشگاه آزاد قم