تبیان، دستیار زندگی
اول آنکه اگر قرار است ورزش را گسترش دهیم، چرا باید از نردبان دیگری بالا برویم. شهر اراک در لیگ های پایین تر از لیگ برتر تیم فوتبال دارد و می توان با تجهیز این تیم و گسیل داشتن آن به لیگ برتر اولا بزرگترین خدمت را به ورزش اراک کرد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هواپیمای آب پاش، متکی و چند داستان دیگر ...

ایران

بخش سیاسی- یادداشت: در کنداکتور پخش همه شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای که حتی به صورت اندک و گزیده به حوزه خبر می پردازند بخشی به عنوان «جهان در هفته ای که گذشت» اختصاص می یابد. اما گاهی آنقدر مسائل اتفاق افتاده در هفته زیاد می شود که می توان «جهان» را از جمله اخیر فاکتور گرفت و به برنامه «ایران در هفته ای که گذشت» اکتفا کرد.

درست مثل همین هفته پیش در کشور خودمان. داستان باران و برف و بدبختی اروپائی ها از ازدیاد برف، ماجرای رای اعتماد به برلوسکونی، ناآرامی های اروپا و ماجرای دستگیری آسانگ موسس ویکی لیکس و همه اتفاقات دیگر یک طرف و وقایع اتفاقیه خودمان در طرف دیگر. آخر هم شاید کفه اخبار ما سنگین تر باشد!

1- این چند روز هزاران بار مورد پرسش این سوال واقع شده ایم که چه کار کرده ایم که رحمت الهی بر ما نازل نمی شود و باید دود و آلودگی هوا را بخوریم اما اروپایی که همه می گویند جوامعی سکولار و تقریبا لائیک هستند باید آن مقدار برف ببارد که خودشان انگشت حیرت بر دهان بگیرند؟ (البته این قانون استدراج و سنت الهی است که ذیل این موضوع در آینده صحبت خواهیم کرد).

سرما در اروپا

یک ماه و نیم است که در تهران و چند کلان شهر دیگر در حال دست و پنجه نرم کردن با آلودگی هوا بودیم. البته نمی توان از کسی گله ای داشت چرا که آنچه کرده ایم از بی تردیدی خودمان بوده است. اینکه ماشینی بسازیم که نزدیک به «فولکس قورباغه ای» زمان جنگ جهانی سوخت فسیلی مصرف کند یا اینکه برای خریدن ماست از مغازه سرکوچه هم سوار ماشین شخصی  شویم به احدی ارتباط ندارد. حالا ما بیائیم خود کُشان کنیم که این آلودگی برای این است که دور و بر تهران را کوه گرفته است. آن یک داستان است و این یک داستان. باز هم خوب است که خداوند آن مقدار کم باران را هفته پیش نازل کرد و الا فکر کنم با تکنولوژی «هواپیمای آب پاش!!!» که برای بار اول جز لبخند چیزی به لبانمان ظاهر نکرد تا امروز روده بر شده بودیم.

* بعد تحریر: در خبرها خواندم که شرایط آب و هوا دوباره در حال قرار گرفتن در شرایط اضطرار است. خدا تعطیلی های پیش رو و ایده های ناب را به خیر کند.

2- از هر خبری در دنیا بشود گذشت از خبر عزاداری پرشور ایرانیان در تاسوعا و عاشورای حسینی نمی توان گذشت. اما امسال تاسوعا و عاشورا از هر سال غمناک تر بود. چرا که باقیمانده «جندالشیطان» چندین تن از هموطنان شیعه و سنی مان را در چابهار که در حال عزاداری بودند، به شهادت رساندند. راستی اینها چه تفاوتی با یزیدیان دارند؟

3- اما در هفته گذشته «منوچهر متکی» وزیر خارجه پیشین! از همه خبرساز تر بود. «منوچهر متکی» وزیر امور خارجه پیشین در حالی که برای رتق و فتق امور خارجه در سنگال به سر می برد به یکباره از وزیر به توریست تبدیل شد و قس علی هذا !

متکی و سایه احمدی نژاد

اما نکته جالب تر موضع گیری سایت های خبری، روزنامه ها و خبرگزاری های داخلی و خارجی بود. طبق عادت هر روزه داشتم سایت های خبری، خبرگزاری های داخلی و خارجی را بالا و پایین می کردم. تقریبا تمامی سایت های و خبرگزاری ها از این اقدام رئیس جمهور انگشت حیرت بر دهان داشتند. نکته اتکا همگی آنها هم این بود که چرا باید وزیری در حال انجام ماموریت رسمی در یک کشور خارجی از کار برکنار شود؟ اما موضع گیری یک سایت خبری برایم از تمام تحلیل ها جالب تر بود. این سایت خبری بحث بر سر عزل متکی را مربوط به امروز و دیروز ندانست و آن را به جهت همراه نبودن وزارت امور خارجه با سیاست خارجی تهاجمی و فعال احمدی نژاد عنوان کرده بود. البته بسیاری از تحلیل های منتشر شده هم بر این استدلال ها صحه می گذاشتند اما نکته اینجاست که این سایت نگفته بود در شرایطی که دوستان داخلی منتظر شیوه اجرای جراحی بزرگ اقتصادی کشور هستند و دشمنان داخلی و خارجی هم برای خدعه در این امر مهم دندان تیز کرده اند چرا باید با عزل «وزیر  ِ در ماموریت» فضا را به حاشیه برد؟

