خطبه ی حضرت فاطمة الزهرا (سلام الله علیها) که به ما می آموزد که چگونه کلام راآغازکنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلحمدُ ِلله علی ما أنعَمَ ،و لَه الشُّکرُ علی ما ألهَمَ ،و الثَّناءُ بِما قَدَّمَ مِن عُمُومِ
نِعَمٍ ابتَدَاهَا ،وَ سُبُوغِ آلاءٍ أسدَاهَا،وَ تَمَامِ مِنَنٍ وَالَاهَا! جَمَّ عَنِ الإحصَاءِ
عَدَدُهَا ،وَ نَأَی عَنِ الجَزَاءِ أَمَدُهَا،وَ تَفَاوَتَ عَنِ الإِدرَاکِ أَبَدُهَا،وَ نَدَبَهُم
لِاستِزادَتِهَا بِالشُّکرِ لِاتِّصَالِهَا، وَ استَحمَدَ إلی الخَلَائِقِ بِإجزَالِهَا وَ ثََنَّی
بِالنَّدبِ إلی أمثَالِهَا.
خدا را بر نعمت هایش سپاس می گویم، و بر توفیقاتش شکر میکنم,و بر مواهبی که ارزانی داشته،ثنا می خوانم.بر نعمت های گسترده ای که از آغاز به ما داده.و بر مواهب بی حسابی که به ما اِحسان فرموده و بر عطایای پی در پی که همواره ما را مشمول آن ساخته.نعمت هایی که از شماره و إحصاء بیرون است.و بخاطر گستردگی در بستر زمان هرگز قابل جبران نیست. و انتهای آن از ادراک انسان ها خارج است.بندگان را برای افزایش استمرار این مواهب به شکر خویش فرا خوانده.و خلائق را برای تکمیل آن به ستایش خود دعوت نموده.و آنان را برای به دست آوردن همانند آن ها تشویق فرموده.
وَ أشهَدُ أن لَا إلَه إلَّا الله وَحدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ،کَلِمَةٌ جَعَلَ الإخلَاصَ تَأوِیلَهَا،وَضَمَّنَ القُلُوبَ مَوصُولهَا،وَ أنَارَ فِی
الفِکَرِ مَعقُولَهَا.الممتَنِعُ مِنَ الأَبصَارِ،رُؤیَتُهُ،وَ مِنَ الأَلسُنِ صِفَتُهُ وَ مِنَ الأَوهَامِ کَیفِیَّتُهُ.
و من شهادت می دهم که معبودی جز خداوند یکتا نیست.بی مثال است،وشریکو مانند ندارد.این سخنی است که روح آن اخلاص است،وقلوب مشتاقان با آن گره خورده،و آثار آن را در اَفکار پرتو اَفکن شده.خدایی که رؤیتش با چشم ها غیر ممکن است،و بیان اوصافش با این زبان محال،و درک ذات مقدّسش برای عقل و اندیشه ها ممتنع است.
** از بــیـت آل طـاهـا(ص) آتـــش کــشــد زبـانــه **
** گــوئـی شــده قـــیـامـت بـر پـا درون خــانــه **
** برپاست شور محـشر از عـتـرت پـیـمبـر(ص) **
** خـلــقـنـد مـات و مـبـهـوت از گـردش زمانـه **
** اهریمنان نمودند خون قلب مـصـطفی(ص) را **
** در مـنـظـر خـلایـق بـی جــرم و بــی بـهــانـه **
** در پــشــت در فــتــاده ام الائـــمـــه(س) از پـا **
** دارد فـغــان ز دشـمـن آن گـــوهــر یـگــانـه **
** زیـنـب(س) بـه نـاله گـویـد کـشـتـند مــادرم را **
** ایـن یک ز ضـرب سـیـلی آن یک ز تـازیانه **
** در خون فتاده زهرا(س) چون مرغ نیم بسمل **
** مـحـسـن(ع) فـتاده چـون گـل پر پر در آستانه **
** در پشت زانـوی غم پژمان نشسته حـیـدر(ع) **
** مانده حـسـیـن مظـلوم(ع) حیران در آن میانه **
** از نقش خون و دیوار پرسد ز حال زهرا(س) **
** وز زخــم سـیـنـه گـیـرد از مــیــخ در نشـانه **
** دارد حــســن(ع) شـکـایـت از کـیـنـه مغیره(ل) **
** ریـــزد ز دیـــدگـــانـــش یــاقـــوت دانـه دانـه **
** بـا پـهـلـوی شـکـسـته چون مـرغ بـال بسته **
** زهـرا(س) بـه خـون نـشسـته در کـنج آشیانه **
«اللّهم العن الجبت والطّاغوت»
«در تاریخ شهادت آن مجلّله و وصیّتهاى آن حضرت»
بدان که در روز شهادت حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) اختلاف بسیار است و اظهر آن است که وفات آن حضرت در سـوم جـمـادى الاخـره واقع شده. (۱) حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) بعد از پدر بزرگوار خود در دنیا چندان مکث نکرد و پیوسته نالان و گریان بود، در آن مدت قلیل آن قدر اذیّت و درد کشید که خداى داند.
حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) به امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه السّلام) فرمود: اى پسر عم! از آسمان خبر فوت من به من رسید و من در جناح سفر آخرتم تو را وصیت مى کنم به چیزى چند که در خاطر دارم. حضرت فرمود: آنچه خواهى وصیت کن اى دختر رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلّم) و بر بالین آن حضرت نشست، پس حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) به امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه السّلام) گفت که وصیّت مى کنم تو را که نگذارى بـر جنازه من حاضر شوند یکى از آنهائى که بر من ستم کردند وحق مرا گرفتند؛ چه ایشان دشمن من و دشمن رسول خدا(صلى اللّه علیه وآله وسلم) اند و نگذارى که احدى از ایشان واتباع ایشان بر من نماز کنند و مرا در شب دفن کنى در وقتى که دیده ها در خواب باشد. (۲)
** پـرپـر شــدن گــلـم بـه چـشــمـم دیـدم **
** مــن نــالـه او ز پــشـت در بـشـنـیـدم **
** کَس کرده چنین عمل که درنیمه شب **
** بر هـمـسر خود، خودم کـفـن پـیچـیدم **
ابن شهر آشوب و دیگران روایت کرده اند که چون حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) را خواستند که در قبر گذارند دو دست از میان قبر پیدا شد شبیه به دست هاى رسول خدا(صلى اللّه علیه وآله وسلم) و آن حضرت را گرفت به قبر برد. (۳)
(۱) علامه مجلسى در (جلاء العیون) این قول را اصح واَشْهَر میان علماى امامیه دانسته است. ر.ک:(جلاء العیون) ص 279.
