تبیان، دستیار زندگی
انرژی هسته ای در بخش استریلیزاسیون در پزشکی استفاده می شود که این یک استفاده عمومی و کلی از این فن آوری است
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مریم طالبی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دانش هسته ای در دستان ایرانی

دکتر آقامیری

هفته گذشته بخش اول مصاحبه با دکتر آقامیری ،رییس گروه هسته ای دانشگاه شهید بهشتی در خصوص جایگاه انرژی هسته ای و اثرات آن در پزشکی هسته ای را دیدید ، با ما همراه باشید و ادامه صحبت های  ایشان را بخوانید ...


تبیان:با وجود این همه تبلیغات برای جامعه جوان و تحصیلکرده ی ما زیبنده نیست که اطلاعات علمی مناسبی از مباحث هسته ای نداشته باشد.

ما یک مشکل مهم داریم و آن اینکه خیلی از افراد در جریان نیستند که چه اتفاقاتی در حوزه انرژی اتمی افتاده است. فقط این موضوعات را شنیده اند.البته باید بگویم که اطلاعات علمی عوام ما، درخصوص انرژی هسته ای درسطح بالایی است من گاهی اوقات به دانشجویانم می گویم از مردم کوچه بازار باید پرسید که چه اتفاقاتی افتاده است. مردم با یک دقت و کنجکاوی خاص این موضوعات را دنبال می کنند که باعث شده از خیلی از تحصیلکرده های کشورهای دیگر که در این رشته فعالیت نمی کنند اطلاعات شان بیشتر باشد. یعنی مردم ما الان نگران چرخه ی سوخت هستند. نگران اینکه مثلاً کار نیروگاه نطنز چه شد و.........

تبیان: اما قبول دارید یک بخشی از این موضوع متأثر از بحث های سیاسی است و یا عواقب پیشتازی ایران در این صنعت که بر روی معیشت مردم به جهت برخی تحریم ها می تواند مؤثر باشد؟

همه مردم به نوعی درجهان گرفتاراین مسائل هستند. آمریکایی ها در ارتباط با ما نگران هستند یا اروپایی ها درخصوص این موضوع نگرانی هایی دارند اما مردم شان اینقدر حساس نیستند. حتی خود اسرائیلی ها که اینقدر در مورد ما ابراز نگرانی می کنند مردم شان به این حد اطلاعات ندارند که مردم ما مسائل را با جزئیات می دانند.

مردم ما از این موضوعات وپیشرفت ها اطلاع دارند. این به خاطر بینش بالای آنهاست و نه لزوماً نگرانی آنها از شرایط اقتصادی.

شما همین الان از مردم آمریکا بپرسید نخست وزیر ایران چه کسی است ؟شاید اصلا ندانند که ایران نخست وزیر دارد یا نه و یا اگر دارد اسمش چیست؟ ولی شما در کوچه و بازار ما بپرسید که رئیس جمهور آمریکا چه کسی است یا وزیر امور خارجه ی آمریکا چه کسی است؟ مردم ما از این موضوعات و پیشرفت ها اطلاع دارند. این به خاطر بینش بالای آنهاست و نه لزوماً نگرانی آنها از شرایط اقتصادی.

تبیان: اگر بخواهیم کاربردهای انرژی هسته ای را تقسیم بندی کنیم به عقیده ی شما در چند بخش می توان آن را عنوان کرد؟

دکتر آقامیری

ما در شش عنوان می توانیم آن را طبقه بندی کنیم.

در بخش آموزش و تحقیقات، در پزشکی، در کارهای صنعتی مثل سن یابی و غیره، در بحث های نظامی، در بحث های کشاورزی و در بحث تولید انرژی که مهم ترین نیاز امروز ماست.

انرژی برای ما بسیارمهم است ازاین جهت که بتوانیم تولید انرژی بکنیم استفاده ازانرژی هسته ای برای مان اهمیت دوچندان دارد.

در کارهای صنعتی نظیر انفجارهای صلح آمیزدرون زمینی، مثل جاهایی که می خواهند، درحجم کم و انرژی بالا استفاده کنند از این فن آوری جدید می توانند استفاده کنند.

تبیان: عمده ی تمرکز ما در ایران در کدام یک از حوزه هایی که نام بردید بیشتر است؟

طبیعتاً دربخش دانش و پژوهش و بخش تولید انرژی تمرکز بیشتری داشته ایم اما در کشاورزی فعالیت هایی خوبی انجام شده، در کاربرد پرتوها در صنعت هم همین طور، در بخش استریلیزاسیون استفاده های فراوانی از انرژی هسته ای می شود و اما  دو بخش پژوهش و تولید انرژی برجسته تر شده است.

