تبیان، دستیار زندگی
من می خواستم که خوب باشم. جوری که هه مرا دوست داشته باشند. جوری که همه به دوستی با من افتخار کنند. دوست داشتم تا در همه ی کارها موفق باشم. نمره های کلاسی ام خوب باشد. پدر و مادرم از دستم راضی باشند. حرف های خوب بزنم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ماه مهمانی خدا

ماه مهمانی خدا

من می خواستم که خوب باشم. جوری که همه مرا دوست داشته باشند. جوری که همه به دوستی با من افتخار کنند. دوست داشتم تا در همه ی کارها موفق باشم. نمره های کلاسی ام خوب باشد. پدر و مادرم از دستم راضی باشند. حرف های خوب بزنم.

فکرهای خوب بکنم. خیلی از کارها را دلم می خواست انجام بدهم تا همه نسبت به من خوشبین باشند و فکرهای خوب بکنند.

من می خواستم که وقتی صبح از خواب بلند می شوم، با یک خوشحالی و شادی فراوانی روزم را آغاز کنم. از همان اول صبح تصمیم بگیرم، چه کارهای خوبی را باید انجام بدهم. توی یک دفتر قشنگ و زیبا، کارهای خوبم را بنویسم و سعی کنم با امید به خدای بزرگ بیشتر آن کارهای خوب را هم، انجام بدهم. چه قدر خوب است که می توانم با چشم هایم دنیای قشنگ خدای بزرگ را ببینم. چه قدر دیدن و نگاه کردن به طبیعت خدای مهربان، جذاب و دلنشین است...

دور و برم را نگاه می کنم. پدر و مادر خوبم، خیلی زود بیدار شده اند. از پنجره که بیرون را نگاه می کنم، هنوز هوا تاریک است. لحاف را دوباره تا روی سرم می کشم. چه قدر خواب اول صبح شیرین است! از رختخوابم بلند می شوم. مادرم دارد سفره می اندازد. بوی صبحانه توی اتاق پیچیده است. بابا روی مبل راحتی نشسته است و قرآن می خواند. مامان از آشپزخانه با سینی چای بیرون می آید. من را که کنار سفره می بیند، لبخند می زند و می گوید: «به به! چه قدر خوب که بیدار شده ای! گفتم شاید به این زودی، نخواهی از خواب بلند شوی. ولی چه کار خوبی کرده ای! حالا بیا به من کمک کن تا وسایل سحری را آماده کنیم.»

با خوشحالی بلند می شوم و می روم نان را از توی آشپزخانه می آورم...

ماه مهمانی خدا

بوی افطاری و صدای اذان، از مسجد کوچه بلند است. دست مادرم را می گیرم و می رویم توی قسمت زنانه ی مسجد. صف های نماز و همسایه هایمان را می بینیم. می روم کنار مامان می ایستم. مامان می گوید: همیشه موقع افطار و وقت اذان، دعا بکن. چون دعای وقت افطار، می تواند مورد استجابت باشد. ای خدای خوب مهربان! ای خدایی که این همه نعمت خوب به ما داده ای! کاری کن تا روزه های ما بچه ها، مورد قبول درگاه تو باشد خدایا! کمکمان کن تا در این ماه خوب خدا، مهمان های خوبی برای تو باشیم. خدای خوب ما! در این ماه عزیز، دعاهای ما را اجابت کن. خدایا! روزه های پدر و مادرمان را هم قبول کن! دعاهای آن ها را هم بپذیر.

خدای بخشنده! به ما بچه ها توانایی بده تا بتوانیم روزه هایمان را به بهترین شکل ممکن و آن طوری که دوست داری، به پایان برسانیم. خدای خوب ما! مواظب همه ی بچه ها باش و سلامتی و تندرستی به همه ی بچه ها، عطا بفرما!

علیرضا حکمتی

گروه کودک و نوجوان سایت تبیان

مطالب مرتبط

چه روز گرمی!

«دخترک و دهکده زیبا»

اگه می تونی منو بگیر

عمو هندوانه

های و هوی باد

100بار بنویس

خرچنگ بی دست و پا

تبدیل موش شلخته به موش منظم

گرگ و الاغ

کبری غرغرو و مار بدجنس

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.