(۲) (روضة الواعظین) فتال نیشابورى 1/151.
(۳) (مناقب آل ابى طالب) ابن شهر آشوب 3/414.
ویستحب بعد الفراغ من زیارة النبی (صلى الله علیه وآله وسلم) زیارة بضعته الطاهرة فاطمة الزهراء علیها السلام ، فإن زیارتها من المستحبات الاکیدة ، ولها فضل عظیم وثوابها جسیم ، وإنی أذکر لک حدیثاً واحداً فی فضل زیارتها ، وأعتقد أنک تکتفی بهذا الحدیث ، ومنه تعرف فضل زیارة الصدیقة الطاهرة فاطمة الزهراء (علیها السلام) .
قال الشیخ الطوسی فی التهذیب : وأما ماورد فی فضل زیارتها فأکثر من أن یحصى ، وبسند معتبر عن یزید بن عبد الملک عن أبیه عن جده قال : دخلت على فاطمة الزهراء علیهما السلام فبدأتنی بالسلام ثم قالت : ماغدا بک ؟ قلت : طلب البرکة . قالت : أخبرنی أبی وهو ذا ، أنه من سلّم علیه وعلی ثلاثاً أوجب الله له الجنة . قلت له : فی حیاته وحیاتک ؟ قالت : نعم وبعد موتنا .
وقد اختلف العلماء فی تعیین قبرها الشریف ، فبعض یقول إنها دفنت فی الروضة الشریفة بین القبر والمنبر ، وبعض یقول إنها دفنت فی البقیع مع الائمة الاربعة علیهم السلام ، وقیل إنها دفنت فی بیتها (وهو الاصح) على الاکثر ، وبیتها متصل بحجرة الرسول التی دفن فیها ولمّا زید فی المسجد وتوسع دخلت الحجرة الشریفة فی المسجد الشریف .
والظاهر أن الشباک الظاهری الذی یحیط بقبر رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) محیط بالحجرة وببیت فاطمة الزهراء (علیها السلام) ، ویوجد الان ضریح داخل الشباک من جهة الشمال الشرقی ، فینبغی أن تزار فیه للاخبار التی وردت فی تعیین قبرها عن أهل بیت العصمة (علیهم السلام) ، والیک زیارتها
احادیث فاطمه الزهرا سلام الله علیها
* در یکی از روزها ، صبحگاهان امام علی (ع) فرمود : فاطمه جان آیا غذایی داری تا
از گرسنگی بیرون آیم ؟ پاسخ دادند : نه ، به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را
به امامت برگزید سوگند ، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم و در این
مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم .
امام (ع) با تأسف فرمودند : فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه
غذا بروم ؟ حضرت زهرا (ع) فرمودند : ای اباالحسن ، من از پروردگار خود حیا میکنم
که چیزی را که تو بر آن توان و قدرت نداری ، درخواست نمایم .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 59)
* کسی که عبادتهای خالصانه خود را به سوی خدا فرستد ، پروردگار بزرگ بهترین
مصلحت او را به سویش فرو خواهد فرستاد .
(بحار الانوار ، ج 70 ، ص 249)
* پاداش خوشرویی در برابر مؤمن بهشت است ، و خوشرویی با دشمن ستیزه جو ، انسان
را از عذاب آتش باز میدارد .
(بحار الانوار ، ج 75 ، ص 401)
* حضرت فاطمه سلام الله علیها به پدر گرامیشان عرض کردند : ای رسول خدا زنان
قریش به منزل من وارد شدند و گفتند : پیامبر تو را همسر کسی قرار داد که
سرمایهای ندارد . رسول اکرم صلی الله علیه و آله در جواب فرمودند : قسم به خدا
دخترم ، در خیرخواهی تو کوتاهی نکردهام که تو را به اولین مسلمان و عالمترین و
بردبارترین اشخاص تزویج نمودهام .
دخترم ، همانا خدای عزوجل نگاهی به زمین افکند و از اهل آن دو نفر را برگزید ،
که یکی از آن دو را پدرت و دیگری را شوهرت قرار داد .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 133)
* ما اهل بیت رسول خدا ، وسیله ارتباط خدا با مخلوقات و برگزیدگان خداییم ، ما 2345
جایگاه پاک خدا و دلیلهای روشن او و وارثان پیامبران الهی میباشیم .
(شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ، ج 16 ، ص 211)
* خداوند اطاعت و پیروی از ما اهل بیت (ع) را سبب برقراری نظم اجتماعی در
امت اسلامی ، و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقهها
قرار داده است .
(احتجاج طبرسی ، ایران : انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
* پیامبر (ص) و علی (ع) دو پدر امت اسلام میباشند ، که اگر مردم از آنان پیروی
کنند ، کجیها و انحرافاتشان را اصلاح نموده و آنها را از عذاب جاویدان نجات
میدهند ، و اگر همراه و یاورشان باشند نعمتهای همیشگی خداوندی را ارزانیشان
میدارند .
(بحار الانوار ، ج 23 ، ص 259)
* از حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام ) روایت شده که رسول خدا فرمودند : امام
همچون کعبه است که باید به سویش روند ، نه آنکه ( منتظر باشند تا ) او به
سوی آنها بیاید .
(بحار الانوار ، ج 36 ، ص 353)
* همانا خوشبت حقیقی کسی است که علی ( علیه السلام ) را دوست بدارد .
