تبیان، دستیار زندگی
شهید هنادی جرادات كه یك وكیل بود عملیات شهادت طلبانه خود را در روز 4/10/2003 در رستوران ماكسیم واقع در شهر حیفا (در اراضی اشغالی سال 1948 میلادی) به مرحله اجرا گذاشت و بدین ترتیب انتقام خون شهدای بی‌گناهی را كه هر روز هدف تروریسم صهیونیستی قرار می‌گیرند..
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیرزنان استشهادی در فلسطین(2)

شهید هنادی تیسیر جرادات

شهید هنادی تیسیر جرادات

او نمی‌خواست كه مانند سایر وكلا در دفاع از حق خود در دادگاههایی حاضر شود كه حق و عدالت در آن جایی ندارد؛ بلكه به شیوه‌ای دیگر تمسك جست تا همه را وادار سازد صدایش را بشنوند و آن‌چه را كه در سینه دارد، درك كنند. شهید هنادی جرادات كه یك وكیل بود عملیات شهادت طلبانه خود را در روز 4/10/2003 در رستوران ماكسیم واقع در شهر حیفا (در اراضی اشغالی سال 1948 میلادی) به مرحله اجرا گذاشت و بدین ترتیب انتقام خون شهدای بی‌گناهی را كه هر روز هدف تروریسم صهیونیستی قرار می‌گیرند، گرفت. هنادی نمونه یك دختر مسلمان، مومن و متدین است كه حق پروردگار، دین و ملت خود را شناخت و حیات خود را در راه وفاداری به این حق بدون هیچ شك و تردیدی وقف كرد. هنادی از مرگ نهراسید، از رنج‌ها خسته نشد و هرگز از پا نایستاد، چرا كه شاهد بود چگونه اجساد شهادت طلبان برخاك می‌افتد و سرزمین مقدس انبیاء به خون آنان رنگین می‌شود. با این كه چهار سال از ملوث شدن مسجد الاقصی توسط شارون و آغاز انتفاضه گذشته بود؛ اما اندكی از كینه و نفرت هنادی از صهیونیست‌های اشغالگر كاسته نشده بود. او به این نتیجه رسیده بود كه در رشته حقوق آینده‌ای ندارد زیرا حقوق بشر در برابر جهانیان پایمال می‌شود و كسی دم برنمی‌آورد.

او دیگر علاقه‌ای به آموزش‌های عملی وكالت نداشت بلكه می‌خواست در عرصه واقعیت آن را به مرحله اجرا درآورد، یعنی در دادگاهی عظیم كه ترور كودكان، بی‌حرمتی به زنان و شهادت محمدالدوره در آغوش پدرش را شاهد است.

هنادی جرادات در روز 22/9/1975 میلادی در الحی الشرقی واقع در شهر جنین به دنیا آمد. خانواده 12 نفره وی متشكل از 8 دختر و دو پسر بود. هنادی به هنگام شهادت 29 سال داشت. وی دوران راهنمایی و دبیرستان را در مدرسه الزهرا گذراند و سپس برای ادامه تحصیل دانشگاهی به اردن رفت و وارد دانشگاه جرش شد. هنادی در رشته حقوق به ادامه تحصیل پرداخت تا بتواند صدای حق را در برابر غاصبان بلند كرده و از مبارزات، زندانیان و اسرا دفاع كند، وی در سال 1999 فارغ التحصیل شد و موفق به اخذ لیسانس در این رشته گردید. در سال 2001 میلادی به دوره‌های آموزش وكالت پیوست تا از حقوق ملت مظلومش دفاع كند. وی تا آخرین روزهای حیات جاوادنه‌اش به این آموزش‌ها ادامه داد و قصد داشت به عنوان یك وكیل مستقل برای خود دفتری باز كند. صهیونیست‌های جنایتكار در روز 14/6/2003 میلادی منزل وی را مورد حمله قرار داده، و برادرش فادی پسر عمویش صالح را در برابر چشمانش به شهادت رساندند. از همان روز هنادی در آرزوی انتقام خون آن دو زیست. این جنایت زندگی و شخصیت وی را به شدت تحت تاثیر قرار داد و زمینه را برای انتقامی توفنده فراهم نمود كه كسی را یارای ممانعت از آن نبود.

شهید هنادی تیسیر جرادات

فادیه، خواهر هنادی روحیات خواهر خود پیش از شهادتش را این‌گونه توصیف می‌كند: «از زمان شهادت برادرم فادی، اخلاق هنادی كاملاً تغییر كرد. غالباً تنها می‌نشست و عزلت را دوست داشت. به نوارهای دینی بسیار گوش فرا می‌داد، قرآن می‌خواند و دیگر مانند سابق نمی‌خندید.» فادیه افزود: «شهادت فادی انگیزه‌ای بود كه باعث شد هنادی دست به عملیات شهادت طلبانه بزند اما مهم‌تر از همه، آن‌چه كه آتش خشم و غصب و انتقام را در سینه وی روشن كرد حوادثی است كه همه روزه در جامعه فلسطین به وقوع می‌پیوندد و بر همه مردم اثر گذاشته می‌گذارد، مانند كشتار، جنایت، تخریب منازل و دستگیری‌ها. او فقط به خاطر فادی یا صالح دست به عملیات نزد بلكه صحنه‌هایی كه از تلویزیون پخش می‌شود كافی است تا هر فلسطینی را به شكل یك بمب ساعتی در بیاورد.»

