تبیان، دستیار زندگی
پیامبر وقتی به اتاق برگشتند، پیش بچه ها رفتند و روی زمین کنار آن ها نشستند، اول حسین می خواست کاسه ی آب را از دست پیامبر بگیرد، اما پیامبر با مهربانی کاسه آب را جلوی دهان حسن گرفتند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عدل


پیامبر وقتی به اتاق برگشتند، پیش بچه ها رفتند و روی زمین کنار آن ها نشستند، اول حسین می خواست کاسه ی آب را از دست پیامبر بگیرد، اما پیامبر با مهربانی کاسه آب را جلوی دهان حسن گرفتند.


عدل

عدالت

روزی حضرت محمد (ص) در خانه ی دخترشان، حضرت فاطمه زهرا (س) مهمان بودند. پیامبر که خیلی کودکان را دوست می داشت، همیشه با امام حسین (ع) و امام حسین (ع) بازی می کردند. آن روز، وقتی حضرت، به خانه ی دخترشان حضرت فاطمه (س) رفتند. هر دو خواب بودند. پیامبر منتظر ماندند تا بچه ها از خواب بیدار شوند، مدتی نگذشت که حسن، فرزند بزرگ تر، از خواب بیدار شد و چون احساس تشنگی می کرد، پیامبر از اتاق بیرون رفتند تا برای نوه ی خود آب بیاورند. درهمین فاصله حسین فرزند کوچک تر هم بیدار شد. پیامبر وقتی به اتاق برگشتند، پیش بچه ها رفتند و روی زمین کنار آن ها نشستند، اول حسین می خواست کاسه ی آب را از دست پیامبر بگیرد، اما پیامبر با مهربانی کاسه آب را جلوی دهان حسن گرفتند.

حضرت فاطمه زهرا (س) که این منظره را دیدند از پدرشان پرسیدند: «چرا به حسن زودتر آب دادید؟» پیامبر درحالی که لبخند مهربانی بر لب داشتند فرمودند: «من حسن و حسین را به یک اندازه دوست دارم، اما اگر می بینی آب را اول به حسن دادم به این خاطر بود که حسن زودتر از حسین از خواب بیدار شد، و من برای این که نوبت را رعایت کرده باشم، قبل از حسین به حسن آب دادم.»

مقصود نعیمی ذاکر
نشر لک لک


منبع: آموزش مفاهیم دینی به خردسالان، کتاب راهنمای آموزش قصه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.