(مجمع الزوائد علامه هیثمی ، ج 9 ، ص 132)
* کسی که پس از خوردن غذا ، با دستی آلوده و چرب بخوابد ، هیچ کس جز خودش را
سرزنش ننماید .
(کنز العمال ، ج 15 ، ص 242 ، ح 40759)
* اما حقانیت من در مالکیت فدک ، همانا خداوند بزرگ آیه " آت ذاالقربی
حقه " را وقتی در قرآن کریم بر رسول خدا نازل فرمود ، من و فرزندانم نزدیکترین
مردم به پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) بودیم ، پس رسول خدا فدک را به من و
فرزندانم هدیه فرمود .
(مستدرک الوسایل ، ج 7 ، ص 291)
* برای مؤمن ، خرما هدیه خوبی است .
(کنز العمال ، ج 12 ، ص 339 ، ح 35305)
* حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام ) فرمود : وقتی آیه 63 سوره نور نازل شد که :
" ای مسلمانان ، رسول خدا را آن گونه که همدیگر را میخوانید ، صدا نکنید "
ترسیدم که رسول خدا را با لفظ " ای پدر " بخوانم ، من هم مانند دیگران پدر را با
نام " یا رسول الله " صدا زدم . دو سه بار که پدر را با این نام خواندم ، رو به
من کرده فرمودند :
ای فاطمه ! این آیه درباره تو و خانواده تو و نسل تو نازل نشده است ، فاطمه
جان ، تو از منی و من از تو ، همانا این آیه برای ادب کردن آدمهای خشن و درشت
خوهای قریش ، انسانهای خودخواه و متکبر ، نازل شده است . دخترم تو با جمله
" پدر جان " خطاب کن که مایه حیات قلب من است و خداوند را خوشنود میکند .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 33)
* مردی نابینا از حضرت فاطمه ( علیها السلام ) اذن خواست که داخل خانه شود .
فاطمه ( علیها السلام ) خود را از او مستور کرد . پیغمبر خدا ( صلی الله علیه
و آله ) به فاطمه فرمود : به چه سبب خود را مستور کردی و حال این که این مرد
نابینا تو را نمیبیند . حضرت زهرا ( علیها السلام ) پاسخ داد ، " اگر او مرا
نمیبیند ، من او را مینگرم ، و اگر چه او نمیبیند اما بوی زن را استشمام
میکند " . رسول خدا پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود : " شهادت میدهم که
تو پاره تن منی " .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 91)
* خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد ، و نماز را برای دوری از
تکبر و خودخواهی .
(احتجاج طبرسی ، ایران : انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
* خدای تعالی زکات را مایه پاکی جان و فزونی روزی ، و روزه را برای پابرجایی
اخلاص قرار داد .
(احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
* خدای تعالی حج را موجب استحکام دیانت ، و عدالت را مایه وحدت و هماهنگی دلها
قرار داد .
(احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
* خداوند جهاد را موجب عزت و هیبت اسلام ، و صبر را وسیله استحقاق و شایستگی
پاداش حق تعالی قرار داد .
(احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
* خداوند امر به معروف را جهت اصلاح جامعه واجب فرمود .
(احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258)
* خدای تعالی نیکی به پدر و مادر را واجب فرمود تا از خشم او در امان بمانند ،
و دستگیری از خویشان را موجب افزایش عمر و سبب فزونی جمعیت و قدرت قرار
داد .
(احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
* خدای تعالی قصاص را وسیله حفظ جانها و وفای به نذر را برای رسیدن به مغفرت و
آمرزش قرار داد .
(احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
* خدای تعالی مراعات کامل وزن و پیمانه را برای جلوگیری از کم فروشی ، و نهی از
شرابخواری را برای پرهیز از پلیدی تشریع نموده است .
(احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
* خدای تعالی پرهیز از افترا و دشنام را برای دور شدن از لعنت واجب فرمود و
دزدی را منع کرد تا راه عفت پویند .
(احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259)
* خداوند شرک را حرام فرمود تا به اخلاص طریق بندگی و یکتاپرستی جویند ، " پس
چنانکه باید ، ترس از خدا را پیشه گیرید و جز مسلمان نمیرید " و آنچه فرموده
است به جا آرید و خود را از آنچه نهی کرده باز دارید که " تنها دانایان از خدا
میترسند .
(احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 259 - آلعمران ، 101)
* حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام ) در جواب سلمان که برای فقیری تقاضای کمک
داشت فرمود :
" ای سلمان ! سوگند به خداوندی که حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله ) را به
پیامبری برگزید ، سه روز است که غذا نخوردهایم و فرزندانم حسن و حسین ( علیهما
السلام ) از شدت گرسنگی بیقراری میکردند و خسته و مانده به خواب رفتهاند . اما
من نیکی و نیکوکاری را که درب منزل مرا کوبیده است ، رد نمیکنم " .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 72)
* پروردگارا ! بزرگا ! به حق پیامبرانی که آنها را برگزیدی و به گریههای حسن و
حسین در فراق من ، از تو میخواهم گناهکاران شیعیان من و شیعیان فرزندان مرا
ببخشایی .
(ذخائر العقبی ، ص 53 - کوکب الدری ، ج 1 ، ص 196)
* امام حسن مجتبی ( علیه السلام ) فرمود : مادرم فاطمه ( علیها السلام ) را دیدم که
شب جمعه تا صبح مشغول عبادت و رکوع و سجود بود ، و شنیدم که برای مؤمنین دعا
میکرد و اسامی آنان را ذکر مینمود و برای آنان بسیار دعا میکرد ولی برای خودش
دعا نکرد ، پس به او عرض کردم : مادر ، چرا همان طور که برای دیگران دعا کردی
برای خودت دعا نکردی ، فرمودند : " پسرم ، اول همسایه و سپس خود و اهل
خانه " .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 81)
* روزی حضرت فاطمه ( علیها السلام ) خطاب به حضرت امیرالمؤمنین ( علیه السلام )
فرمود :" علی جان ! نزدیک بیا تا اطلاع دهم شما را از آنچه در گذشته اتفاق افتاد
و آنچه در حال به وقوع پیوستن است و آنچه در آینده رخ خواهد داد تا روز قیامت
هنگامه برپایی رستاخیز عمومی " .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 8)
* حضرت زهرا ( علیها السلام ) در رابطه با دعای روز جمعه از رسول گرامی اسلام نقل
فرمودند که : در روز جمعه ساعتی است که هر خواسته خیر و نیکویی در آن ساعت به
اجابت میرسد . پرسیدم : یا رسول الله کدام ساعت است ؟ فرمودند : آنگاه که
نصف خورشید در افق پنهان شود .