پدر هنادی  گفت: «من از تسلیت گویان استقبال نمی‌كنم، بلكه از كسانی استقبال می‌كنم كه شهادت دخترم را تبریك می‌گویند. آن‌چه كه هنادی انجام داد مایه افتخار من است.»

او در گروهان‌های قدس ـ شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی ـ به جست و جوی ساز و كاری برای اقدام عملی علیه صهیونیست‌ها پرداخت. سپس برای اجرای آن‌چه در نظر داشت ثانیه شماری كرد تا بتواند آتش كینه و انتقامی كه در درونش زبانه كشیده بود را خاموش سازد. روز موعود فرا رسید و هنادی با دلی مملو از شور و شوق آماده دیدار پروردگار شد. دو هفته پیش از عملیات، او پیوسته روزه می‌گرفت، بیشتر قرآن می‌خواند و بیشتر شب زنده‌داری می‌كرد. در شب اجرای عملیات، هنادی نمونه روشنی از اتصال با پروردگارش بود كه با قرائت آیات نصر و توفیق، از وی استمداد جست و معانی شجاعت، بی‌باكی و عمل را از آن الهام گرفت. او پیوسته كتاب خدا را تلاوت و در آن تدبیر می‌كرد. حتی پدرش وقتی شبی دید او بیدار مانده، با دلسوزی از وی خواست تا اندكی بخوابد اما هنادی پاسخ داد كه باید جزء آخر قرآن را نیز بخواند. شب آخر او اصلاً نخوابید پیوسته نماز و قرآن خواند و به درگاه پروردگار تضرع كرده و از او می‌خواست تا در این برنامه و عملیات یاری‌اش فرماید و خواسته‌اش را محقق سازد. صبح روز شنبه 4/10/2003 هنادی در ساعت 7:30 صبح از منزل خارج شد و با هیچ كس خداحافظی نكرد تا حتی الامكان كسی متوجه قصد و برنامه او نشود. همه فكر می‌كردند او به دفتر وكالتش می‌رود. هنادی در حالی برای اجرای عملیات رفت كه روزه بود. او به سوی فلسطین اشغالی سال 1948 و به شهر حیفا و رستوران ماكسیم رفت كه به زودی شاهد خونین‌ترین حادثه‌ای بود كه هنادی مدت‌ها انتظارش را داشت. هنادی با اطمینان و آرامش وارد رستوران شد و غذا سفارش داد. به طور طبیعی غذا خورد و بدون این كه هیچ نشانه‌ای از هیجان در وی نمایان باشد صورت حساب را پرداخت كرد و ناگهان در یك لحظه خشم فرو خورده‌اش نسبت به صهیونیست‌ها را نشان داد و كمربند انفجاری را كه به خود بسته بود منفجر كرد. در این عملیات شهادت طلبانه 22 صهیونیست كشته و دهها نفر دیگر زخمی شدند.

پلیس و سایر نیروهای رژیم صهیونیستی وقتی دریافتند هنادی پس از صرف آخرین غذای زندگی با آرامش صورت حساب را پرداخته و سپس دست به عملیات زده است شوكه شدند. افراد پلیس و سازمان كل امنیت (شاباك) ابتدا این امر را باور نكردند اما گواه این امر را در صندوق رستوران یافتند. چرا كه هنادی پیش از آن‌كه خود را منفجر ساخته و به جوار پروردگارش برود. 90 شیكل (20 دلار) پول غذایش را پرداخته بود. در منزل ساده و محقر هنادی، خانواده وی پس از شنیدن خبر عملیات او شكر خدا را به جا آوردند. پدر هنادی كه از بیماری كبد رنج می‌برد گفت: «من از تسلیت گویان استقبال نمی‌كنم، بلكه از كسانی استقبال می‌كنم كه شهادت دخترم را تبریك می‌گویند. آن‌چه كه هنادی انجام داد مایه افتخار من است.»

مادر هنادی نیز از این كه دخترش انتقام خون شهدای فلسطین را گرفته بسیار مفتخر بود. هنادی رفت اما روحش باقی مانده و هم‌چنان در كوچه پس كوچه‌های اردوگاه‌ها، شهرها و روستاهای فلسطین جاری و شاهد حیات ماست. هنادی رفت اما یاد و خاطره او در دل و ذهن همه مردم فلسطین، اعراب و مسلمانان به عنوان الگویی ناب از تعهد، تدین و شجاعت تا ابد باقی خواهد ماند.

متن وصیت‌نامه تصویری شهید هنادی جرادات

به نام خداوند بخشنده مهربان

به حول و قوه الهی تصیمی گرفتم ششمین شهادت طلب زن باشم كه پیكر خود را منفجر می‌سازد تا شهرك نشینان‌ها و صهیونیست‌ها را نابود سازد. ما فقط خواهان آن نیستیم كه باید بهای جنایات آن‌ها را بپردازیم تا مادران ما دیگر بر كودكان و فرزندان‌شان شیون و زاری نكنند، بلكه ما باید كاری كنیم كه مادران صهیونیست‌ها را به عزای‌شان بنشانیم. پس از توكل به خداوند متعال تصمیم گرفتم با مرگ كه صهیونیست‌ها با آن ما را احاطه كرده‌اند خودشان را به محاصره درآورم و كاری كنم كه مادرانشان اشك حسرت بریزند. از پروردگار می‌خواهم ما را در بهشت برین و آن‌ها را در جهنم قرار دهد!

دختر شهادت طلب شما، هنادی تیسیر جرادات 3/10/2003 میلادی

منبع:نشریه سبز و سرخ