تبیان، دستیار زندگی
در قسمت اول ِ گفت و گو با جاسم غضبانپور ، عکاس دفاع مقدس، با فضای پایتخت و موشکباران آن آشنا شدیم. اکنون او از تهرانی می‌گوید که شهر سنگرها شده بود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تهران شهر سنگرها می‌شود

گفتگو با جاسم غضبانپور عکاس 8 سال دفاع مقدس (قسمت دوم)


در قسمت اول ِ  گفت و گو با جاسم غضبانپور ، عکاس دفاع مقدس، با فضای پایتخت و موشکباران آن آشنا شدیم. اکنون او از تهرانی می‌گوید که شهر سنگرها شده بود.

جاسم غضبانپور

آقای غضبانپور در بین عکس‌هایی که دارید سنگرهایی را در شهر تهران به تصویر کشیده‌اید، به یاد دارید این سنگرها چگونه بر چهره شهر ایجاد شد؟

به تلافی حملات عراق، ایران در هیجدهم اسفندماه، چهار فروند موشک به سوی بغداد و موصل شلیک کرد و در بیست و سوم اسفندماه بانک رافدین عراق را که دومین بانک بزرگ خاورمیانه بود، هدف موشک‌های خود قرار داد. با نزدیک شدن روزهای عید نوروز، مردم تهران به شهرها و مناطق امن تر پناه بردند، چهره شهر متغیر شد. ساخت پناهگاه‌های عمومی که پیش از این آغاز شده بود با روند سریع تری ادامه یافت تا کسانی که در شهر مانده بودند با پناه بردن به آنجا از خطر موشک باران در امان باشند، عکس‌های گویایی چاپ شده است.

در نوزدهم اسفندماه 1366 روابط عمومی شهرداری تهران اعلام کرد که مجوز احداث پناهگاه در اسرع وقت صادر می‌شود و مناطق بیست‌گانه شهرداری تهران آماده‌اند تا به محض دریافت تقاضای احداث پناهگاه در اسرع وقت مجوز لازم را صادر و همه گونه همکاری را در این زمینه با متقاضیان به عمل خواهند آورد. در پی این مجوز سنگرهایی از گونی در سطح شهر ایجاد شده که به تصویر کشیده شده است.

موشک باران تا پایان فروردین 1367 ادامه داشت و زندگی مردم را در اضطراب و نگرانی فرو برد، اما علیرغم حملات موشکی، تهران شکل شهرهای جنگ زده‌ای مثل دزفول، که مدام در تیررس موشک‌های دشمن بودند را پیدا نکرد، از همین رو عکس‌های پایتخت چهره‌ای متفاوت از دیگر مناطق جنگی و بمباران را به تصویر کشیده‌اند.

گسترش حملات موشکی به شهرها چند روز ادامه داشت؟

گسترش استفاده از موشک‌های دوربُرد در جنگ توسط عراق، بر شدت جنگ شهرها افزود و در نهایت، موشک باران شهرهای تهران، قم، اصفهان، تبریز، شیراز و کرج را تا یازده روز ادامه داد. در طول این مدت، 189 فروند موشک به سوی این شهرها شلیک شدند که از این تعداد،‌ حدود 133 فروند آن‌ها به مناطق مختلف تهران اصابت کردند. اما موشک باران تهران، پس از یازده روز به اتمام نرسید و این حملات جنایت‌کارانه، تا 50 روز ادامه داشت و کتاب به روایت تصویری این روزها پرداخته است.

جبهه

 یکی از کتاب‌های دیگر تصویری که توسط شما به عنوان عکاس جنگ تألیف شده، کتاب گزارش تصویری حلبچه است، در باره این کتاب و اتفاقات حلبچه بگویید.

جنایتی که در حلبچه اتفاق افتاد، توسط 50 فروند جنگنده عراقی صورت گرفت. محموله هر یک از این جنگنده‌ها چهار بمب شیمیایی بود. بمباران حلبچه به دلیل ناامیدی و یأسی بود که در صدام به وجود آمده بود، زیرا در تاریخ‌های 10 و 11 مارس 1988 ایرانی‌ها منطقه دربندیخان و حلبچه و مناطق اطراف آن را مورد حمله قرار داده و موفقیت‌هایی کسب کرده به وند.

در این حملات گروه‌های کُرد آن‌ها را همراهی می‌کردند. صدام تیپ و لشکرها را یکی پس از دیگری به مقابله با نیروهای ایران فرستاد تا مانع از پیشروی در عراق شوند، اما هیچ نتیجه‌ای در پی نداشت و خسارات فراوانی به نیروهای عراقی وارد شد. در انتقام از این حمله، صدام دستور داد تا حملات شیمیایی گسترده‌ای را روی حلبچه انجام دهند.

