تبیان، دستیار زندگی
حتما لازم نیست قصه از دست های بیرونی! شروع شود گاهی سرنخ ماجرا به خود ما بر می گردد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چه کسی علی دایی را مسخره می‌کند؟


حتما لازم نیست قصه از دست های بیرونی! شروع شود گاهی سرنخ ماجرا به خود ما بر می گردد. چند وقتی است که کلیپ های ادا در آوردن- بخوانید تمسخر- علی دایی توسط  سامان گوران در مجالس مختلف بر روی فضای مجازی قرار گرفته است. او در مجالس مختلف برای سرگرمی افراد ادای چهره های مختلفی را در می آورد و مایه خنده و سرگرمی افراد حاضر  را فراهم  می کند. اما این جریان تقصیر گوران هم نیست!

دایی

روند تمسخر در جامعه ما بیش از آنکه متاثر از رابطه افراد با یکدیگر باشد ناشی از الگو سازی رسانه ای ما می باشد. در واقع این سریال های تلویزیونی و محتوای لطیفه های ما هستند که در حال حاضر روند این آسیب رفتاری و فرهنگی را در جامعه رشد و نمو می دهند.

پیامک ها، شبکه های اجتماعی و سینما و تلویزیون  به خصوص در ژانر طنز رسانه هایی هستند که در آن موج نشر تمسخر را در جامعه شاهد هستیم. از همه بیشتر هم  ژانر طنز در سینما و تلویزیون بدین امر مبادرت دارد. در واقع برای سرگرم سازی و خنداندن مردم و جذب مخاطب به رفتارهای آسیب زا و غیر اخلاقی روی می آورند، غافل از اینکه این ماجرا با خنداندن مردم ختم نمی شود بلکه این رفتار ها به نوعی در تماشاگر فرهنگ سازی و نهادینه خواهد شد.

این روند را در مجموعه های تلویزیونی طنز زیادی، می توان مشاهده نمود از جمله طنزهای پاور چین، شب های برره، نقطه چین و... تا آخرین نمودهای آن در اجاره نشین ها و البته خنده بازار که مشتری خاص خود را دارد و موجب سرور و مباهات مسئولین صدا و سیما می باشد.

این سامان گوران نیست که علی دایی رامسخره می کند بلکه صدا و سیما است و این تنها برای علی دایی نیست بلکه می توان در ارتباطات رسانه ای و میان فردی هر تمسخری را که مشاهده می کنیم، شاید در پس پرده آن رد پایی از فرهنگ سازی صداو سیما را دید. فرهنگی که سال هاست شوخی را به بهانه خنده و نقد!  تا سر حد تمسخر رواج می دهد

این مجموعه برای اولین بار در ایام نوروز 1390 پخش می شد و کار تا سری ششم آن نیز ادامه داشته است. از عواملی که در محبوب شدن این طنز بیش از سایر عوامل نقش داشته است، آیتم هایی است که بازیگران آن با مهارت خوبی توانستند به تقلید قوی از رفتار و گریم چهره های معروف چون خوانندگان، بازیگران و چهره های ورزشی بپردازند. آیتم هایی چون نود درصد، هشت، شیتیله و پارک علت.

خنده بازار-علی دایی

سکانس هایی پر طرفدار که با واکنش های مختلفی رو برو بود افرادی چون علی دایی از این رویکرد انتقاد داشته و آن را تمسخر محسوب می کردند و اما عده ای نیز آن را شاد کردن مردم و انتقاد می پنداشتند. رضا صادقی از جمله کسانی بود که این حرکت را نه شوخی بلکه تمسخر محسوب کرد و در اعتراض به آن، اینگونه بیان داشت : "متاسفانه مشتی ملیجک‌های دربار قدیم و دلقک‌های سیرک این روزها پایشان به صداو سیما باز شده و با به سخره گرفتن شخصیت‌های گوناگون در تلاش‌اند که مخاطبان بیش‌تری را برای خود دست و پا کنند و ازاین طریق بین مردم بیش‌تر شناخته شوند برخی طنزها را باید لودگی نام گذاشت و معلوم نیست با کدام هدف مدیران صدا وسیما اجازه انتشار آنها را از تریبونی به این وسعت و سادگی می‌دهند. متأسفم برای کسانی که تصمیم گیرنده‌ها وسازندگان این قبیل برنامه‌ها هستند" با این همه تولید کنندگان نیز این رویکرد را شوخی با افراد عنوان می کنند و تنها به جایگزینی افرادی که به تمسخرشدنشان اعتراض داشتند، اقدام کردند.

اما باید دید واقعا آیا رویکرد اصلی این برنامه در آیتم های اینچنینی، شوخی است یا تمسخر؟ آنچه به نظر می آید فراتر از یک شوخی ساده است بلکه همانطور که برخی از واکنش ها به اعتراض از تمسخر بلند شده است این رویکرد فراتر از آن است و اگر شوخی باشد با تمسخر با افراد شوخی کرده ایم! آیا نود درصد صرف شوخی با افراد است و یا آیتم شیتیله!

