تبیان، دستیار زندگی
از رابطه میان فراخ‌دستی و تنگ‌دستی با سنت‌های الهی نباید غافل بود؛ روابطی هم‌چون فراخ‌دستی و سنت آزمایش که خدا به فرد روزی فراوان می‌دهد و او را این‌گونه آزمایش می‌کند .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تو ثروتمند، من معمولی، او فقیر؛ چرا؟

سوال از خدا پاسخ از شما


آنچه در جامعه واقعیت دارد و انسان‌ها با آن روبه‌رو هستند، این است که عده‌ای از نظر رزق و روزی در رفاه و آسایش نسبی و معمولی هستند؛ به نحوی که مردم در مورد آن‌ها چنین قضاوت می‌کنند: «زندگی‌اش می‌گذرد و به کسی محتاج نیست».

گروهی دیگر در رفاه و آسایش خوبی هستند و بهره‌مندی آنان از امکانات بیش از دیگران است، به نحوی که بسیاری از افراد که فقط رزق و روزی مادی را می‌شناسند و دیگر هیچ، آرزوی به دست آوردن چنین ثروت و امکاناتی را دارند و با یک «آه» کشیدن، هزار حرف ناگفته را با زبان بی‌زبانی می‌گویند و چه بسا با چنین آرزویی دارفانی را وداع گویند!

گروه سومی نیز هستند که از حداقل امکانات زندگی نیز بهره‌مند نبوده و از رفاه و آسایش، بهره چندانی ندارند؛ به‌گونه‌ای که هر انسان دل‌سوز و پاک‌باخته‌ای که زندگی آن‌ها را می‌بیند، اظهار تأسف کرده و در حق او دعا می‌کند: «خدا خودش کمک کند».

قرآن به این تفاوت این‌گونه اشاره می‌کند: «وَاللّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الْرِّزْقِ فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّی رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَكَتْ أَیمَانُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَوَاء أَفَبِنِعْمَةِ اللّهِ یجْحَدُونَ»؛ «و خدا بعضى از شما را در روزى بر بعضى دیگر برترى داده است و[لى] كسانى كه فزونى یافته‌اند روزى خود را به بندگان خود نمى‌دهند تا در آن با هم مساوى باشند، آیا باز نعمت‏ خدا را انكار مى‌كنند».[1]

بیشتر مردم طالب قرار گرفتن در دسته دوم و بهره‌مندی از امکانات مناسب هستند و در این زمینه هم تلاش‌های گوناگونی را به کار می‌گیرند؛ هر چند انسان‌های قانع و متوکل از قرار گرفتن در دسته اول هراسی ندارند. اما طبیعی است که هیچ کسی هم دوست ندارد که در دسته سوم قرار بگیرد؛ بلکه بر اساس اعتقادات مذهبی خود، کارهایی را نیز انجام می‌دهد تا گرفتار چنین حالتی نشود؛ مانند صدقه دادن.

چرا تفاوت؟

در تفسیر این آیه شریفه گفته‌اند: «بعضى از رفتارها در موارد مختلف آثار گوناگونى دارد؛ مثلًا ترحّم نسبت به دیگران كارى پسندیده است، ولى گاهى به قول شاعر: ترحّم بر پلنگ تیز دندان، ستمكارى بود بر گوسفندان. یا آموزش كار پسندیده‏اى است، اما آموزش دادن به بعضى مثل دادنِ تیغ‏ به ‏دست زنگى مست است. لیكن رفتار عادلانه همه‌جا و نسبت به همه، یك ارزش است و رعایت عدالت هیچ‌گاه ناپسند نمى‌شود. اما معناى عدالت، آن نیست كه خداوند همه مردم را در یك درجه از استعداد و شرایط قرار دهد؛ زیرا اگر همه مردم در برخوردارى از نعمت‌ها مساوى باشند، استخدام و تعاون و همكارى كه براى زندگى اجتماعى یك ضرورت است، از بین مى‌رود. قرآن در آیه 32 سوره زخرف مى‌فرماید: «وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیا»؛ یعنى ما بعضى انسان‌ها را بر بعضى دیگر برترى دادیم تا بدین وسیله، استخدام پیش آید. («سُخْرِیا» به معناى تسخیر و استخدام و «سُخْرِیا» به معناى استهزاست).