عکس‌هایی که از این فاجعه انسانی گرفته‌اید چه پیام برای جهانیان دارد؟

عکس‌هایم پیام رسایی به جهانیان داد اما این واقعه دل‌خراش ترین اتفاق زندگی‌ام بود. کتاب گزارش تصویری از حلبچه شامل عکس‌هایی است که داستان را از زمان وقوع حادثه تا استقرار مردم عراق در کمپ‌های ایرانی، زندگی در کمپ‌ها و بیمارستان‌ها روایت می‌کنند.

عکس جبهه

آقای غضبانپور، سعید جان بزرگی از عکاسانی بود که در حلبچه عکس‌های ماندگاری گرفت، از او و عکس‌هایش بگویید.

عکس شهید جان بزرگی از فاجعه حلبچه بسیار تأثیر گذار وبی بدیل است. جان بزرگی در عملیات والفجر 10 در منطقه حلبچه شرکت کرد و در روز بیست و هفتم اسفند ماه 1366 در حالی که در زیر بمباران شیمیایی در شهر مشغول عکس برداری از وقایع و فجایع روی داده بود، خود نیز تحت تأثیر همان گازهای شیمیایی قرار گرفت. او از لحظات اولیه بمباران شیمیایی حلبچه عکس‌های بی بدیلی گرفت و خودش هم شیمیایی شد.

او که برای اولین بار در سال 1362 عملیات «بدر» بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی مجروح شد، سرانجام بعد از چهار مرتبه عمل جراحی در روز بیست و دوم تیرماه سال 1381 دار فانی را وداع گفت و با ذکر یا ابوالفضل العباس (ع) به دیدار معشوق خویش شتافت.

شما با بیش از 6 هزار فریم عکس از آزادگان رکورددار هستید، در این راستا هم کتابی چاپ کرده‌اید؟

«اسرا و آزادگان» موضوع یکی از کتاب‌هایی که آماده چاپ است و از زمانی که اسرا آزاد می‌شوند تا موقع تحویل به خانواده و اقوامشان را عکاسی کردم. این عکس‌ها تنها مختص اسرای ایرانی نیست بلکه از اسرای عراقی هم عکس گرفته‌ام. این عکاس افزود: من از سال دوم جنگ که گاهی اسرایی را با وضعیت بد جسمی توسط صلیب سرخ مبادله می‌کردند تا آخرین اسرای عراقی که به صورت یک جانبه آزاد شدند، عکاسی کرده‌ام که بیش از 6 هزار فریم شده است که نزدیک به 200 فریم از آن را برای چاپ در کتاب انتخاب کرده‌ام.

تصاویر موجود در کتاب حکم اسناد 50 روز از تاریخ تهران و ایران را در خود نگهداری می‌کند، به همین منظور و کیفیت پایین اسکن اولیه، عکس‌ها با دستگاه‌های پیشرفته‌تر مجدد اسکن می‌شوند

چه کتاب عکس‌های دیگری آماده چاپ دارید؟

4 جلد درباره خرمشهر از سال 1355 تا امروز آماده کرده‌ام. اکنون نیز یک مجموعه دوجلدی در دست کار دارم به نام «یادگاری‌های همسایه» که جلد اول شامل دیواره نوشته‌های عراقیان بر دیوارهای شهر و خانه‌هاست و دیگری شامل دیوار نوشته‌های رزمندگان ایران می‌شود.

غضبانپور در انتها از انتشار مجدد کتاب موشک باران تهران که مراحل پایانی چاپ به سر می‌برد، یاد کرد و گفت: بخش عمده‌ای از عکس‌های این کتاب تا به حال مطرح نشده است. موشک باران و 20 قطعه عکس مقایسه‌ای از مناطق مختلف تهران که شامل خیابان شهرستانی، بیمارستان‌های بهرامی، امام خمینی، فیاض بخش، خیابان‌های نظام آباد، طبرسی، وحیدیه، خیام، میدان کتابی و ... از مقایسه موقعیت مورد اصابت موشک در قاب سیاه و سفید با عکسی از موقعیت اصابت پس از سال‌ها در عکس رنگی به نمایش درآمده است. وی درباره انتشار این کتاب که چاپ دوم کتاب آسمان و زمین محسوب می‌شود گفت: تصاویر موجود در کتاب حکم اسناد 50 روز از تاریخ تهران و ایران را در خود نگهداری می‌کند، به همین منظور و کیفیت پایین اسکن اولیه، عکس‌ها با دستگاه‌های پیشرفته‌تر مجدد اسکن می‌شوند.

مصاحبه: سامیه امینی

بخش فرهنگ پایداری تبیان