حتی اگر شوخی صرف باشد،  باید در نوع و میزان آن دقت بیشتری کرد چون این برنامه که از همه قشری مخاطب دارد باعث می شود هنجار سازی های جدید که ممکن است خود نابهنجار باشند، شکل بگیرد، مانند این دست شوخی ها که تمسخر نامیدنشان درخور تر است.در واقع در نگاه کلی به سختی می توان تمسخر را از آن جدا کرد.

سامان گوران

اما از فرم کار که بگذریم، نه تنها با این نوع برنامه ها تمسخر نهادینه می شود، بلکه قبح آن نیز ریخته می شود. بعد از رفتن گوران از خنده بازار، برنامه های او در مجالس دیگر اجرا شد و این لطف بزرگ خنده بازار است با اینکه برنامه های او تندتر از صفحه سیما، بوی تمسخر دارد اما نه تنها به کسی بر نمی خورد بلکه برای همه عادی شده است و مایه خنده.

علی دایی در واکنش به تمسخر خود اینگونه گفته بود که: "آیا صداوسیما جرات دارد مسئولان سیاسی کشور را هم مسخره کند؟ اگر این سازمان در پشت بندش نام اسلامی نبود، حرفی نمی‌زدم. اگر خوشحالی مردم باشد، بازهم حرفی ندارم. این آقایان نام اسلامی را روی سازمان خود گذاشته‌اند، اما اخلاق اسلامی را خدشه دار کرده‌اند. کجای اسلام به مسخره کردن مردم را توصیه کرده است؟"

گفته دایی از این دریچه قابل توجه است که صدا و سیما باید مروج اخلاقیات اسلامی در جامعه باشد اما آیا چنین بوده است؟ در همین مورد با انتقاد افرادی چون علی دایی از خنده بازار، رویکرد این برنامه عوض نشد بلکه فقط شخصیت ها جابجا شدند اما اصل عمل همچنان ماند. کسانی دیگر مانند گوشه ای از صحبت های دایی این کار را به دلیل شاد کردن مردم قابل تحمل دانستند که حتی این مورد هم نباید باشد چون تحمل شاد کردن امروز مردم با این شیوه،  آسیب بدنه فرهنگی فردا را می طلبد و تحمیل هزینه و کار فرهنگی بر آینده برای جبران ایرادی که امروز می توان جلوی آن را گرفت.

طنز اگرآنطور که باید با برنامه ریزی و دقت کار نشود و از حد اعتدال خارج شود،  ذائقه سوزی می کند در حالی که پتانسیل خوبی است برای پیام رسانی و ترویج ارزش ها به صورت غیر مستقیم و فرهنگ سازی

اکنون اگر علی دایی هنوز مسخره می شود یا روحیه تمسخر جاری است چون خنده بازار هنوز اعتدال را رعایت نکرده و ادامه دارد چون سامان گوران چهره شد و کارش متوقف نشد بلکه بازیگری جدید در ایتم نود درصد همین روند را ادامه داد.

رویکرد انتقاد از نهاد ها، آسیب های بروکراسی و فرهنگ و سنت های اشتباه اجتماعی در این برنامه در خور توجه بود و گامی مثبت اما رویکرد انتفاد از افراد باید مورد آسیب شناسی واقع شود مرز بین تمسخر و شوخی بسیار باریک است که در این برنامه خلط می شود و پیامدهایی را دارد که لزوم بازنگری را موجب می شود.

خنده بازار

در واقع این سامان گوران نیست که علی دایی رامسخره می کند بلکه صدا و سیما است و این تنها برای علی دایی نیست بلکه می توان در ارتباطات رسانه ای و میان فردی هر تمسخری را که مشاده می کنیم، شاید در پس پرده آن رد پایی از فرهنگ سازی صداو سیما را دید. فرهنگی که سال هاست شوخی را به بهانه خنده و نقد!  تا سر حد تمسخر رواج می دهد.

این برنامه آنجا رویکرد تمسخر خود را ثابت می کند که کار به شوخی! با شبکه های چون بی بی سی فارسی و من و تو می کشد. آیا برای مقابله با دشمن، تمسخر راه حل درست و راه گشا می باشد. این راه حل- تمسخر- نه راهی برای مقابله بلکه در نگاه از بالا کمکی است به همان فرهنگ غیر اسلامی که این شبکه ها در پی ترویج آن هستند و به نوعی تکمیل پازل آنهاست هر چند از روی جهل.  و بد به حال آبنده این رقایت و کار فرهنگی که با تمسخر و... با علاج موقت، درمان سطحی می کند.

طنز اگرآنطور که باید با برنامه ریزی و دقت کار نشود و از حد اعتدال خارج شود،  ذائقه سوزی می کند در حالی که پتانسیل خوبی است برای پیام رسانی و ترویج ارزش ها به صورت غیر مستقیم و فرهنگ سازی. یقینا بعد ایام عزای حضرت ابا عبدالله ، در جشن  و مناسبت های بعد این برنامه پرطرفدار ادامه پیدا خواهد کرد و  باید از الان که فرصت فراهم هست به دنبال راه علاج و چاره ای برای این مورد بود.

عطالله باباپور

بخش ارتباطات تبیان