تبیان، دستیار زندگی
مبشرا برسول یاتى من بعدى اسمه احمد" ـ این قسمت از آیه به قسمت دوم از رسالت آن جناب اشاره دارد، همچنان كه جمله"مصدقا لما بین یدى من التوریة"به قسمت اول از رسالت ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عیسی بشیر مصطفی

مسیح ع

"و مبشرا برسول یاتى من بعدى اسمه احمد" ـ این قسمت از آیه به قسمت دوم از رسالت آن جناب اشاره دارد، همچنان كه جمله"مصدقا لما بین یدى من التوریة"به قسمت اول از رسالتش اشاره داشت.

و این را هم مى‏دانیم كه بشارت عبارت است از خبرى كه شنونده از شنیدنش خوشحال گردد، و معلوم است كه چنین خبرى چیزى جز از خیرى كه بشنونده برسد و عاید او شود، نمى‏تواند باشد، و خیرى كه از بعثت پیامبر و دعوت او انتظار مى‏رود این است كه با بعثتش باب رحمت الهى به روى انسانها باز شود، و در نتیجه سعادت دنیا و عقبایشان به وسیله عقائد حقه، و یا اعمال صالح، و یا هر دو تامین گردد.و بشارت به آمدن پیامبرى بعد از پیامبرى دیگر ـ با در نظر گرفتن اینكه پیغمبر سابق دعوتش پذیرفته شده، و جا افتاده، و با در نظر داشتن وحدت دعوت دینى در همه انبیاء ـ وقتى تصور دارد و داراى خاصیت بشارت است كه پیامبر دوم دعوتى پیشرفته‏تر، و دینى كامل‏تر آورده باشد، دینى كه مشتمل بر عقائد حقه بیشتر، و شرایع عادلانه‏تر براى جامعه، و نسبت به سعادت بشر در دنیا و آخرت فراگیرتر باشد، و گرنه انسانها از آمدن پیامبر دوم چیز زائدى عایدشان نمى‏شود، و از بشارت آمدنش خرسند نمى‏گردند.

با این بیان روشن گردید كه جمله"و مبشرا برسول یاتى من بعدى"هر چند از این نكته خبرى نداده، اما معنایش مى‏فهماند كه آنچه پیامبر احمد (ص) مى‏آورد پیشرفته‏تر و كاملتر از دینى است كه تورات متضمن آن است، و آنچه عیسى (ع) بدان مبعوث شده در حقیقت واسطه‏اى است بین دو دعوت.

در نتیجه كلام عیسى بن مریم را این طور باید معنا كرد: "انى رسول الله الیكم مصدقا. .."، من فرستاده‏اى هستم از ناحیه خداى تعالى به سوى شما تا شما را به سوى شریعت تورات و منهاج آن دعوت كنم"و لاحل لكم بعض الذى حرم علیكم": و بعضى از آنچه را كه بر شما حرام شده برایتان حلال كنم، و این همان شریعتى است كه خداى تعالى به دست من برایتان آورده، و به زودى آن را با بعثت پیامبرى به نام احمد (ص) كه بعد از من خواهد آمد تكمیل مى‏كند .

از نظر اعتبار عقلى هم مطلب از این قرار است، چون اگر در معارف الهى كه اسلام بدان دعوت مى‏كند، دقت كنیم خواهیم دید كه از شریعت‏هاى آسمانى دیگر كه قبل از اسلام بوده دقیق‏تر و كاملتر است، مخصوصا توحیدى كه اسلام بدان مى‏خواند ـ و یكى از اصول عقائد اسلام است، و همه احكام اسلام بر آن اساس تشریع شده، و بازگشت همه معارف حقیقى بدانست ـ توحیدى است بسیار دقیق كه ما در مباحث سابق این كتاب پاره‏اى مطالب در باره آن گذراندیم.

و همچنین شرایع و قوانین عملى اسلام كه در دقت آن همین بس كه از كوچكترین حركات و سكنات فردى و اجتماعى انسان گرفته تا بزرگترین آن را در نظر گرفته، و همه را تعدیل نموده، و از افراط و تفریط در یك یك آنها جلوگیرى نموده، و براى هر یك حدى معین فرموده، و در عین حال تمامى اعمال بشر را بر اساس سعادت پایه‏ریزى كرده و بر اساس توحید تنظیم فرموده است.

كتاب: ترجمه المیزان، ج 19، ص 426

نویسنده: علامه طباطبایى