(کنز العمال ، ج 7 ، ص 766)
* بهترین شما کسانی هستند که در برخورد با مردم نرمتر و مهربانترند و با همسرانشان
مهربان و بخشندهاند .
(دلایل الامامه طبری ، ص 7)
* اگر روزه ، زبان و گوش و چشم و دست و پای روزهدار را از ارتکاب اعمال ناپسند
حفظ نکند ، روزه را میخواهد چه کند ( و به چه دردش میخورد ) .
(مستدرک الوسایل ، ج 7 ، ص 366)
* وقتی امام حسن و امام حسین ( علیها السلام ) مریض شدند ، به حضرت علی ( علیها
السلام ) گفتند : چرابرای سلامتی دو فرزندت نذر نمیکنی ؟ ... پس حضرت فاطمه
( علیها السلام ) فرمود : " اگر فرزندانم شفا یابند ، سه روز برای خدا جهت
شکرگزاری روزه خواهم گرفت " .
(بحار الانوار ، ج 35 ، ص 245)
* آنچه برای زنان نیکوست این است که ( بدون ضرورت ) مردان نامحرم را نبینند ،
و نامحرمان نیز آنها را ننگرند .
(بحار الانوار ، ج 37 ، ص 69)
* ای رسول خدا ، سلمان از سادگی لباس من تعجب نمود ، سوگند به خدایی که تو را
مبعوث فرمود ، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندی است که روزها بر
روی آن شترمان علف میخورد و شبها بر روی آن میخوابیم ، و بالش ما چرمی است
که از لیف خرما پر شده است .
(بحار الانوار ، ج 8 ، ص 303)
* آن لحظهای که زن در خانه خود میماند ، ( و به امور زندگی و تربیت فرزند
میپردازد ) به خدا نزدیکتر است .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 92)
به او گفته شد : ای دختر رسول خدا ، دستهایت زخم شده است ، خود را به زحمت
مینداز ، در کنار شما خدمتکار منزلتان فضه ایستاده است ، کار منزل را به او
واگذار ! حضرت زهرا ( علیها السلام ) پاسخ داد : " رسول خدا ( صلی الله علیه و
آله ) به من سفارش فرمود که کارهای خانه را با فضه تقسیم کنم ، یک روز او کار
کند و روز دیگر من ، دیروز نوبت او بود و امروز نوبت من است " .
(الخرائج و الجرائح لقطبالدین راوندی ، ص 530)
حضرت علی و فاطمه ( علیهما السلام ) در تقسیم وظایف زندگی زناشویی از رسول خدا
( صلی الله علیه و آله ) راهنمایی خواستند . فرمودند : کارهای داخل منزل را
فاطمه ( علیها السلام ) و کارهای بیرون منزل را علی ( علیه السلام ) انجام دهد .
پس حضرت زهرا ( علیها السلام ) با خوشحالی فرمود : " جز خدا کسی نمیداند که از
این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم
ای مضمون آب وآینه ،
ای نجابت سبز،
ای رایحه صبح ،
خورشید رو به تو نماز می گذارد
ومهتاب بر بوریای ساده تو به تمنا می نشیند.
ای بلندای قامت سپیده !
ای مفهوم سبز ولایت !
ای زهره !
ای زهرا!
ای صداقت محمد
ای زبان علی
ای اسطوره مهر
سلام بر صورت نیلی
سلام بر پهلوی شکسته
وسلام بر خسوف غمگینانه تو !
نام : فاطمه (س)
لقب : زهرا
کنیه : ام ابیها
نام پدر : حضرت محمد (ص)
نام مادر : خدیجه کبری (س)
نام همسر: علی بن ابیطالب (ع)
لقب : زهرا،صدیقه،طاهره،راضیه،مرضیه،مبارکه،بتول ( لقب زهرا از شهرت بیشترى برخوردار است. )
محل ولادت : مکه خانه خدیجه
مدت عمر : 18 سال
تاریخ شهادت : 3 جمادی الثانی سال 11 هجری
علت شهادت : صدمات وارده
محل دفن : مدینه طیبه
طاهره ای که سراسر زندگی اش سرشار از آموزه های والای انسانی واخلاقی است . از هر سمت وسو که مورد توجه قرار گیرد، معرفت آموز است وسرمشق دهنده است .
فاطمه (س) را باید به تنهایی ومطلق ومجزا از وابستگی های ارزشمندش ، تنها به عنوان یک انسان در نظر گرفت تا پی به علو درجاتش برد وبی هیچ اغراق افسانه ای ، ارزش های آسمانی اش را درعین آنکه بر زمین خدا ودر میان خلق خدا راه می رفت وزندگی می کرد،به بررسی نشست . دختر رسول گرامی اسلام بودن ویا افتخار همسری ابر مردی چون علی را داشتن ویا مادر سلسله نورانی امامت بودن و…، اینها همه به تنهایی هر کدامشان فضیلتی گرانسنگ وبی همتاست ، اما باز در حق فاطمه ، ره انصاف ننموده ایم اگر تنها به اعتبار همین گونه فضایل قومی ونسبی اش به او بپردازیم وشخصیت وی را با همین نگاه به قضاوت در آییم . نه ، فاطمه زهرا (س) ، خود به تنهایی باید نگریسته شود تا به گفته زیبای دکتر شریعتی _ «دانسته شود که فاطمه ، فاطمه است » . فاطمه را پاره تن رسول خدا دانستن نیز نگاهی دیگر ، که هر دو نگاه ونگرش نیز منبعث ومأخذ از تعاریف خود رسول خدا (ص) است . که هرزگاهی به تناسب مقام وموقعیت های پیش آمده ، کلامی وعبارتی را در باب مقام گرامی حضرت زهراء (س) به سلک سخن در می آورند .