تبیان: بخش بسیار مهمی که با سلامت جامعه درارتباط است بخش فیزیک هسته ای است که شاید درخصوص نقش و تأثیرات آن مردم کمتر اطلاعات دارند امکان دارد در این خصوص توضیح جامع تری بدهید؟

ما به راحتی می توانیم سراغ انرژی خورشیدی و انرژی بادی برویم چون کشور ما استعداد و پتانسیل این انرژی های نو را داراست.

در دو قسمت مواد رادیواکتیو و پرتوها نقش دارند.یکی در بخش تشخیص و دیگری در بخش درمان.انرژی هسته ای در بخش استریلیزاسیون در پزشکی استفاده می شود که این یک استفاده عمومی و کلی از این فن آوری است. در درمان سرطان ها به عنوان رادیوتراپی از فن آوری هسته ای استفاده می شود. برای درمان و کار گذاشتن ایمپلنت های چشمی برای اینکه بتوانند سرطان های چشمی را خوب کنند، دردرمان پروستات، دراستفاده از اشعه X در درمان،  همچنین یک سیستم هایی داریم به نام تشخیص هسته ای که در اینها مواد رادیواکتیو را به بدن بیمار تزریق می کند و از بیرون آشکارسازی می کنیم در واقع یک مولکول را نشاندار می کنیم که در بدن بتوانیم آن را دنبال کنیم وبتوانیم حوزه ی گسترش آن را اندازه گیری کنیم.اینها کارهایی است که از مواد رادیواکتیو در پزشکی در تشخیص و درمان استفاده می شود.

تبیان: با توجه به اینکه میانگین آفتاب - روز بالایی در ایران داریم چرا از این انرژی خصوصاً برای تولید برق استفاده نمی کنیم.؟ به نظر شما با وجود این منبع سرشار عظیم و ارزان آیا اصرار در تولید برق توسط اورانیوم منطقی به نظر می رسد؟

دکتر آقامیری

ما در این موضوع مشکل مدیریت داریم و نفت همه ی ما را تنبل وخمود کرده است. وقتی شما می خواهید در مورد مثلاً نیازهای یک مجموعه ی بزرگ را با انرژی خورشیدی را تأمین کنید باید مطالعه کنید این موضوع نیازمند تفکر، تخصص، سرمایه گذاری و احساس ضرورت دارد که متأسفانه با وجود گاز و نفت تمام این ملاحظات کنار گذاشته می شود .

به عنوان مثال در اردبیل که ازعمق زمین انرژی گرفته می شود و یا حتی آب گرم های ما می توانند منبع انرژی باشد.

متأسفانه مدیریت ما دراین قسمت ضعیف است. تنبل شدیم و نفت ما را خموده کرده است. حتی در بحث هسته ای به ما می گویند که شما وقتی نفت و گاز دارید چرا وارد مباحث هسته ای می شوید در حالیکه اینها منابع تجزیه پذیر هستند .ما به راحتی می توانیم سراغ انرژی خورشیدی و انرژی بادی برویم چون کشور ما استعداد و پتانسیل این انرژی های نو را داراست.

اگر ما 50 سال پیش همگام با بقیه ی کشورها به موضوع هسته ای می پرداختیم همان طور که اروپاییان این کار را کردند الان بیش از نیمی ازانرژی مصرفی در کشورازانرژی هسته ای تأمین می شد و ازانرژی خورشیدی وانرژی بادی.

ما شرایط ویژه ای دراین زمینه داریم و نفت باعث شده کمتر به این مسائل فکر شود و از طرفی مدیریت کلان ما هم در دوره ی قبل در این فکر بوده که کوتاه ترین راه و کم هزینه ترین راه را استفاده و انتخاب کند در حالیکه اگر ما 50 سال پیش همگام با بقیه ی کشورها به موضوع هسته ای می پرداختیم همان طور که اروپاییان این کار را کردند الان بیش از نیمی ازانرژی مصرفی در کشورازانرژی هسته ای تأمین می شد و ازانرژی خورشیدی وانرژی بادی. ما چرا باید در دورترین روستاهای مان برق کشی کنیم که هزینه سنگینی دارد. در جایی که در کویر به راحتی می توان از انرژی خورشیدی برای کل انرژی مورد نیاز یک روستا و یا شهررا تامین کرد پرداخت هزینه های گزاف تولید و انتقال برق کاملاً غیر منطقی است.