رزق انسان، همیشه با زرنگى نیست «وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ»؛ چنان‌كه در جاى دیگر آمده: «نَحْنُ قَسَمْنا بَینَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ»

تفاوت مردم در رزق، یكى از برنامه‌هاى حكیمانه الهى است؛ زیرا اگر همه مردم یكسان و یكنواخت بهره مى‌بردند، كمالات معنوى آنان ظاهر نمى‌شد؛ مثلًا سخاوت، صبر، ایثار، حمایت، شفقت، تواضع و امثال آن، زمانى معنا پیدا مى‌كند كه تفاوت‌هایى در میان انسان‌ها باشد.

ممكن است معناى آیه این باشد كه خداوند از بخل مردم انتقاد مى‌كند كه چرا افراد كامیاب، زیردستان خود را در امكانات خود شریك نمى‌سازند و ممكن است معناى آیه چنین باشد كه امكان انتقال بعضى نعمت‌ها به دیگران نیست؛ مثلًا چگونه مى‌توان زیبایى چهره یا صوت یا عقل یا نبوغ یا محبوبیت یا نفوذ كلام را به دیگران منتقل كرد. این تفاوت‌ها، رمز تكامل و یكى از نعمت‌هاى الهى است. چرا آن را انكار مى‌كنید؟

گاهى كامیابی‌ها در اثر ظلم، حق‌كشى و استثمار به‌دست مى‌آید كه اسلام این‌گونه درآمدها را حرام شمرده است، لیكن گاهى توسعه رزق صددرصد خدادادى و از طریق حلال و به‌صورت طبیعى است؛ مثل دو نفر كه مشغول ماهیگیرى مى‌شوند، یكى صدها ماهى در تورى كه او افكنده مى‌رود، ولى دیگرى چند ماهى به تور مى‌اندازد. در این‌جا غنا و فقر، الهى است كه براى آزمایش غنى و فقیر و بروز استعدادهاى آن‌هاست و هیچ جنبه‏ى منفى ندارد. این آیه نظر به این‌گونه موارد دارد. «وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى‏ بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ»

بنابراین رزق انسان، همیشه با زرنگى نیست «وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ»؛ چنان‌كه در جاى دیگر آمده: «نَحْنُ قَسَمْنا بَینَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ».[2]

ثروت

از سوی دیگر انسان حاضر نیست با تقسیم امكانات، زیردست خودش را شریك خود قرار دهد. پس چگونه سنگ و چوب را شریك خداوند قرار مى‌دهد؟ «فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُوا ... فَهُمْ فِیهِ سَواءٌ». بی‌تفاوتى و ترك كمك به دیگران نیز كفران نعمت است. «أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یجْحَدُونَ».[3]

اگر آدمی با معارف الهی آشنا نباشد، چه بسا با بررسی این اوضاع، درباره عدالت الهی دچار شبهه شود که عدالت کجاست؟ و اگر جواب خوبی برای آن نیابد، به مبدأ خیر و نیکی، خداوند سبحان، سوءظن پیدا می‌کند که چرا خداوند دیگر از ما خوشش نمی‌آید؟ چرا ما دچار تنگ‌دستی شده‌ایم؟ و اگر روزی امکانات به او رو آورد، با خود می‌گوید خدا ما را دوست دارد؛ چرا که وضع زندگی‌مان بهتر شده است!!!

چنین فردی در حقیقت میران توجه و عدم توجه خدا را در وسعت و تنگی رزق و روزی جست‌وجو می‌کند! قرآن این واقعیت را این‌چنین بیان می‌کند: «فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیقُولُ رَبِّی أَكْرَمَنِ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزْقَهُ فَیقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ»؛ «اما انسان هنگامى كه پروردگارش وى را مى‌آزماید و عزیزش مى‌دارد و نعمت فراوان به او مى‌دهد مى‌گوید پروردگارم مرا گرامى داشته است و اما چون وى را مى‌آزماید و روزى‌اش را بر او تنگ مى‌گرداند مى‌گوید پروردگارم مرا خوار كرده است».[4]