آری فاطمه ، منسوب به پیامبر است . عزیز وپاره تن رسول خدا است ، اما او به تنهایی نیز کرامتی والاتر از اینها را دارد . او خود مادر پدر خویش است . مادر همان شخصیت بزرگواری که دخترش را پاره وجود خود وقوت قلب خود می داند وبه راستی این زن مطهره را چه صفات وخصلت های ممتاز ی مگر بوده است که چنین قابل ستایش والهام می تواند باشد ؟ از طریق پدر وهمسر وفرزند ، به فاطمه نزدیک شدن ، یک نگاه است واز طریق خودش واز مسیر خصوصیات فردی خودش به او تقرب جستن ، نگاهی دیگر واما درس آموزتر وبه تحصیل شناخت حقیقی وتحقیقی از مقام ومرتبه فاطمه نزدیک تر ودقیق تر .
داستان حضرت فاطمه (س) ، داستان تاریخی ومنحصر به فرد یک انسان پای بند به ارزشهای والای ایمانی وانسانی است که تا سر حد جان وتوان مقید ومتعهد به مبانی فکری ودینی خود بوده است . داستان او شرح دلپذیر عواطف بلند آسمانی وروایت رویای ایمان وایثار واعتقاد انسانی است . داستان شنیدنی پارسایی وعفت وکرامت یک زن پیراسته واراسته به آرایش روحی ومعنوی است . حکایت یک بانوی وظیفه شناس ویک همسر. ستونی است که کنار او آرامشگاه مرد زندگی است . قصه او شرح قناعت ها وبسندگی های دنیایی ودل بستن به زیور های حقیقی تر وماندنی تر است . فاطمه (س) سمبل یک بانوی ارزشمند والگو به لحاظ حضور ، مثبت وتأثیر گذار در محیط خانه ودر محیط جامعه است .
فاطمه (س) را باید اینگونه شناخت . از طریق خودش ودر خودش ، فاطمه را با فاطمه و در فاطمه باید به معرفت نشست . هر چند که باز هم باید گفت « ما عرف حق معرفتک »
خلاصه ای از زندگی حضرت زهرا سلام الله :
مقدمه:
سلام ودرود خدا بر یگانه بانوئی که در عرش الهی محبوب ملائکه مقرب وهم کلام با برترین آنان وحامل علم خدا یعنی جبرئیل امین بود .درود بیکران خداوند بر فاطمه (س) که بهجت قلب ونور چشم رسول (ص) وعزیزترین انسان ها در پیشگاه او بود ؛ وجودی که نور پیامبر (ص) سراسر او را احاطه نموده بود واز جهت شبیه ترین مردم در رفتار وکردار به رسول خدا بود .
این چه موجودی است که رسول خدا به هنگام قیامت وصحنه محشر جبرئیل از طرف راست او ومکائیل در جانب چپ ، وامیر المؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه در جلو او ، ودو آقا، جوانان اهل بهشت ( حضرت امام حسن وحضرت امام حسین علیه السلام ) در پشت سر او حرکت می کنند واینچنین با جلالت وارد محشر می گردد وندائی از جانب حق تعالی می رسد وایشان را به خلائق معرفی می نماید تا این که وارد بهشت شود وخداوند به او می فرماید از من درخواست نما تا به تو عطا نمایم وهر آرزوئی که داری جامه عمل خواهم پوشاند واو در جواب خداوند عرض می کند ؛ تو بزرگترین آرزوی من بودی وهستی . واز خداوند تقاضا می کند که محبین مرا به آتش دوزخ مسوزان . وخداوند در جواب می فرماید : قبل از خلقت آسمان ها وزمین با خود عهد نموده ام که محبین تو را به آتش دوزخ نسوزانم .
مقصود از نقل این مطلب آن است که ، شخصیتی که اینچنین مورد احترام خدا ورسول خدا وانبیاء الهی است وکلام ووجود وحرکات او در ملک وملکوت ودر دنیا وآخرت تاثیر می گذارد آیا بر ما نیست تا هر چه بیشتر خود را به این حقیقت نورانی نزدیک نمائیم ؛ وآیا بر جامعه ما خصوصاً خواهران محترمه ما سزاوار است که از خیل کثیر وکوثر الهی که برای همه عالم است دور باشند ؟!
زهرای عزیز عشق واردت قلبی عاشقانه ما به تو تنها نه از آن روست که تو دخت رسول اکرمی کفو علی مرتضی وام ائمه ! ونه بدان روی که حبیبه وبرگزیده پروردگاری ومظهر ولایت حضرت حق . ونه بدان جهت که در سیر به سوی معبود ومحبوب به والاترین مرحله قرب ره یافتی . ونه بدان دلیل که رب العالمین بزرگترین فرشته مقرب را وسفیر وحی را که جبرئیل امین بود برای تسلی ودلداریت بر تو نازل فرمود . ونه برای دیگر مقامات معنوی ومراتب بندگی تو . گرچه هر یک از اینها کافی است تا هر کس را که از منزلت انسانی بهره ای دارد ودر راه نیل به مقصد بزرگ آفرینش گام برمی دارد مجذوب تو سازد ومرغ جانش به هوای کوی تو پرواز کند . اما ارادت ومحبت ما به تو علاوه بر این از آن روست که روز سپید کرامت وحیات طیبه جامعه – خانواده خویش را مدیون توایم . دلهای دختران ما قلبهای زنان ما ودر یک کلام زندگی ما از تو نور گرفته وبا نام تو وعشق تو معنا یافته است . وخود را درپرتو شخصیت تو یافته ایم . ما اذعان داریم که همه چیزمان از تو وبیت تو ومکتب توست . همان بیت محقر وگلی . لکن معطر ومنور واز تمامی جهان خلقت والاتر وبرتر !