ما الان برق را از بندرعباس انتقال می دهیم تا وسط کویر مثلاً دریک روستا در استان کرمان،به نظرمن سو برنامه ریزی و مدیریت در این زمینه وجود دارد که تربیت شده های گذشته اند.

تبیان: اگر دوباره فرصت پیدا کنید که از اول دوباره تحصیل کنید همین رشته را انتخاب می کنید؟

من به رشته ام خیلی علاقه دارم .دو تا انگیزه در من وجود داشت که باعث شد که من این رشته را انتخاب کنم. یکی اینکه وقتی کلاس دوم یا سوم دبستان بودم شنیدم یکی از آشناهای ما را که من هم زیاد نمی شناختمش در آمریکا کشتند چون برای تحصیل در این رشته در آنجا اقامت داشت وهمان جا دانشگاه می رفت. هنوز در ذهن من ،چرایی این مرگ وجود دارد

اما مورد دیگر من فیزیک خواندم و با علاقه هم این رشته را انتخاب کردم.در سال 64عموی من بیمار شد و سرطان گرفت و به رحمت خدا رفت .من دیدم با این تحصیلات و لیسانس نتوانستم به زنده ماندن او کمکی کنم ، تصمیم گرفتم کاری را ادامه بدهم که هم علاقه ام باشد و هم در درمان سرطان را بتوانم اثرگذارباشم .

آدم وقتی می تواند جایگاه علمی بالایی پیدا کند که همیشه خودش را پایین ببیند. این احساس اگر در کسی بوجود بیاید که از دیگران بالاتر و برتر است این انسان متوقف شده است

یکی ازاین راه ها این بود که وارد پزشکی هسته ای شده ام و الان بی تعارف باید بگویم یکی از کسانی هستم که از خودم خیلی راضی هستم چون احساس می کنم حضورم در بیمارستان ها، درگروه های پزشکی و درگروه هسته ای مثبت بوده و به همین خاطراگر بخواهم برگردم دوباره همین رشته را و همین راه را انتخاب می کنم.

تبیان :به عنوان کسی که جزو 10 نفر برتر ایران در پزشکی هسته ای هستید و خیلی در این رشته زحمت کشیدید توصیه تان به جوان هایی که در شرف انتخاب رشته ی دانشگاهی هستند و یا تحصیلات تکمیلی را می خواهند انتخاب کنند چیست؟

ما یک مشکلی که الان در کشور داریم پیدا کرده ایم بحث نخبگی است و غیر نخبگی، هیچ جای جهان یک همچنین تقسیم بندی و تعریفی نداریم. نوابغ را داریم که آن هم محدود است. این موضوع باعث شده که غرور خیلی کاذبی در بعضی از جوان هایمان حاکم و ایجاد شود و این غرورآنها را متوقع و حتی متوقف کند. الان برخی از جوان های ما متوقف شده اند من فکر می کنم اگر کسی بخواهد به جایگاهی برسد که خودش از خودش احساس رضایت کند باید مدام تلاش کند.

دکتر آقامیری

اگر بخواهیم این طوری بسنجیم پس تمام دانشجویان اروپایی نخبه هستند چون امکانات مناسب دارند و مدام در حال کشف و اختراع جدید هستند ما با کمبود امکانات مواجه هستیم. ما نمی توانیم بگوییم 1% جوانان ما نخبه هستند و 99% مثلاً معمولی. اساساً این تعریف غلط است.

الان نخبگی یک کمی هم سیاسی شده است که برخی متأسفانه قواعد بازی آن را یاد گرفته اند و دنبال جایگاه های خاصی هستند. به نظر من یکی از موضوعات متوقف کننده ی نهضت علمی کشور همین بحث نخبگی است. آدم وقتی می تواند جایگاه علمی بالایی پیدا کند که همیشه خودش را پایین ببیند. این احساس اگر در کسی بوجود بیاید که از دیگران بالاتر و برتر است این انسان متوقف شده است .اینکه هر چه درخت پربارتر می شود سر به زیرتر می شود یک حکمت خاصی دارد روزی که آدم احساس کند دیگر نیاز علمی به کسی ندارد نیاز به آموزش ندارند آن روز زمان مرگ علمی آن شخص است.

                                                  

    مصاحبه : مریم طالبی 

بخش دانش و فناوری