نسبت دادن وسعت و تنگی رزق به خدا

خداوند سبحان وسعت و کمی رزق بندگان را به خود نسبت می‌دهد و در آیاتی به آن اشاره می‌کند؛ از جمله در این آیه شریفه که می‌فرماید: «إِنَّ رَبَّكَ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یشَاءُ وَیقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا»؛ «بى‌گمان پروردگار تو براى هر كه بخواهد روزى را گشاده یا تنگ مى‌گرداند در حقیقت او به [حال] بندگانش آگاه بیناست».[5]

تفاوت مردم در رزق، یكى از برنامه‌هاى حكیمانه الهى است؛ زیرا اگر همه مردم یكسان و یكنواخت بهره مى‌بردند، كمالات معنوى آنان ظاهر نمى‌شد؛ مثلًا سخاوت، صبر، ایثار، حمایت، شفقت، تواضع و امثال آن، زمانى معنا پیدا مى‌كند كه تفاوت‌هایى در میان انسان‌ها باشد

امام علی(علیه السلام) نیز فرموده است: «لَا یمْلِكُ‏ إِمْسَاكَ‏ الْأَرْزَاقِ وَ إِدْرَارَهَا إِلَّا الرَّازِق‏؛ اختیار کم و زیاد شدن روزی‌ها جز در دست روزی‌رسان نیست».[6]

وسعت و تنگی رزق و روزی مستقیماً به دست خداست و هیچ کس یارای دخالت در این امر را ندارد. وسعت و تنگی روزی نیز بر اساس حکمت الهی است؛ بنابراین هم عطا و هم منع روزی از ناحیه خداوند سبحان، پسندیده است. وقتی اعتقاد به این امر در جان ما ریشه کند، دیگر نه افزایش روزی دیگران ما را دل‌تنگ می‌کند و نه تنگی روزی خودمان ما را محزون می‌نماید؛ چرا که همه بر اساس مشیت الهی است که بر اساس حکمت خداوندی می‌باشد.

البته در فراخ‌دستی و تنگ‌دستی، از برخی علت‌ها نیز نباید غافل بود؛ عواملی هم‌چون: تفاوت‌های ساختگی و مصنوعی هم‌چون برخی تفاوت‌ها که در گستره روستاها، شهرها و بلکه کل جهان قابل لمس است و حاصل ستم، استثمار و استعمار گروهی دنیاپرست و رفاه‌طلب می‌باشد؛ و البته برای برطرف کردن این تفاوت‌ها نباید انتظار داشت خداوند با قدرت لایزال خود جلوی ظلم ظالمان را بگیرد؛ بلکه باید مقابل آن‌ها ایستادگی کرد و بعد از خداوند مدد خواست.

تفاوت‌های ذاتی و طبیعی هم‌چون سالم بودن یا نبودن افراد و استعدادهای متفاوت نیز از دیگر علت‌هایی است که می‌تواند موجب تفاوت بهره‌مندی انسان از مواهب و نعمت‌های الهی شود و البته این تفاوت‌های طبیعی و ذاتی میان انسان‌ها نیز لازمه آفرینش نظام احسن است.

در این میان از رابطه میان فراخ‌دستی و تنگ‌دستی با سنت‌های الهی نباید غافل بود؛ روابطی هم‌چون فراخ‌دستی و سنت آزمایش که خدا به فرد روزی فراوان می‌دهد و او را این‌گونه آزمایش می‌کند و نیز وسعت روزی و سنت املاء و استدراج که خداوند درهای نعمتش را به سوی اهل باطل می‌گشاید تا هر چه بیشتر در مسیر طغیان گام بردارند و عذاب بیشتری برای خود بخرند.[7]

پی نوشت ها:

[1] . نحل(16): 71.

[2] . زخرف(43): 32.

[3] . تفسیر نور، ج4، ص 550 و 551.

[4] . فجر(89): 15 و 16.

[5] . اسراء(17): 30.

[6] . لیثی واسطی، عیون‌الحکم و المواع1 ص 542.

[7] . ر.ک: علی متین، رزق و روزی از دیدگاه قرآن، ص 240 ـ 243.

زهرا رضاییان  

بخش قرآن تبیان


مطالب مرتبط:

فرهنگ رزق و روزى را بیاموزیم 

رابطه روزی رسانی خدا و کودکان گرسنه آفریقایی

خدا کسی را ثروتمند یا فقیر می‌کند؟

فکرمان در مورد کسب روزی اشتباه است!!