وتمام ارزش آن خانه کوچک ومحقر وگلی همین است که خانه دل ووجود انسانها را نور وفضیلت بخشیده وبسوی مبدا آفرینش راه نموده است . آری زهرای مظلوم وبال وپر شکسته ! زنان ودختران ما سپیده انسانیت وفجر فضیلت خویش را مدیون تواند. توئی الگو واسوه ووالا. تو با مبارزه قهرمانانه خویش راه ظلم ستیزی را به آنان آموختی ! وبا عبادت ، عفاف ، عصمت وحجاب خویش مسیر تکامل واوج عظمت یک زن را به جهان نشان دادی ! وبا زهد وبی اعتنائی به مظاهر فریبنده مادی دنیا ارزش والائی انسان را تبلور بخشیدی ، وبا حمایت از دین خدا وانقلاب پیامبر وامام خویش وتحمل سختی ها وناملایمات به مبارزه برخاستی وبا علم ومعرفت خود بلندای منزلت انسانی را بخصوص برای زنان تبیین کردی وبا ارجمندترین شیوه خانه داری ، شوهرداری ، تربیت وپرورش فرزندان شیوه جهاد زن در اسلام را به نمایش گذاشتی ودر یک کلام در تمام ابعاد وشئون زندگی ، بهترین وارزشمندترین روش زندگی وحیات زیبای انسانی را برای همیشه به انسانها آموختی !
ریشه عشق ما وعلاقه ما به تو حکایتگر ارتباط ما با یک تاریخ است .
او برترین بانوی جهان ، و بانوی بهشتی بوده است . فاطمه محبوبترین افراد نزد پیامبر بود ، آنچنان که پیامبر اکرم (ص) فرموده : فاطمه پاره تن من وروشنی دیده ومیوه دل من است . آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت می کند و آنچه شادش کند ، مرا شاد می کند ؛ او نخستین کس از اهل بیت من است که به من می پیوندد.
حکایاتی از آئین همسرداری وادب زهرا (س):
الف – زهرا از دیدگاه علی (ع) :
پاسخ صریح وزیبای علی (ع) به پیامبر (ص) در فردای عروسی ، فاطمه را بهترین یار ومدد کاردر طاعت حق معرفی می کند . وقتی که پیامبر (ص) از او پرسید : زهرا را چگونه یافتی ؟ عرض کرد : نعم العون علی طاعه الله . فاطمه چه خوب یاوری برای طاعت الهی است ..
ب – ایثار وتعاون زهرا (س) :
ایثار واز خودگذشتگی یکی از مهمترین عوامل استحکام روابط میان اعضای یک مجموعه است ، نمونه ای از ایثار وگذشت در زندگی هر انسانی نشانه بزرگی روح وعلو همت اوست . در زندگی فاطمه (س) وایثار در برابر شوی بزرگش نمونه های بارزی به چشم می خورد . هنگامی که پیامبر آندو را مشغول کار دید از آنها پرسید کدامیک از شما خسته ترید ؟ هر یک از آنها دیگری را مقدم دانسته واو را خسته از مشقت کار ذکر کرد.
د – تقسیم کار:
یکی از نمادهای زندگی مشترک زندگی علی (ع) وفاطمه (س) تقسیم مطلوب وظایف ناشی از زندگی مشترک بود . وقتی که پیامبر تقاضا کردند تا کارها را میان آن دو تقسیم کند ، رسول خدا (ص) کارهای خانه را به فاطمه (س) سپرد ومسئولیت خارج از منزل را به علی (ع) واگذار کرد . زهرا (س) بارها اظهار خشنودی می کرد ورضایت خود را از تقسیم ابراز می داشت .
ذ – محبت به همسر (رعایت یکدیگر ) :
پیامبر اکرم (ص) بارها دختر وداماد گرامی اش را به محبت یکدیگر سفارش می فرمود . روزی به زهرا فرمودند : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست تو را از نافرمانی او بر حذر می دارم . سپس به علی (ع) فرمود : علی جان به همسرت مهربانی کن زیرا فاطمه پاره تن من است . رنج او رنج من است وشادی او خشنودی من است .
ه – رازداری زهرا (س):
روزی فاطمه (س) به حضورپدرش رسید در حالیکه آثار ضعف وگرسنگی از چهره فرخنده اش نمایان بود . رسول خدا (ص) با مشاهده این حالت دستهایش را به سوی آسمان بلند نمود وگفت : خدایا گرسنگی فرزندم را به سیری تبدیل کن ووضع او را سامان بده .
آری زهرا (س) از فقر خانه علی شکوه نمی کند وپیامبر بدون اینکه زهرا سخنی یه او بگوید از ضعف وگرسنگی او باخبر می شود . که این خود یکی از نمونه های پایبندی یه اساس واسرار خانواده است .
ز- فداکاری وصبر بر فقر :
صبح یکی از روزها که علی (ع) وفاطمه در کنار هم بودند علی (ع) برای رفع گرسنگی شدید خود از همسرش غذایی را طلب کرد . زهرا (س) گفت : خود دو روز است که چیزی نخورده ام وهر چه در خانه بود برای شما وفرزندان آورده ام .
علی (ع) فرمود : چرا مرا از این امر آگاه نساختی ، تا برای تهیه غذا اندیشه کنم . زهرا (س) پاسخ داد : از خدای خود شرم کردم که چیزی از تو بخواهم که انجام آن برای تو دشوار باشد .
ح – نگاه شفا وروح بخش :
امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند : هیچ گاه فاطمه از من نرنجید. واو نیز هرگز مرا نرنجاند . او را به هیچ کاری نرنجاند. او را به هیچ کاری مجبور نکردم . وهر گاه بصورت ورخساره اش نظاره می کردم تمام غصه های من برطرف می شد . ودردهایم را فراموش می کردم . بخدا قسم هرگز کاری نکردم که فاطمه خشمگین شود . او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد . آری فاطمه (س) برای ایجاد یک محیط آرام وبا صفا در درون خانه بود وآنچه می گفت در جهت اهداف همسر فداکار ودلاورش بود .
