تبیان، دستیار زندگی
در واقع موضوعات خاصی چون میزان ارتباط جنسی، نحوه تربیت فرزندان یا این كه زن و شوهر با چه میزان بدهی و پس‌انداز احساس راحتی می‌كنند، موضوعاتی نیستند كه یك زندگی زناشویی را پابرجا نگاه دارند یا متلاشی كنند. شیوه بحث درباره این نكات حساس است كه در سرنوشت از
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تعمیر روابط هیجانی بین همسران

نقش هوش عاطفی در روابط زوج‌های جوان

همسران

شاید اغراق نباشد كه بگوییم انسان، عاطفی‌ترین موجود زنده روانشناختی است. عاطفه است كه انسان را آفریده و انسان است كه پیشتر و غالباً با عواطفش زندگی می‌كند تا عقلش. تقریباً هیچ عمل انسان را نمی‌توان یافت كه به نحوی رنگ عاطفی نداشته باشد. تولیدمثل، حفظ و بقای نسل و حتی ادامه حیات عمدتاً معلول عواطف‌اند تا عقل. راه دستیابی به ازدواج موفق و یك زندگی خانوادگی سرشار از خوشبختی، بسیار ساده و سرراست است اگر بدانی چه موقع معذرت‌خواهی كنی.

زوج‌های شاد در مقایسه با زوج‌هایی كه رابطه عاطفی خوبی ندارند، احساس همدلی بیشتری نسبت به هم نشان می‌دهند و نسبت به احساسات یكدیگر حساسیت بیشتری به‌ خرج‌ می‌دهند.

در حقیقت دانستن این كه چه موقع، چرا و چگونه از همسرتان معذرت‌خواهی كنید و برخورداری از توانایی‌هایی چون شكیبایی، بردباری و مدارا كردن هنگام عصبانیت، احتیاج به مهارت‌های عاطفی پیشرفته و سطح بالایی چون همدلی، كنترل خود و درك عمیق نیازها و احساسات دیگران دارد.

مواردی كه ذكر شد از اجزای هوش عاطفی است كه لازمه گفتگو و تعامل موفقیت آمیز یك زندگی زناشویی به حساب می‌آید. اما هوش عاطفی به چه طریقی می‌تواند زندگی زناشویی را تحت تأثیر خود قرار دهد؟

اساسی‌ترین توانایی مؤثر در هوش هیجانی (عاطفی)، دریافت و تشخیص دقیق عواطف است. محققان در این زمینه دست به آزمایشاتی زده‌اند كه نتایجی را در برداشته است كه به آنها اشاره می‌كنیم. اول از همه، این نتایج نشان می‌دهد ازدواج و زندگی زناشویی یك بافت سرشار از عاطفه است. در ازدواج‌هایی كه در آنها زوجین با یكدیگر در تعارض و دعوا باشند ، برانگیختگی‌های عاطفی زیادتری دیده می‌شود. به عبارت دیگر ، بیشتر اختلافات میان زوجین به دلیل برانگیختگی‌های عاطفی صورت می‌گیرد ، كما این كه ارزیابی‌های فیزیولوژیكی (مثل ضربان قلب، افزایش رسانایی پوست و فعالیت‌های ماهیچه‌ای) این موضوع را نشان می‌دهد. همچنین مطالعات نشان می‌دهد افراد در توانایی دریافت و تشخیص دقیق عواطف خود و دیگران با یكدیگر تفاوت دارند؛ مثلاً بعضی زوج‌ها، آشكارا نسبت به علائم عاطفی همسرشان بی‌توجه هستند و آن را نادیده می‌گیرند یا آمادگی سوءتعبیر و عدم تشخیص صحیح این عواطف را دارند. علاوه بر اینها، انسان‌ها دارای تفاوت‌های قابل توجهی در توانایی ابراز صریح عواطف خود هستند. مثلاً برخی زوج‌ها عادت دارند پیام‌های عاطفی مبهم گیج‌كننده‌ای به طرف مقابل خود بدهند (هم زمان می‌خندند وهم‌ اخم می‌كنند.)

مهم‌تر از همه اینها، پژوهشگران دریافته‌اند زوج‌های شاد در مقایسه با زوج‌هایی كه رابطه زناشویی و عاطفی خوبی با هم ندارند، احساس همدلی بیشتری نسبت به هم نشان می‌دهند و نسبت به احساسات یكدیگر حساسیت بیشتری به خرج می‌دهند.

زوج‌هایی كه با هم اختلاف داشته و انتظارات نادرستی از یكدیگر دارند، پیام‌های عاطفی خنثی یا نسبتاً منفی نسبت به یكدیگر بروز می‌دهند كه سبب ایجاد خشم و عصبانیت درهر دو، نسبت به طرف مقابل می‌شود. به این ترتیب، پیامدهای مخرب و منفی به صورت یك حلقه معیوب در می‌آید كه رهایی از آن برای هر دو زوج بسیار دشوار می‌شود.