××بعد تحریر: نگارنده این سیاهه بحث دلایل جایگزینی علی اکبر صالحی به جای منوچهر متکی را جدای از بحث زمان نامناسب برای انجام این امر دانسته و مباحث مطروحه را تنها در حوزه دوم وارد می داند.

4- دوشنبه شب داشتم برنامه «نود» را می دیدم. آیتم ها یکی پس از دیگری پخش شد و و نوبت به آیتم انتقال باشگاه نفت تهران به اراک رسید. آیتم با صحبت های یکی از نمایندگان اراک آغاز شد و با صحبت های دست اندرکاران و بازیکنان تیم ادامه یافت. پس از آن، فردوسی پور این اقدام و چانه زنی برخی از نمایندگان استان مرکزی در مجلس شورای اسلامی را برای کسب رای برای دوره بعدی مجلس عنوان کرد. ( صحبت های رد و بدل شده عادل فردوسی پور و احمدی بیغش را از اینجا دانلود کنید)

برای این سخن خود نیز چند دلیل آورد: 1- اول آنکه اگر قرار است ورزش را گسترش دهیم، چرا باید از نردبان دیگری بالا برویم. شهر اراک در لیگ های پایین تر از لیگ برتر تیم فوتبال دارد و می توان با تجهیز این تیم و گسیل داشتن آن به لیگ برتر اولا بزرگترین خدمت را به ورزش اراک کرد و ثانیا این تیم بومی از حمایت کافی مسئولین و مردم این استان برخوردار خواهد بود. 2- دوم هم این سوال مطرح می شود که اگر این تیم از لیگ برتر سقوط کند، آیا باز هم برخی از این افراد حمایت خود را از این تیم سقوط کرده ادامه خواهند داد یا خیر؟

فردوسی پور

در تماس های تلفنی که با برنامه گرفته شد یکی از نمایندگان استان مرکزی با متهم کردن مجری برنامه به سیاسی کاری و بی تقوایی، سخنان خود را با توپ پر آغاز کرد و پس از آن با ذکر یک دلیل جالب توجه (استان حضرت امام(ره) با سی و چند شهر و سهیم نبودن در ورزش کشور) به صحرای کربلا زد! بی اختیار یاد برخی اندک روضه خوان هایی افتادم که در ایام سوگواری اباعبدالله(ع) بالای منبر می روند و چهار کلام گفته و نگفته به دلیل آنکه سخن شان مستمع را به سر وجد نمی آورد بی مقدمه «سقای دشت کربلا ابوالفضل(ع)» را می خوانند!

یکی نبود که بگوید نماینده محترم وقتی جواب قانع کننده ای برای سوال های مطرح شده ندارید اولا چرا در گفتگوی تلفنی سوال کننده حاضر می شوید و ثانیا چرا تا موضع خود را در حالت باخت می بینید از شخص رئیس جمهور، مقام معظم رهبری و امام(ره)  هزینه می کنید؟ اینکه انتقال باشگاه نفت تهران به شهر دیگر پس از هفت سال زحمت دست اندرکارانش با وجود آنکه این استان تیمی در لیگ پایین تر دارد و قابلیت سرمایه گذاری هم در آن وجود دارد، کارشناسی نیست چه ربطی می تواند به مورد تایید بودن دولت خدمتگزار از سوی مقام معظم رهبری داشته باشد؟ ضمن آنکه بنده به شخصه در جایی ندیدم معظم له بر تایید چشم بسته اقدامات دولت یا هر شخص و گروه دیگری تاکید کنند. یا اینکه چه فردی گفته است هیچ کس حق ندارد از نمایندگان مجلس ایراد بگیرد؟ به نظر می رسد گره زدن افراط و تفریط های شخصی به مقام معظم رهبری و حضرت امام کاری غیر اخلاقی است. چرا که مردم از یک نماینده ملت انتظار دارند بحث را به سمت مباحث کارشناسی ببرد نه اینکه با ایراد سخنان خارج از بحث هم از پاسخ به سوال طفره رود و هم سوال کننده و مخاطب را به کج فهمی متهم سازد. کیست که ندارد عدم پاسخگویی بزرگترین اجحاف در حق مردم است؟

سید محمد صادقی

گروه جامعه و ارتباطات تبیان

تنظیم:مسلم حقیقی