ط- تقویت روانی شوهر مجاهد :
هنگامی که علی (ع) از جبهه باز می گردد. فاطمه (س) به استقبال اومی رود وبا رویی گشاده ولبخند حاکی از رضایت وافتخار به او مینگرد ، لباس وشمشیر خون آلود او را می شوید واز حوادث میدان جنگ می پرسد . وبدین وسیله نقش خود را در جهاد سرنوشت ساز اسلام ودر تقویت روانی شوی مجاهدش ایفا می کند .
ی – تسلیم اختیارات شوهر :
خلیفه اول ودوم چندین بار تقاضای ملاقات حضرت فاطمه (س) کرده بودند وفاطمه نپذیرفته بودند . علی (ع) در آخرین روزهای واپسین عمر زهرا (س) نزد او آمد وتقاضای آنان را برای ملاقات با فاطمه بازگو کرد واز او اجازه خواست . زهرا (س) چنین گفت : خانه از آن شما ودر اختیار شمایم آنچه خود صلاح می دانی عمل کن
ک – محبت به همسر :
روزی پیامبر از فاطمه سلام الله پرسید شوهرت با تو چگونه است ؟ فاطمه (س) عرض کرد: خوب است اما زنان قریش مرا با ازدواج با کسی که دستش از مال دنیا خالی است سرزنش می کنند . پیامبر فرمود : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست . به او محبت کن ! تو را از نافرمانی او برحذر می دارم .
ر- زهرا (س) وتربیت فرزندان : ( وراثت در شخصیت فرزندان زهرا (س) ) :
یکی از عوامل موثر در تشکیل شخصیت فرزندان زهرا (س) وراثت است . زیرا در این خانواده مادر از مقام عصمت بهره مند است . در وجود مطهر او هیچ رجس وگناهی راه ندارد . چنانچه در زیازت امام حسین (ع) داریم که : گواهی می دهم که شما در اصلاب پاک وارحام مطهر بودید وهیچ غباری از شرک وجهالت بر دامن شما ننشست .
ن_ زهرا مادی پاکدامن :
امام حسین (ع) در روز عاشورا حقیقتی را بازگو کرد تا از آن طریق بر حقانیت خود تاکید ورزد . بدین جهت در آن روز تاریخی فرمود : شهامت ، آزاد منشی وکرامت خود را مرهون پاکدامنی وطهارت مادرم زهرا ( س ) هستم .
س – اعتقاد به عقیقه :
حضرت زهرا (س) هرگاه صاحب فرزندی می شد برای او گوسفندی را عقیقه می داد . سپس روز هفتم تولد هر یک از عزیزانش ، سر او را می تراشید وبرابر وزن موهای او نقره صدقه می داد . برای همسایه ها هدیه می فرستاد ودیگران را در شادی خود سهیم می نمود .
ع – عواطف مادری ونقش آن در تربیت فرزند :
سلمان می گوید : روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود . در این هنگام فرزندش حسین گریه کرد وبیتابی نمود . عرض کردم برای کمک به شما آسیاب می کنم یا بچه را آرام می نمایم . ایشان فرمود من به آرام کردن فرزند اولی هستم . شما آسیاب را بچرخانید .
ص – بازی وتحرک :
حضرت فاطمه (س) با فرزندانش همبازی می شد وبه این نکته توجه داشت که در بازی نوع الفاظ وحرکات مادر سرمشق کودک قرار می گیرد . نقل شده است که حضرت با فرزندش امام حسن (ع) بازی می کرد واو را بالا می انداخت وبرایش شعر می خواند .
ق – رعایت عدالت در میان کودکان :
روزی امام حسن (ع) نزد پیامبر آمد واظهار تشنگی کرد وتقاضای آب نمود . رسول خدا (ص) بی درنگ برخاسته وظرفی برداشت واز گوسفندی مقداری شیر دوشید وبه امام حسن (ع) داد و در این هنگام که امام حسین (ع) خواست تا ظرف شیر برادرش را بگیرد . اما پیامبر در حمایت از امام حسن (ع) مانع گرفتن ظرف او شد . فاطمه (س) عرض کرد گویا حسن برای شما عزیزتر است . پیامبر فرمود ند : هر دو برایم عزیز ومحبوبند . چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم .
سخنان برگزیده از حضرت زهرا (س):
در خدمت مادر باش زیرا بهشت در زیر پای مادران است .
آن گاه در که روز قیامت برانگیخته شوم ، گناهکاران امت پیامبر اسلام را شفاعت خواهم کرد.
اگر به آنچه تو را به آن فرمان می دهیم عمل کنی واز آنچه بر حذر می داریم دوری کنی ، از شیعیان مایی والا هرگز.
از دنیای شما محبت سه چیز در دل من نهاده شد ؛ تلاوت قرآن ، نگاه به چهره پیامبر خدا وانفاق در راه خدا .
خوش رویی در هنگام روبه رو شدن با مؤمن ، بهشت را بر فرد خوش رو واجب می کند .
یا فاطمة الزهرا یا بنت محمد یا قرة عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا بک الى الله و قدمناک بین یدى حاجاتنا .یا وجیهة عندالله اشفعى لنا عندالله.
معنای نام « فاطمه » چیست ؟
روایات گوناگونی در مورد نامگذاری آن حضرت به این نام مبارک نقل شده است که ما پیش از ترسیم این
روایات خاطر نشان میسازیم که؛ نام مقدّس فاطمه از واژه «فطم» که به معنای بریدن و جدا کردن است، برگرفته شده است. بر این اساس هنگامی که گفته میشود:
«فطمتِ الامُ طفلها» و یا «فطمت الحبل» به این معناست که مادر، کودک خویش را از شیر برگرفت و یا ریسمان بریده شد.
علاّمه مجلسی در این مورد میگوید:
چه بسیار که اسم فاعل به مفهوم اسم مفعول میآید. برای نمونه: «سرٌّ کاتم» و «مکانٌ عامر» که به مفهوم مکتوم و معمور، یعنی پوشیده داشته شده و آباد شده، آمده است. همانگونه که در قرآن شریف نیز: فی عیشة راضیة» به معنای «فی عیشة مرضیة» آمده است.