مطالعات دیگر نیز نشان داده زنان بهتر از مردان در ابراز دقیق عواطف و تشخیص آنها عمل می‌كنند. توانایی ابراز دقیق عواطف در زنان ناشی از توانایی بالای آنان در استفاده از رفتارهای غیركلامی در جریان ارسال پیام‌های عاطفی است. برای مثال وقتی یك زن پیام عاطفی مثبتی به شوهرش می‌دهد، احتمالاً از علائم غیركلامی  بدنی (مثل لبخند زدن) و از یك لحن صمیمانه هنگام سخن گفتن استفاده می‌كند.

همسران

در واقع موضوعات خاصی چون میزان ارتباط جنسی، نحوه تربیت فرزندان یا این كه زن و شوهر با چه میزان بدهی و پس‌انداز احساس راحتی می‌كنند، موضوعاتی نیستند كه یك زندگی زناشویی را پابرجا نگاه دارند یا متلاشی كنند.  شیوه بحث درباره این نكات حساس است كه در سرنوشت ازدواج حائز اهمیت است، حتی این كه زن و شوهر درباره نحوه مخالفت كردن به توافقی با یكدیگر برسند ، رمز بقای ازدواج است.

مردان و زنان باید بر تفاوت‌های جنسیتی ذاتی خود در برخورد با احساسات حاد غلبه كنند. در صورت شكست در انجام این كار، زوجین نسبت به شكاف‌های عاطفی‌ای كه در نهایت می‌توانند موجب گسستن پیوند آنان شوند ، آسیب‌پذیر می‌شوند. اگر یكی از زوجین یا هر دوی آنها، كاستی‌های خاصی از نظر هوش هیجانی داشته باشند ، احتمال عمیق‌تر شدن این شكاف‌های عاطفی افزایش خواهد یافت.  در ازدواج سالم، زن و شوهر در امر گله كردن از یكدیگر احساس راحتی می‌كنند، اما معمولاً زوجین در زمان عصبانیت، گله‌‌های خود را در قالبی منحرف همچون حمله به شخصیت طرف مقابل ابراز می‌كنند كه به ترور شخصیت معروف است، یعنی انتقادی است كه نه بر عمل فرد، بلكه به خود فرد وارد می‌شود و تأثیر عاطفی این انتقادهای شدیداللحن از شكایت‌های منطقی‌تر بسیار تباه كننده‌تر است. قابل درك است كه احتمال بروز چنین حملاتی زمانی افزایش پیدا می‌كند كه زن یا شوهر احساس كنند طرف مقابل شكایت آنان را نشنیده یا نادیده گرفته است.

زمانی گفته می‌شود كه رابطه زوجین، از لحاظ هوش هیجانی در سطح بالایی قرار دارد كه زن و شوهر انرژی خود را برای تعمیر اختلاف‌ها صرف می‌كنند. تعمیر یعنی نشان دادن عشق و محبت زن و شوهر به یكدیگر بدون توجه به تعارض و كشمكشی كه دارند. وقتی با همسرتان جر و بحث می‌كنید هركلمه و هر عمل شما با همسرتان می‌تواند اوضاع را بهتر یا بدتر كند. تعمیرات بیانگر این واقعیت هستند كه مهارت‌های هوش هیجانی در درون رابطه مورد استفاده قرار ‌گیرند. تعمیر یعنی پشت سر گذاشتن خشم، خشونت و دشمنی نسبت به همسر. اولین امید به تعمیر موفق، از خودآگاهی شما ریشه می‌گیرد. اگر هیجان‌ها شما را محكم به دیوار می‌كوبند هرگز نمی‌توانید بحث را به جایی برسانید، بنابراین زیرنظر داشتن و كنترل هیجان‌ها و رفتارهایتان می‌تواند بسیار مشكل باشد.

برقراری رابطه‌ای كه به خوشبختی و كامیابی منجر شود مستلزم توانایی ظرفیت هیجانی بالایی است كه قدرت درونی، مهارت‌های تسلط بر نفس و توانایی تحمل توفان‌های زندگی را به شما خواهد داد. با احترام و عشق و گذشت دو جانبه می‌توانیم با افراد با آرامش ذهنی، كار یا زندگی كنیم وگرنه در دنیای آشفته درون خود زندگی خواهیم كرد.

منبع :جام جم آنلاین - باتغییر و تلخیص

تنظیم برای تبیان :داوودی

مقالات مرتبط :

از عشقتان زندان نسازید

شاهراه حل اختلاف با همسر

 حد و مرز گذشت تا کجاست؟

ازدواج عاشقانه و رضایت از زندگی

ساده دوستم داشته باش

در قلب او بکارید

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.