و اینک برخی از روایات پیرامون این نام مقدّس:
ششمین امام نور از پدران گرانمایهاش و آنان از پیامبر گرامی آوردهاند که فرمود:
ان جبرئیل قال له: ... سُمّیت فاطمة، فی الارض، [لانها] فطمت شیعتها من النار. (1)
فرشته وحی برای او پیام آورد که: این دخت گرانمایه در زمین، «فاطمه» نامگذاری شد، چرا که پیروان راستین او از آتش دوزخ در امان داشته شدهاند.
هشتمین امام نور از پدران گرانقدرش و آنان از پیامبر آوردهاند که فرمود:
یا فاطمة أتدرین لمَ سُمّیتِ فاطمة؟ فاطمه جان! میدانی چرا به این نام، نامگذاری شدهای؟
قال علی علیهالسلام: لمَ سُمّیتِ؟ امیرمومنان پرسید: چرا؟
قال: لانها فطمت هی و شیعتها من النار.(2) فرمود: بدان دلیل که او و پیروان راستیناش از آتش دوزخ در امان داشته شدهاند.
و نیز فرمود:
سمّیت فاطمة لان الله فطمها و ذریّتها من النار، من لقی الله منهم بالتوحید و الایمان بما جئت به(3)؛ او فاطمه نامیده شده چرا که خدای جهانآفرین او و هر کدام از نسل پاکش که خدای را با توحیدگرایی و ایمان به آنچه من آوردهام، دیدار کند، همه را، از آتش در امان داشته است.
و نیز از پیامبر آوردهاند که فرمود:
انّما سمّیت ابنتی فاطمة، لان الله فطمها و ذرّیتها و محبّیها عن النار(4) ؛ دخترم فاطمه تنها بدین جهت به این نام مقدّس نامیده شد که خدا او و نسل پاک و دوستداران واقعیاش را از آتش دوزخ در امان داشت.
و نیز از پنجمین امام نور آوردهاند که فرمود:
در روز رستاخیز فاطمه علیهاالسلام بر نزدیک در دوزخ میایستد و نیایشگرانه رو به آسمان میگوید:
الهی و سیدی، سمّیتنی فاطمة، ... (5)
خدای من! سالار من! شما نام مرا فاطمه برگزیدی و به مهر خویش مرا و دوستداران نسل مرا از آتش در امان داشتی. بار خدایا! وعده تو حقّ است و تویی که در وعدههایت تخلّف نمیورزی.
از جانب خدا ندا میرسد که:
هان ای فاطمه! درست گفتی، من تو را بدین نام نامگذاری کردم و تو و دوستداران تو و نسل تو را که ولایت تو و نسل تو را داشته باشند، همه را از آتش دوزخ در امان داشتهام. درست میگویی، وعدهام حقّ است و من در وعدههای خویش تخلّف نمیورزم ... .
از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود:
آیا میدانید مفهوم واژه «فاطمه» چیست؟
یکی از شاگردان آن حضرت میگوید، گفتم: سرورم شما بفرمایید چیست؟
فرمود: یعنی او از بدیها و ناپسندیها جدا شده است.
آنگاه فرمود: اگر امیرمومنان با او پیمان زندگی مشترک امضاء نمیکرد، از آدم گرفته تا روز رستاخیز، در کران تا کران زمین، همتا و همشأنی برای او پیدا نمیشد.
گفتنی است که این روایت را گروهی از دانشمندان و محدّثان اهل تسنّن از جمله: «ابن شیرویه دیلمی» از «امّ سلمه»، آن بانوی با شخصیّت آورده است که میگوید: «پیامبر فرمود: اگر خدا علی را نیافریده بود، برای «فاطمه» همشأنی نبود.»
این مطلب را خوارزمی در کتاب «مقتل الحسین» ، ترمذی در کتاب «مناقب»، مناوی در «کنوز الحقایق»
و قندوزی در «ینابیع المودّة» از «امّ سلمه» و از «عبّاس» عموی پیامبر روایت کردهاند.
از ششمین امام نور آوردهاند که:
دخت فرزانه پیامبر فاطمه علیهاالسلام، بدان دلیل به این نام مبارک نامیده شد که آفرینش از شناخت و معرفت او برگرفته شده است. (6)
و انّما سُمّیت فاطمه لأن الخلق فطموا عن معرفتها. (7)
از پنجمین امام نور حضرت باقر علیهالسلام آوردهاند که فرمود:
آنگاه که فاطمه علیهاالسلام ولادت یافت، خداوند به فرشتهای وحی فرمود که نام «فاطمه» را بر زبان پیامبر جاری سازد. از این رو پیامبر گرامی به خواست خدا نام گرانمایه او را «فاطمه» نهاد. سپس خدا به آن بانوی با فضیلت فرمود: من به وسیله دانش و بینش، تو را از دیگر بندگان جدا ساخته و بر همه آنان برتری بخشیدم و تو را پاک و پاکیزه ساختم.
آنگاه امام باقر علیهالسلام فرمود:
به خدای سوگند که خدا این بانوی گرانمایه را به وسیله دانش و بینش از دیگران ممتاز ساخت و از همان عالم «ذر» او را پاک و پاکیزه قرار داد.
-------------------
پی نوشتها:
1- بحارالانوار، ج 43، ص 18.
2- بحارالانوار، ج 43، ص 14/ ذخائر العقبی، ص 26، چاپ قاهره / ینابیع المودة، ص 194 .
3- بحارالانوار، ج 43، ص 14.
4- ینابیع المودة، ص 397، چاپ استامبول/ نور الابصار، ص 41، چاپ مصر .
5- بحارالانوار، ج 43، ص 15 .
6- بحارالانوار، ج 43، ص 65 .
7- بحارالانوار، ج 43، ص 65 .
منبع:
کتاب فاطمة الزهرا؛ از ولادت تا شهادت، آیة الله فقید سید محمدکاظم قزوینی، ترجمه علی کرمی. (تبیان)